زمینه و هدف: با افزایش روز افزون بیماریهای ژنتیک، انجام مشاوره برای پیشگیری از این بیماریها ضرورت دو چندانی پیدا کرده است؛ لذا ارتقای آگاهی افراد درباره ضرورت مشاوره ژنتیک لازم است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی بر آگاهی، باورها و خودکارآمدی زنان نیازمند مشاوره ژنتیک انجام شد.
روش تحقیق: در این مطالعه کارآزمایی میدانی شاهددار تصادفیشده،80 زن متأهل نیازمند مشاوره ژنتیک بهصورت مساوی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محققساخته شامل اطلاعات جمعیتشناختی و سازههای مدل اعتقاد بهداشتی بود که به روش مصاحبه تکمیل گردید. مداخله آموزشی طی 3 جلسه آموزشی 90 دقیقهای و به فاصله یک هفته از هم اجرا شد. در نهایت دادههای گردآوریشده وارد نرمافزار SPSS (ویرایش 16) شد و توسط آزمونهای آماری Chi-Square، آنالیز واریانس تکرار شونده، Independent t-test، Mann– Whitney و Friedman در سطح معنیداری 05/0P< تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: میانگین نمرات آگاهی، تهدید، منافع، موانع و خودکارآمدی درکشده در دو گروه قبل از آموزش تفاوت معنیداری نداشت؛ اما این تفاوت بلافاصله و سه ماه بعد از آموزش معنیدار شد (001/0>P). همچنین بین نمره آگاهی، تهدید، منافع، موانع و خودکارآمدی درکشده در سه مقطع زمانی قبل با بلافاصله، قبل با سه ماه بعد و بلافاصله با سه ماه بعد در گروه مورد تفاوت معنیداری مشاهده شد (001/0>P)؛ اما این تفاوت در گروه شاهد معنیدار نبود.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد که مداخله آموزشی براساس مدل اعتقاد بهداشتی سبب افزایش آگاهی، باورها و خودکارآمدی زنان در خصوص نقش مشاوره ژنتیک در پیشگیری از بروز ناهنجاریهای مادرزادی شد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |