مقدمه
متخصصان معتقدند که در شیوع اضافهوزن و چاقی عوامل محیطی، متابولیکی، هورمونی وژنتیکی نقش بسزایی دارد و نامتعادل بودن انرژی ورودی و خروجی بدن به عنوان عامل مؤثر در این خصوص به حساب میآید (1). چاقی یکی ازمشکلات شایع زندگی کم تحرک و غیرفعالاست که نیازمند اقدام و درمان مناسب است (2). بافت چربی یکی از بزرگترین اندامهای آندوکرینی بدن بوده و برای عملکرد طبیعی بدن نیاز است و در بیماریهای متابولیکی سطح آن تغییر میکند (3). بافت چربی نــه تنهــا بــر تنظــیم سوخت و ساز انرژی تأثیر دارند بلکه در بـرهـمکـنشهای پیچیده بین بافت چربی و استخوان نیز مداخله مینمایند (4). برخی از آدیپوکاینهای مترشحه از بافت چربی دارای اثرات پیشالتهابی و ضدالتهابی هستند که از جمله آنها میتوان به آیریزین، آدیپونکتین، آدیپولین، کمرین، آسپروسین، نسفاتین-1 و... اشاره کرد (5). آدیپوکین آدیپولین[1] سیتوکاینی است ضدالتهابی و از بافت چربی سفید سنتز و ترشح میشود، حساسیت به انسولین را افزایش میدهد و در شرایط دیابت و چاقی کاهش مییابد (6،7). همچنین با مکانیسمهای وابسته به انسولین و با فعالکردن پیامدهی انسولین در کبد و بافت چربی موجب بهبود بخشیدن به مقاومت انسولینی میشود، (7). لذا احتمالاً در شرایط چاقی آدیپولین متأثر از سیکل معیوب TGF-β1[2]،TNF-α [3] و فورین، تنظیم منفی میگردد. بنابراین هر عاملی که بتواند شرایط التهابی ناشی از چاقی را کم کند و بر این سیکل معیوب مؤثر واقع شود، مقادیر آدیپولین را تعدیل کرده و باعث بهبود مقاومت به انسولین میشود (8). بنابراین کاهش سطح انسولین، شاید یکی از روشهای مؤثر در بهبود عملکرد آدیپولین باشد. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻘﺶ ﻛﻠﻴﺪی آدﻳﭙﻮﻟﻴﻦ در ﺗﻌﺪﻳﻞ ﻣﻘﺎوﻣﺖاﻧﺴﻮﻟﻴﻨﻲ ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﭼﺎﻗﻲ، اﻧﺘﺨﺎب ﭘﺮوﺗﻜﻞ ﺗﻤﺮﻳﻨﻲ ﻣؤﺛﺮ و ﺿﺮوری اﺳﺖ. تمرین ورزشی و فعالیتهای بدنی منظم به عنوان یک راهکار مناسب برای کاهش بافت چربی، بروز التهاب، مقاومت به انسولین، بیماریهای قلبی-عروقی و افزایش حساسیت به انسولین شناخته شده است و به نظر میرسد آمادگی جسمانی در افزایش حساسیت به انسولین در نتیجه افزایش توده خالص بدن و همچنین لیپولیز که شامل چربی زیرجلدی و چربی احشایی میباشد بسیار مؤثر است (9). از سوی دیگر، تحرک و فعالیتهای ورزشی به عنوان استراتژی مناسبی برای کنترل وزن و چاقی در کنار تغذیه مطرح بوده است، به نحوی که انجمن دیابت آمریکا با هدف کنترل وزن، بهبود کنترل گلوکز و کاهش خطر وقوع بیماریهای قلبی-عروقی انجام حداقل 150 دقیقه تمرین هوازی با شدت متوسط سه روز در هفته را توصیه کرده است (10). ﭼﺎﻗﯽ ﺑﺎ اﺧﺘﻼلی که در ﺑﺎﻓﺖ ﭼﺮﺑﯽ به وجود میآورد منجر به تغییرات در میزان ترشح آدیﭙﻮکینﻫﺎ ﻣﯽﺷﻮد (11). یکی از عوامل خـارجی تأثیرگـذار بـر تعـادل انـرژی در بـدن، تمرین ورزشی است. این عامل، علاوه بـر ایجـاد تعـادل منفـی انرژی، موجب تغییر ترشح هورمونهای مؤثر در تعادل انـرژی میشود. فعالیت ورزشی بـه عنوان یـک الگـوی مناسـب بـرای افراد جامعه میتواند در جهـت کـاهش اضـافهوزن، چـاقی و شـاخصهای التهابی و درنتیجـه ارتقای سـلامت آنها حائز اهمیت باشد (12). برخی پژوهشها با هدف شناسایی سازوکار مناسب به منظور تأثیر برخی پروتکلهای تمرینی بر آدیپولین انجام شده است. سوری و همکاران پس از 10 هفته تمرین هوازی بر روی مردان دارای اضافه وزن و چاق تفاوت معنیداری در سطوح آدیپولین مشاهده نکردند (13). اما گلدوی و همکاران، افزایش معنیداری مقادیر آدیپولین را پس از هشت هفته تمرین تداومی در زنان دارای اضافه وزن و چاق مشاهده کردند (14). در پژوهشی دیگر نیز امیدی و همکاران افزایش مقادیر آدیپولین را پس از تمرین هوازی با شدت بالا و متوسط بر سطوح سرمی آدیپولین و برخی از شاخصهای سندرم متابولیک در زنان چاق مشاهده کردند (15). منتظری نجف آبادی و همکاران نیز افزایش سطوح آدیپولین را پس از 12 هفته تمرین پیلاتس در زنان مبتلا به دیابت نوع دو مشاهده کردند (16). امروزه برای توسعه آمادگی جسمانی مطلوب در افراد دیابتی و چاق به جای استفاده از داروهای شیمیایی از تمرینات ورزشی منظم ازجمله تمرینات تناوبی شدید استفاده میشود. این تمرینات ازطریق روشهای مختلفی موجب افزایش اکسیداسیون چربی، افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی و انرژی مصرفی شده و بر روند بهبود وضعیت جسمانی تأثیر میگذارند (17). با توجه به همهگیری جهانی چاقی که باعث افزایش ابتلا به دیابت نوع دو و بروز بیماریهای مرتبط به آن شده است و همچنین شیوع اضافه وزن، چاقی و افزایش بیماریهای مرتبط با آن و نتایج ضد و نقیض در پژوهشهای متعدد در این خصوص، در این پژوهش به بررسی تغییرات سطوح پلاسمایی آدیپولین و برخی شاخصهای ترکیب بدنی زنان جوان دارای اضافه وزن و چاق متعاقب هشت هفته تمرینات تناوبی شدید میپردازیم.
روش تحقیق
این پژوهش بهصورت نیمهتجربی و کاربردی انجام شد. زنان جوان دارای اضافه وزن و چاق شهر زاهدان، جامعه و نمونه آماری این پژوهش بودند که پس از فراخوان عمومی تعداد30 نفر از زنان 25 تا40 سال با شاخص توده بدنی بیشتر از 25 کیلوگرم بر متر مربع انتخاب شدند. آزمودنیها به صورت هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی ساده (با جایگزین) به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند. شرط ورود به این پژوهش، داشتن سطح سلامت روانی، جسمانی و عمومی، شاخص توده بدنی بیشتر از 25 (25 (BMI[4]>کیلوگرم بر مترمربع، نداشتن بیماریهای قلبی-عروقی، کلیوی، کبدی، اختلالات هورمونی، دیابت، جراحی، مصرف دخانیات، عدم شرکت در هر گونه تمرین ورزشی منظم قبل از اجرای این پژوهش و هر گونه مداخله درمانی مؤثر بر نتایج آزمایشگاهی بود. ملاک خروج از پژوهش شرکت در فعالیتهای ورزشی دیگر، عدم رعایت رژیم غذایی، ابتلا به بیماری در هنگام تمرین، بارداری در حین تمرین و عدم تمایل شرکت آزمودنیها در هریک از گروههای مورد پژوهش بود. در ابتدا آزمودنیها پرسشنامه (PAR-Q) [5]حاوی اطلاعات شخصی، وضعیت سلامت و فعالیت بدنی خود را ثبت کردند. پس از انجام معاینات پزشکی، ویژگیهای فردی و جسمانی شامل سن، وزن با (ترازوی وزنکشی دیجیتال با دقت 1/0 کیلوگرم)، قد با (قدسنج دیواری با دقت 05/0 سانتیمتر) و همچنین نسبت دور کمر به دور باسن با متر نواری اندازهگیری شد. تمام اندازهگیریها قبل و بعد از پایان تمرینات انجام شد. توصیههای لازم از جمله رژیم غذایی معمولی و عدم مصرف داروی شیمیایی و گیاهی به آزمودنیها انجام شد. رژیم غذایی آزمودنیها به وسیله پرسشنامه بسامد خوراک [6](FFQ) اختصاصی برای جامعه ایرانی که اعتبارسنجی آن تأیید شده بود ارزیابی شد (18). این پرسشنامه به مدت هشت هفته، هفتهای یک بار و آخرین جلسه تمرین در هفته (روز پنجشنبه) توسط آزمودنیها عودت داده میشد و اطلاعات تغذیهای دریافتی آزمودنیها ثبت میشد. سپس کدهای مواد غذایی با استفاده از هرم راهنمای مواد غذایی وزارت جهاد کشاورزی ایالات متحده آمریکا [7]((USDA تعیین شد. میانگین انرژی دریافتی درشت مغذیها به صورت هفتگی بررسی شد. گروه کنترل به صورت روال عادی و بدون هرگونه فعالیت بدنی منظم در طول دوره پژوهش ادامه دادند. برنامه تمرین، نحوه اجرا، زمان و مکان اجرای تمرینات و مدت زمان پژوهش در یک جلسه توجیهی به اطلاع آزمودنیها رسانده شد و بعد از اتمام جلسه، رضایتنامه خود را برای حضور در این پژوهش کاملاً آگاهانه امضاء نمودند.
برنامه تمرین
برنامه تمرینات تناوبی شدید در برگیرنده چهار ﺗﻨﺎوب چهار دقیقهای دویدن در میدان با شدت 95-85 درصد (حداکثر ضربان قلب) HRmax[8] و وهلههای سه دقیقهای اﺳﺘﺮاﺣﺖ ﻓﻌﺎل با شدت 70-60 درصد HRmax ﺑﻮد. این وضعیت تا پایان برنامه تمرین حفظ شد (جدول1) (19). این برنامه به مدت هشت هفته، هفتهای سه جلسه و هر جلسه 90 دقیقه شامل: گرم کردن، بخش اصلی اختصاصی تناوبی شدید، سرد کردن و در نوبت عصر در فضای بسته و در دمای (24-20) درجه سانتیگراد اجرا شد. برای تعیین شدت تمرینات، از ضربان قلب حداکثر (سن- 220HRmax =) استفاده شد که برای هر آزمودنی مجزا ثبت شد و در نهایت توسط ضربانسنج پولار کنترل شد تا از آن ضربان کمتر نشود.
جدول 1- برنامه تمرین تناوبی شدید |
||||||
زمان |
تعداد تناوب |
فعالیت |
استراحت فعال |
شدت |
شدت استراحت فعال |
برنامه |
اول |
4 |
4 |
3 |
85 |
60 |
25 |
دوم |
4 |
4 |
3 |
90 |
65 |
25 |
سوم |
4 |
4 |
3 |
95 |
70 |
25 |
چهارم |
4 |
4 |
3 |
95 |
70 |
25 |
پنجم |
4 |
4 |
3 |
95 |
70 |
25 |
ششم |
4 |
4 |
3 |
95 |
70 |
25 |
هفتم |
4 |
4 |
3 |
95 |
70 |
25 |
هشتم |
4 |
4 |
3 |
95 |
70 |
25 |
سنجش بیوشیمیایی
برای سنجش بیوشیمیایی متغیر پژوهش خونگیری در دو مرحله قبل از آزمون (24 ساعت قبل ازاولین جلسه تمرین) و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین پنج میلیلیتر بین ساعت 7 تا10 صبح توسط متخصصین علوم آزمایشگاهی با بستن شریان بند [9]از سیاهرگ آنتیکوبیتال بازویی چپ [10]از آزمودنیها گرفته شد. به منظور جلوگیری از لخته شدن در لولههای CBC محتوی ماده ضد انعقاد (EDTA) [11]ریخته شد. نمونه خونی در هر دو مرحله (پیش آزمون و پس آزمون) بلافاصله با دستگاه سانتریفیوژ Rotofix32A مدل Hettieh سانتریفیوژ (3000 دور به مدت 5 دقیقه و دمای محیط) شد و سپس پلاسما از سرم جدا شد و در میکروتیوبهای مجزا در دمای 80- فریزر و نگهداری شد. برنامه تمرین به مدت هشت هفته پس از 24 ساعت بعد از نمونهگیری اولیه آغاز شد. پس از اتمام برنامه تمرینات مجدداً شاخصهای ترکیب بدنی اندازهگیری شد. به منظور سنجش سطوح آدیپولین از کیت آزمایشگاهی نمونه انسانی ساخت شرکت HangzhouEastbiophrm کشور چین- آمریکا با حساسیت 023/0 نانوگرم بر میلیلیتر با روش الایزا ساندویچی مستقیم [12]استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی
این پژوهش با مجوزکمیته اخلاق به شماره IR.BIRJAND.REC.1399.001 در شهر زاهدان انجام شد. پژوهش حاضر با رعایت اصول اخلاقی انجمن روانشناسی آمریکا (APA) و بیانیه هلسینکی انجام شد که شامل اخذ رضایت آگاهانه، پذیرش مسئولیت پژوهش توسط محقق، انصراف آزادانه آزمودنیها، شفافیت درباره خطرات روانی-فیزیکی، استفاده مجاز از دادهها با اجازه شرکتکنندگان و ارائه نتایج به آنان بود.
روش آماری
به منظور تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی برای دستهبندی دادههایخام، تعیین میانگینها و انحراف استانداردها استفاده شد. همچنین برای تعیین توزیع طبیعی دادهها از آزمون شاپیرو-ویلک، بررسی تغییرات بینگروهی و درونگروهی به ترتیب از آزمون t مستقل و t وابسته در سطح معنیداری 05/0> Pاستفاده شد. مراحل با استفاده از نرمافزارSPSS نسخه 24 تحلیل شد.
یافتهها
میانگین و انحراف استاندارد ویژگی آزمودنیها در مرحله پیش آزمون در جدول 2 آورده شده است. طبق آزمون t مستقل مقادیر پلاسمایی آدیپولین، شاخص توده بدنی و وزن بدن و نسبت دور کمر به باسن ((WHR [13]در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل تفاوت معنیداری داشت (05/0>P). همچنین براساس آزمون t وابسته مقادیر آدیپولین پس از هشت هفته تمرین افزایش معنیداری یافت اما وزن بدن، شاخص توده بدنی و WHR کاهش معنیداری داشت (جدول 3) (05/0>P).
جدول2- شاخصهای توصیفی متغیّرهای کمّی در گروههای مورد مطالعه |
||
گروه |
تمرین تناوبی شدید |
کنترل |
انحراف استاندارد±میانگین |
انحراف استاندارد±میانگین |
|
سن (سال) |
60/5±13/34 |
35/5±60/34 |
قد (سانتیمتر) |
76/5±87/160 |
74/5±13/160 |
وزن (کیلوگرم) |
67/12±98/78 |
26/9± 19/79 |
شاخص توده بدنی |
19/4±52/30 |
67/2±86/30 |
|
||||
آماره |
گروه |
تناوبی شدید |
کنترل |
سطح معنیداری |
انحراف استاندارد ±میانگین |
انحراف استاندارد ±میانگین |
|||
آدیپولین |
پیش آزمون |
69/0 ± 92/0 |
72/0 ± 23/1 |
|
پس آزمون |
84/0 ± 34/1 |
83/0 ± 32/1 |
||
سطح معنیداری درون گروهی |
02/0* |
47/0 |
||
|
پیش آزمون |
19/4 ± 52/30 |
67/2±86/30 |
|
پس آزمون |
95/3±64/29 |
68/2±90/30 |
||
سطح معنیداری |
01/0* |
29/0 |
||
وزن |
پیش آزمون |
98/78 ±67/12 |
19/79 ±26/9 |
|
پس آزمون |
73/76 ±16/12 |
30/79±38/9 |
||
سطح معنیداری |
01/0* |
31/0 |
||
|
پیش آزمون |
85/0 ±04/0 |
85/0 ±03/0 |
01/0* |
پس آزمون |
84/0 ±05/0 |
84/0 ±03/0 |
||
سطح معنیداری |
01/0* |
33/0 |
* نشانه معنی داری آماری، ** آزمون T وابسته، *** آزمون T مستقل
بحث
در این پژوهش مقادیر آدیپولین، BMI، وزن بدن و WHR بین گروههای (تجربی و کنترل) تفاوت معنیداری مشاهده شد. در مقایسه درون گروهی نیز سطح آدیپولین پلاسما نسبت به قبل از تمرین افزایش معنیداری داشت. اما BMI و وزن بدن و WHR کاهش معنیداری یافت. از آنجا که پژوهشهای اندکی در زمینه مقایسه اثر تمرین ورزشی تناوبی شدید بر سطح آدیپولین پلاسمایی زنان دارای اضافه وزن و چاق انجام شده است، پژوهشگر با توجه به مبانی نظری موجود و عواملاساسی تأثیرگذار، تنظیمگر بیانژنی و مقادیر پلاسمایی آدیپولین، به توجیه تغییرات آدیپولین و ارتباط آن با اضافه وزن و چاقی و عوامل مؤثر و مرتبط با چاقی پس از هشت هفتهتمرین تناوبی با شدت بالاپرداخته است. درگزارش نتایج ناهمسو با مطالعه حاضر، سوری و همکاران بیانکردند اجرای 10 هفته تمرین هوازی کمشدت تأثیر معنیداری بر سطوح آدیپولین در مردان کم تحرک و دارای اضافه وزن ندارد (12). بنابراین احتمالاً فعالیتهای ورزشی ممکن است از طریق اثرگذاری بر ترکیب بدن و بافت چربی برمقادیر آدیپولین پلاسما مؤثر باشد. به ویژه اینکه بافت چربی و ماکروفاژهای فراخوانده شده در شرایط التهابی همراه با چاقی یکی از مهمترین منبع ساخت و ترشح TNF-α است (5). TNF-α از جمله سیتوکینهای پیش التهابی است و تنظیم کننده منفی آدیپولین است که متعاقب تمرینات ورزشی و کاهش وزن، مقادیر آن کاهش مییابد (20). بهطوریکه با کاهش حجم بافت چربی بدن، ضمن کاهش محتوای سلولهای چربی، به دلیل کاهش نفوذ ماکروفاژها به بافت چربی، سنتز و ترشح آدیپولین افزایش مییابد (21). لذا میتوان گفت که بیان آدیپولین متأثر از تنظیم منفی استرسهای مرتبط با چاقی است؛ بهطوریکه با القاء TNF-α و استرس شبکه آندوپلاسمی به محیط کشت سلولهای چربی، بیان ژنی آدیپولینکاهش مییابد (7). کاهش توده چربی جهت کاهش سطوح آدیپوکینهای التهابی و افزایش آدیپوکینهای ضدالتهابی ضروری مینماید (7). در مطالعه حاضر، در گروه تجربی پس از هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا با توجه به تغییرات قابل توجه و معنیدار سطح آدیپولین و کاهش معنیداری وزن، با در نظر گرفتن رابطه غیرمستقیم چاقی و آدیپولین، شاید بتوان تغییر معنیداری آدیپولین را توجیه نمود. پس این احتمال وجود دارد که عواملی مانند کاهش وزن، BMI و WHR در تنظیم سطح آدیپولین بعد از تمرینات ورزشی تأثیرگذار باشد. در شرایط چاقی که فرد مستعد مقاومت به انسولین است، برهم کنش هومئوستاتیک بین انسولین و آدیپولین به هم میخورد و افزایش انسولین سبب کاهش سطح آدیپولین میشود (6). بررسی تأثیر تمرینات تخصصی متعدد از حیث برنامه، شیوه تمرین، جنس و آزمودنیها، در مقایسه با پژوهشهای صورت گرفته بر روی افراد دارای اضافه وزن و چاق و سنین متعدد بسیار حائز اهمیت است. تمرینات ورزشی و کنترل وزن بهطور هماهنگ و از طریق سازو کارهای متفاوت امّا مرتبط، عوامل خطرزای قلبی-عروقی و متابولیکی را بهبود میبخشند؛ به این شکل که فعالیتهای ورزشی به واسطه کم کردن منابع چربی و یا تغییر در عملکرد سلولهای بافت چربی به عنوان یک ارگان درونریز ترشح کننده آدیپوکینهایی نظیر آسپروسین، آدیپولین، آدیپونکتین و... نقش دارد. لذا اگر برنامه تمرینی باعث کاهش در تعداد سلولهای چربی و یا بهبود عملکرد این سلولها نشود، توانایی فعالیتهای ورزشی در تعدیل مقادیر آدیپوکینها، مقاومت انسولینی و التهاب، کم اثر و یا بهطورکلی دیده نمیشود (22). دادههای این پژوهش شواهدی را فراهم آورد که به نظر میرسد اجرای هشت هفته تمرین تناوبی شدید در زنان دارای اضافه وزن و چاق، نه تنها منجر به افزایش آدیپولین و بهبود شرایط حساسیت انسولینی میشود، بلکه با کاهش وزن، درصد چربی بدن و نسبت دور کمر به دور باسن به بهبود شرایط التهابی نیز کمک میکند. به محققان پیشنهاد میشود در مطالعات آتی جهت درک ساز و کارهای آدیپولین با برخی عوامل تنظیم کننده آن نظیر فورین،TGF-1،TNF-α انجام پژوهشهای بیشتر در قالب برنامههای تمرینی متعدد در مردان و آزمودنیهای سنین مختلف و یا حتی بیمار بررسی گردد. نتایج این پژوهش نشان داد که در مقادیر شاخصهای ترکیب بدن مورد بررسی، بین هر کدام از گروههای تمرینی با گروه کنترل پس از مداخله، کاهش معنیداری وجود دارد. در بسیاری از پژوهشها، بین اجراهای ورزشی و ترکیب بدن ارتباط و همبستگی بالایی وجود دارد (4). در بسیاری از پژوهشها نشان داده شده است که متعاقب تمرینات استقامتی و مقاومتی در افراد دارای اضافه وزن و چاق، وزن و شاخص توده بدن بهطور معنیداری کاهش پیدا کرد (26،25،24،23). این ارتباط و همبستگی در راستای تأیید نتایج پژوهش ما در مطالعه جلالی و همکاران به خوبی مشاهده شد پس از 12 هفته تمرین هوازی و مقاومتی، کاهش معنیداری در وزنبدن، BMI و توده چربی دختران دارای اضافه وزن مشاهده شد و میتواند باعث بهبود ترکیببدنی آنان شود (27). با این حال اکبرپور و همکاران پس از شش هفته تمرین هوازی، عدم معنیداری BMI را نشان دادند که ناهمسو با مطالعه ما میباشد (28). علت عدم تغییر معنیداری را افزایش قابل توجه سطوح کاتکولامینها را در حین ورزش توجیه میکنند که از طریق گیرندههای بتا آدرنرژیک لیپولیز را فعال میکند. چربی شکمی شامل چربی زیرجلدی و چربی احشایی میباشد که میزان گیرندههای بتا آدرنرژیک در چربی احشایی بیشتر از چربی زیرپوستی است (29). بنابراین به نظر میرسد تمرین تناوبی شدید با افزایش اکسیداسیون چربیها، کاهش وزن و کاهش BMI و WHR به بهبود شاخصهای ترکیب بدنی، کمک کرده باشد.
نتیجهگیری
با توجه به افزایش آدیپولین و کاهش برخی شاخصهای ترکیب بدنی، پیشنهاد میشود افراد دارای اضافه وزن و چاق جهت پیشگیری از بیماریهای مرتبط با چاقی با بهرهگیری از نظرات متخصصان حوزه فیزیولوژی ورزش تمرینات تناوبی با شدت بالا را به عنوان سازوکاری مناسب در برنامههای خود مد نظر قرار دهند.
تقدیر و تشکّر
این مقاله حاصل بخشی از رساله تحت عنوان (تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید و تداومی با شدت متوسط بر سطوح پلاسمایی آسپروسین، آدیپولین، حساسیت به انسولین و برخی شاخصهای ترکیب بدنی زنان دارای اضافه وزن و چاق) در مقطع دکتری در سال 1399 میباشد که با حمایت دانشگاه بیرجند اجرا شده است. از زنان جوان دارای اضافه وزن و چاق شهرستان زاهدان که به عنوان شرکت کننده در این پژوهش شرکت کردند تشکر و قدردانی مینماییم.
ملاحظات اخلاقی
پژوهش حاضر پس از تأیید شورای پژوهشی دانشگاه بیرجند و کمیته اخلاق به شماره IR.BIRJAND.REC.1399.001 انجام شد.
حمایت مالی
این پژوهش با حمایت مالی دانشگاه بیرجند انجام شده است.
مشارکت نویسندگان
در این پژوهش برنامهریزی، طرح موضوع، طراحیتمرین، تدوین مقاله و نظارت برروند پژوهش به عهده دکتر مهدی مقرنسی (نویسنده مسئول)، کمک به تدوین مقاله، مشارکت در تحلیلآماری، طراحی جداول و ویرایش را کریم دهقانی و تحلیل آماری و اجرای کامل کار عملی شامل اجرای پروتکل تمرین، نظارت بر مراحل خونگیری و هماهنگی با آزمایشگاه را رضوانه گلدوی پیگیری و اجرا نموده است.
تضاد منافع
نویسندگان مقاله اعلام میدارند که هیچ گونه تضاد منافعی در پژوهش حاضر وجود ندارد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |