جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای عضلانی

مریم نخعی، زهرا فرج زاده، شهناز طبیعی، سیدعلیرضا سعادت جو، غلام حسین محمودی راد، محمدحامد حسینی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: ناراحتیهای اسکلتی- عضلانی بخش عمده ای از بیماریهای شغلی را در محیطهای کاری مختلف از جمله پرستاری به خود اختصاص می دهند. ارزیابی فعالیتهای کاری به روش تحلیل وضعیتها در اقدامات پرستاری ضمن مشخص نمودن موارد خطرساز و مسبب ایجاد صدمات اسکلتی- عضلانی، می تواند زمینه را برای ارایه راهکارهای پیشگیری مناسب، فراهم نماید. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ارگونومیکی وضعیتهای بدنی افراد حین انجام برخی مراقبتهای پرستاری به روش REBA و تعیین فراوانی مشکلات اسکلتی- عضلانی در پرستاران انجام شد.
روش تحقیق: در این مطالعه مقطعی، تمام پرستاران شاغل رسمی در بخشهای داخلی و جراحی بیمارستانهای امام رضا (ع) و ولی عصر(عج) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در سال ۱۳۸۴ انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد نوردیک و فرم بازنگری مشاهده ای REBA در شش وضعیت شایعتر انجام کار در پرستاری جمع آوری و با استفاده از نرم افزار REBA جهت تعیین تراز خطر و اعمال تغییر مورد لزوم در وضعیت مورد مشاهده، تفسیر و سپس با آمار توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: در مجموع ۴۳ نفر پرستار مورد بررسی قرار گرفتند؛ %۹۵,۳ از آنان مؤنث و میانگین سنی آنان ۳۴.۸ ± ۵.۹۴ سال بود. %۵۸.۱ دارای مدرک کارشناسی پرستاری و %۴۱ سابقه کار کمتر از ۵ سال داشتند. بیشترین ناراحتی در پا (%۶۲.۸) و کمر (%۵۳.۵) بود. در بیشتر موارد علت احتمالی مشکل از دیدگاه فرد، کار در محیط شغلی عنوان گردید. گرچه در همه موارد بررسی شده، تراز خطر متوسط بود و نیاز به تغییر وضعیت وجود داشت ولی در تکنیک جابه جا کردن بیمار، نمره ۸ REBA و بالاتر بود که به معنی تراز خطر زیاد و خیلی زیاد است و تغییر سریع یا فوری وضعیت، ضروری می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برای پیشگیری از بروز مشکلات عضلانی- اسکلتی در پرستاران باید در برنامه های آموزشی و اجرایی، به آموزش اصول مکانیک صحیح بدن، بویژه در حین اقدامات پرستاری با توجه به فرایند ارگونومیک و با استفاده از وسایل کمکی توجه نمود.

سیّد رضا مظلوم، مهناز بهرامی، فرزانه حسن‌زاده، کاویان قندهاری،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: سکته مغزی، یکی از علل عمده ازکارافتادگی است؛ بنابراین توسعه روش‌های درمانی جدید به‌منظور تسریع مرحله بهبودی؛ از لحاظ درمانی، اجتماعی و اقتصادی اهمیت زیادی دارد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آینه‌درمانی بر توانایی راه‌رفتن بیماران پس از سکته مغزی برحسب قدرت عضلانی پای مبتلا به انجام رسید. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه‌تجربی، ۵۰ بیمار مبتلا به سکته مغزی مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های قائم (عج) و امام رضا (ع) مشهد، از طریق تخصیص تصادفی در دو گروه کنترل و آینه‌درمانی قرار گرفتند. در گروه مداخله، آینه‌درمانی در ۲۰جلسه ۳۰دقیقه‌ای انجام شد؛ بدین صورت که فرد، حرکات دامنه حرکتی اندام تحتانی را توسط سمت سالم در مقابل آینه انجام داده و تنها تصویر آینه‌ای آن را مشاهده می‌نمود. در هر دو گروه، برنامه‌ی معمول فیزیوتراپی نیز اجرا شد. قدرت عضلانی پای مبتلا با استفاده از ابزار ۵نمره‌ای سنجش قدرت عضلانی و توانایی حرکتی اندام تحتانی قبل، حین و پس از درمان با استفاده از ابزار توانایی راه‌رفتن، مورد ارزیابی قرار گرفت. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS (ویرایش ۵/۱۱) و با کمک آزمون‌های آماری Kalmogorov– Smiranovو Shapiro–Wilks، Independent T-Test، Paired t-test، Mann– Whitney، Wilcoxon و ANOVA دوطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: دو گروه، قبل از مداخله، از نظر شاخص‌های توانایی راه‌رفتن برحسب قدرت عضلانی پای مبتلا و متغیرهای مداخله‌گر، تفاوتی نداشتند. پس از مداخله، بیماران در گروه آینه‌درمانی از نظر توانایی راه‌رفتن بر حسب قدرت عضلانی پای مبتلا نسبت به گروه کنترل، بهبودی قابل ملاحظه‌ای نداشتند (۷۵۶/۰p=)؛ اما بررسی بیماران از نظر توانایی راه‌رفتن، تفاوت آماری معنی‌داری بر حسب قدرت عضلانی پای مبتلا در جلسه دهم در دو گروه آینه‌درمانی و کنترل نشان داد (۰۳۸/۰p=). نتیجه‌گیری: آینه‌درمانی در کنار برنامه توانبخشی می‌تواند توانایی راه‌رفتن بیماران را در برخی از مراحل پس از سکته مغزی بهبود بخشد.
صدیقه امیراسماعیلی، مسعود مبینی، علی روح بخش، علی شمسی‌زاده، فاطمه امین، محمد اله توکلی،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: اوپیوئیدهای درون‌زاد بدن و داروهای اپیوئیدی اعتیادآور، بسیاری از عملکردهای بدن را تغییر می‌دهند. در مطالعات گذشته به اثرات مرفین بر عضلات صاف و تنفسی اشاره شده؛ اما اثرات اوپیوئیدها بر عملکرد عضلات اسکلتی به خوبی شناخته نشده است. این مطالعه با هدف ارزیابی اثر تزریق تک‌دوز مرفین بر خستگی عضلانی در موش صحرایی نر طراحی و اجرا گردید.

روش تحقیق: این مطالعه تجربی، بر روی ۴۰ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن ۲۷۰-۲۲۰ گرم انجام شد. موش‌ها به‌طور تصادفی در ۴ گروه شامل: گروه کنترل (موش‌های این گروه فقط در قفس‌های خود نگهداری شده و آب و غذا دریافت می‌کردند)، گروه دریافت‌کننده مرفین (mg/kg۵)، گروه خستگی (موش‌های این گروه به‌صورت اجباری، بر روی دستگاه تردمیل به‌مدّت ۱۲۰ دقیقه با سرعت ۲۰ متر در دقیقه دوانده می‌شدند) و گروه خستگی بعلاوه مرفین توزیع شدند. در نهایت از گوشه چشم موش‌ها خون گرفته شد و پلاسمای آن برای اندازه‌گیری متغیّرهای خستگی عضلانی شامل: لاکتات دهیدروژناز (LDH) و کراتین فسفوکیناز (CPK) به آزمایشگاه فرستاده شد.

یافته‌ها: مدّت‌زمان دویدن در گروه دریافت‌کننده خستگی بعلاوه مرفین از بقیّه گروه‌ها به‌صورت معنی‌داری کمتر بود (۰۰۹/۰P=)؛ همچنین سطح سرمی LDH (۰۰۹/۰P=) و CPK (۰۰۸/۰P=) در این گروه نسبت به گروه‌های دیگر افزایش معنی‌داری داشت.

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که تزریق تک‌دوز مرفین باعث افزایش شاخص‌های خستگی عضلانی (LDH و CPK) در موش‌های صحرایی نر می‌شود.


مجید معتمد زاده طرقبه، جواد ترکمان، سید قوام دین عطاری، بهمن گلزار خجسته، محمد ابراهیم غفاری، علی سعادت فر،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی- عضلانی رایج‌ترین مشکل مرتبط با کار در بسیاری از کشورهای درحال توسعه و صنعتی می‌باشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی و ارزیابی عوامل ارگونومیکی در کارگران پخت نان سنّتی بود.
روش تحقیق: این مطالعه توصیفی- تحلیلی و مقطعی بر روی ۱۲۹ نفر از افراد شاغل در نانوایی‌های سنتی شهرستان همدان در بهمن‌ماه سال ۱۳۹۵ انجام گرفت. در این مطالعه، به ‌منظور تعیین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی از پرسش‌نامه‌های نوردیک، نقشه بدن و مقیاس آنالوگ بصری و برای تعیین میزان فعالیت و حداکثر نیروی قابل قبول دست‌ها از روش ارزیابی ACGIH-HAL استفاده گردید. پس از جمع آوری داده‌ها و ورود آنها به نرم‌افزار SPSS (ویرایش ۲۰)، از آزمون‌های آماری کای‌دو و ‌t مستقل استفاده شد.
یافته‌ها: در این مطالعه میانگین و انحراف معیار سابقه کاری، قد، وزن، شاخص توده بدن و سن افراد به‌ترتیب: ۶/۸۲±۴ سال، ۰/۰۸±۱/۶ متر، ۱۲/۷۶±۶۰ کیلوگرم، ۴/۷۰ ±۲۴/۶۵ و ۱۲/۶۰±۴۳/۵  سال بود. اندام‎های درگیر در این شغل شامل: گردن، شانه، پشت، کمر، آرنج، بازو، دست، ران، زانو، و ساق و مچ پا بودند. بیشترین شیوع درد در کارگران به‌ترتیب: در قسمت میانی پشت (۳۸ نفر، ۹۲/۶۸%)، زانوها (۳۳ نفر، ۸۰/۴۹%)، شانه (۱۳نفر، ۳۰/۹۵%)، ساعد (۱۱نفر، ۲۶/۱۹%) و مچ دست‌ها (۱۱نفر، ۲۶/۱۹%) بود. بین درصد شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی اندام‌های بدن و BMI و سابقه‌ی کاری شاغلین ارتباط آماری معنی‌داری وجود داشت (۰/۰۵>.(p
نتیجه‌گیری: شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی در اندام‌های زانو‌ها، قسمت میانی و تحتانی پشت، شانه‌ها و مچ دست در کارگران پخت نان سنتی بالا بود.  بنابراین دو روش مداخله مهندسی و مداخله مدیریتی برای کاهش و حتی حذف اختلالات اسکلتی- عضلانی پیشنهاد می‌گردد.

بابک هوشمند مقدم، عباسعلی گائینی،
دوره ۲۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه استفاده از مکمل‌های طبیعی و سنّتی برای اجرای بهتر مهارت‌های ورزشی از راه بهبود ترکیب بدن و افزایش قدرت، رواج زیادی یافته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مصرف مکمل زعفران و تمرین مقاومتی بر مقادیر سرمی لپتین، ترکیب بدنی و قدرت عضلانی مردان جوان غیر ورزشکار بود.
روش تحقیق: در این مطالعه نیمه‌تجربی،۳۰ مرد جوان غیر ورزشکار با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به ‌طور تصادفی در دو گروه تمرین مقاومتی و مصرف مکمل زعفران (۱۵نفر) و گروه تمرین مقاومتی (۱۵نفر) قرار گرفتند. هر دو گروه پروتکل تمرینی شامل چهار جلسه تمرین مقاومتی در هفته با ۶۰-۷۰ درصد یک تکرار بیشینه را انجام دادند. همچنین گروه اول، روزانه یک عدد قرص ۱۵۰ میلی‌گرمی زعفران خالص مصرف می‌کردند. در ابتدا و انتهای دوره، از نمونه‌های خونی برای سنجش لپتین، برای سنجش ترکیب بدنی آزمودنی‌ها از روش بیوالکتریکال ایمپدانس BIA و برای انداز‌ه‌گیری قدرت بالاتنه و پایین‌تنه به‌ترتیب از آزمون پرس‌ سینه و پرس پا، استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با آزمون‌های  tوابسته و مستقل انجام شد.
یافته‌ها: بین گروه تمرین مقاومتی و مصرف مکمّل زعفران و گروه تمرین مقاومتی، اختلاف معنی‌داری در میزان لپتین، درصد چربی بدن و توده بدون چربی مشاهده شد (P≤۰/۰۵) اما قدرت بالاتنه و پایین‌تنه بین دو گروه تفاوت معنی‌داری نداشت.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج می‌توان گفت، تمرین مقاومتی در کنار مصرف مکمل زعفران می‌تواند ترکیب بدن در مردان غیرورزشکار را بهتر کند، ولی موجب بهتر شدن قدرت بالاتنه و پایین‌تنه نمی‌شود.
 

ملیحه اردکانی زاده، سروش سعیدپور، سید جواد ضیاء الحق،
دوره ۲۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: اجرای تمرینات مقاومتی همراه با مصرف استروئیدهای آنابولیک توسط ورزشکاران امری معمول است؛ اما تأثیر سوء مصرف آن­ها در کنار تمرینات مقاومتی، بر تخریب ساختاری عضلات اسکلتی مشخص نیست. هدف از این مطالعه بررسی اثر دوزهای مختلف بولدنون بر آسیب عضلانی در کنار تمرینات مقاومتی می­باشد.
روش تحقیق: در این مطالعه تجربی تعداد ۳۶ سر موش نر صحرایی نژاد ویستار (با وزن ۹۴/۵ ± ۵۳/۱۸۹ گرم) به­صورت تصادفی به شش گروه (۶تایی): کنترل، بولدنون (۲میلی­گرم/کیلوگرم)، بولدنون (۵میلی­گرم/کیلوگرم)، تمرین، تمرین+بولدنون (۲میلی‌گرم/کیلوگرم)، تمرین+بولدنون (۵میلی­گرم/کیلوگرم) تقسیم شدند. تزریق استروئید بولدنون دو بار در هفته به عضله سرینی موش تزریق می­شد. برنامه تمرین مقاومتی شامل شش هفته صعود از پلکان، و ۳روز در هفته و هر جلسه ۳ست (پنج تکراری) بود، که با ۵۰درصد یک تکرار بیشینه موش آغاز شد، و در پایان هفته ششم به ۱۰۰درصد رسید. تغییرات هیستوپاتولوژی در بافت عضله چهارسررانی با استفاده از رنگ­آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین، و میکروسکوپ نوری بررسی گردید. به­منظور بررسی نرمالیته داده­ها آزمون کلموگروف­اسمیرنف و جهت تجزیه تحلیل آن­ها، تحلیل واریانس یک طرفه با تست تعقیبی توکی در سطح معناداری ۰/۰۵P به‌کار گرفته شد.
یافته‌ها: پس از مقایسه بین گروهی در وزن موش­ها تفاوت معنی­داری مشاهده نشد. در گروه­های دریافت کننده­ی بولدنون تخریبات خفیف و متوسطی در بافت ساختاری عضله چهارسر ملاحظه شده، که با اجرای تمرینات مقاومتی بهبود جزئی حاصل گردید که از نظر آماری معنی­دار نبود (۰/۰۵<P).
نتیجه‌گیری: به­­نظر می­رسد که اجرای تمرین مقاومتی با پروتکل مطالعه حاضر، قادر به جلوگیری و بهبود آسیب عضلانی ناشی از مصرف استروئید بولدنون نباشد.

مرضیه نصیری سنگری، رضا صالحی نیا،
دوره ۳۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

آسیب‌های ناشی از تروما یکی از مشکلات مهم نظام سلامت در جهان است. اگرچه برنامه‌های متعددی برای کاهش میزان آسیب‌های تروماتیک انجام‌شده، ولی همچنان میزان آسیب‌ها در حال افزایش است. مطالعه حاضر با هدف بررسی آسیب‌دیدگی‌های اسکلتی عضلانی اندام‌های مختلف در بیماران مراجعه‌کننده به بیمارستان سید مصطفی خمینی (ره) شهرستان طبس در بازه زمانی ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۲ انجام شد.
این مطالعه توصیفی گذشته‌نگر در یک بازه زمانی ۵ ساله از فروردین ۱۳۹۷ تا اسفندماه ۱۴۰۲ بر روی بیماران ترومایی مراجعه‌کننده به بیمارستان شهید سید مصطفی خمینی (ره) شهرستان طبس اجرا شد. نوع تروما و سایر اطلاعات لازم از پرونده‌ بیماران استخراج و در چک‌لیست مربوطه ثبت و با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه۲۷ تجزیه‌وتحلیل گردید.
از ۲۲،۸۴۷ نمونه موردمطالعه، ۱۶،۷۱۳ (۷۳ درصد) مرد و باقی زن، با میانگین سنی ۱۹/۷۲±۳۲/۴۶ سال بودند. از تعداد کل آسیب دیدگان، ۵،۹۹۵ نفر (۲۶ درصد) دچار تروما ترافیکی و سایرین به حوادث دیگر دچار شده بودند. از تعداد افراد آسیب‌دیده، ۱،۱۴۴ نفر (۵ درصد) دچار شده بودند. بیشترین افراد دچار آسیب‌دیدگی در سال ۱۴۰۱ با ۲۸/۲ درصد بود. بیشترین مراجعه‌کنندگان آسیب‌دیده در بازه سنی ۲۰ تا ۴۰ سال بود. در بین نواحی آسیب‌دیده، بیشترین آسیب در مچ دست (۳۵/۱ درصد) و کمترین در اعصاب و عروق (۰/۰۲ درصد) مشاهده شد.
با توجه به اهمیت تروما که می‌تواند زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد، باید برنامه‌ریزی، اقدامات پیشگیرانه و فرهنگ‌سازی در جامعه به‌منظور کاهش بروز این‌گونه حوادث انجام گیرد.

فاطمه کاظمی نسب، سارا سلطانی، الهام الهیاری، نسیم بهزادنژاد، محمد جواد پوروقار،
دوره ۳۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از مکمل اسید‌آمینه شاخه‌دار (BCAA) به عنوان یک راهبرد تغذیه‌ای برای کاهش درد عضلانی در ورزشکاران استفاده می­شود. هدف پژوهش حاضر اثر مکمل اسیدهای آمینه شاخه‌دار بر درد عضلانی و فاکتورهای آسیب عضلانی پس از  تمرین ورزشی در بزرگسالان سالم است.
روش تحقیق: جستجوی سیستماتیک مقالات منتشر شده از پایگاه‌های اطلاعاتی انگلیسی و فارسی تا نوامبر سال ۲۰۲۳ (بدون محدود کردن سال انتشار) برای بررسی اثر مکمل اسیدهای آمینه شاخه‌دار بر درد عضلانی و نشانگرهای آسیب عضلانی از جمله کراتین کیناز (CK)، لاکتات دهیدروژناز (LDH) و میوگلوبین (MB) در بزرگسالان سالم انجام شد.
یافته‌ها: در مجموع ۲۸ مطالعه شامل ۵۲۸ آزمودنی، وارد فراتحلیل حاضر شد. نتایج نشان داد که مکمل BCAA سبب کاهش معنادار درد عضلانی در زمان­های ۲۴، ۴۸، ۷۲ ساعت پس از ورزش، نسبت به گروه کنترل شد (۰۵/۰P<) ولی درد عضلانی در زمان بلافاصله پس از تمرین ورزشی معنادار نبود. این مکمل سبب کاهش معنادار CK و LDH در زمان‌های بلافاصله، ۴۸ ساعت پس از فعالیت ورزشی نسبت به گروه کنترل شد (۰۵/۰P<). همچنین، مکمل BCAA سبب کاهش معنادار میوگلوبین خون پس از ورزش در افراد ورزشکار و غیر ورزشکار نسبت به گروه کنترل شد (۰۵/۰P<).
نتیجه‌گیری: استفاده از مکمل BCAA یک راهکار مفید و مؤثر به منظور کاهش درد عضلانی (۲۴-۷۲ ساعت پس از تمرین ورزشی ) و نشانگرهای آسیب عضلانی از جمله CK (۴۸-۷۲ ساعت پس از فعالیت ورزشی) و LDH (۴۸ ساعت پس از تمرین ورزشی ) برای ورزشکاران پیشنهاد می‌شود.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات پزشکی ترجمانی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Translational Medical Research

Designed & Developed by : Yektaweb