۱۸ نتیجه برای اکبری
علیرضا شریف، محسن کاشانیان، رضا بخردی، مهدی دارابی، حسین اکبری،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۳ )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای اسهالی حاد نه تنها به عنوان یکی از عوامل عمده ایجاد عوارض در مناطق مختلف جهان (حدود یک میلیارد نفر در سال) هستند، بلکه علت اصلی مرگ و میر (علل ۴ تا ۵ میلیون مورد مرگ در سال) نیز می باشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر کپسول نرم مرزه (Lomex) در درمان اسهال نوع I و مقایسه آن با دارونما انجام شد.روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی دوسوکور تصادفی کنترل شده، ۵۶ نفر از بیماران مبتلا به اسهال نوع I در محدوده سنی ۱۰ تا ۶۵ سال مورد بررسی قرار گرفتند. پس از جلب رضایت شرکت در پژوهش، ابتدا پرسشنامه ای شامل مشخصات فردی، زمان شروع اسهال، تعداد دفعات در روز، تب و... تکمیل و بیماران به صورت تصادفی در ۲ گروه دریافت کننده کپسول نرم مرزه (دارو) و گروه دارونما قرار گرفتند و وضعیت آنان ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت بعد مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمونهای آماری t و Mann-Whitney مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: میزان بهبودی اسهال در ۲۴ ساعت اول در گروه دارو ۶۳% و در گروه دارونما ۹/۲۵% بود؛ این اختلاف از نظر آماری معنی دار تلقی گردید (۰۱۳/۰=P). این تفاوت ۴۸ و ۷۲ ساعت بعد از شروع بیماری نیز معنی دار بود (به ترتیب ۰۰۱/P<۰ و ۰۵۸/P=۰). فراوانی دل پیچه ۲۴ ساعت بعد از شروع درمان در گروه دارو ۷/۳۵% و در گروه دارونما ۶۸% بود (۰۵۸/۰=P). از نظر فراوانی دل پیچه، ۴۸ ساعت بعد از اولین مراجعه اختلاف معنی داری بین گروه دریافت کننده دارو و گروه دارونما وجود داشت (۰۰۱/P<۰). در مورد تعداد دفعات اجابت مزاج، ۴۸ ساعت بعد از مراجعه اختلاف معنی داری بین دو گروه مشاهده گردید (۰۰۱/P<۰) و در گروه دارو به نحو بارزی کمتر بود. میانگین زمان قطع اسهال در گروه دارو ۶/۲۲± ۷/۲۵ ساعت و در گروه دارونما ۷/۲۵± ۲/۵۰ ساعت بود؛ این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (۰۰۱/P<۰)؛ زمان قطع دل پیچه در گروه دارونما ۵/۲۱± ۲۴ و در گروه دارو ۱۲± ۸/۱۰ ساعتبود (۰۳۸/P=۰).نتیجه گیری: نتایج این تحقیق ارزش داروی گیاهی کپسول نرم مرزه (LomexR) را در برطرف کردن علائم اسهال نسبت به دارونما مشخص نمود.
فیض اله اکبری، حسن امیرآبادی زاده، ابوالقاسم پوررضا، یداله واقعی، رضا دستجردی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( زمستان ۱۳۸۴ )
چکیده
زمینه و هدف: کادر پرستاری به مقتضای حساسیت حرفه ای در معرض بیشترین تنش های روانی- اجتماعی می باشند. به سبب فراوانی بالای پرستاران در گروههای درمانی- مراقبتی، زمان تماس و ارتباط با بیماران، نقش بالای مراقبتی آنها و با توجه به اهمیت پیشگیری و کنترل تنش و نیز ارتقای کیفیت و اثربخشی مراقبتها و در نتیجه کاهش هزینه های بیمارستان، مطالعه حاضر با هدف بررسی تنش های روانی- اجتماعی کادر پرستاری شاغل در بیمارستانهای آموزشی شهر بیرجند انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی با استفاده از پرسشنامه ای مشتمل بر ۸۵ سوال بر مبنای مقیاس لیکرت، انجام شد. جامعه مورد مطالعه، شامل تمامی کارکنان پرستاری بیمارستانهای آموزشی بیرجند بود؛ پرسشنامه بین جامعه مورد مطالعه توزیع و پس از تکمیل جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و SPLUS و آزمونهای t مستقل و آنالیز واریانس در سطح معنی داری P£۰,۰۵ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: ۸۳% از جامعه مورد پژوهش زن، ۴۷% دارای سابقه کار زیر ۷ سال، ۶۸% دارای شیفت در گردش، ۵۹% کاردان و کارشناس پرستاری، ۷۰% استخدام رسمی و ۸۱% متاهل بودند؛ میانگین نمره تنش عوامل شخصی ۲,۹۱، و عوامل خانوادگی ۲.۸۶، عوامل محیط کار ۳.۵۱ و میانگین نمره کل تنش ۳.۱۱ بود. بین جنس، سن، سابقه خدمت، وضعیت استخدامی و شیفت کاری با کل عوامل تنش زا ارتباط آماری معنی داری وجود داشت؛ ۱۴% از کادر پرستاری دارای تنش پایین، ۶۵% تنش متوسط و ۲۱% تنس بالا بودند.
نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد که میانگین نمره تنش ناشی از عوامل تنش زای محیطی بیشتر از عوامل تنش زای شخصی و خانوادگی است و بیشتر افراد مورد مطالعه، دارای تنش متوسط می باشند؛ بنابراین مدیران و مسوولین محترم می بایست در خصوص کاهش تنش کادر پرستاری توجه خاصی داشته باشند.
حسام مودی، اصغر اکبری، فاطمه غیاثی، فاطمه مودی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۵ )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات اندکی در مورد تاثیر اولتراسوند و مدت زمان کشش بر افزایش انعطاف پذیری عضلات همسترینگ انجام شده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین دامنه اکستشن پاسیو زانو در دانش آموزان مبتلا به کوتاهی گروه عضلانی همسترینگ و تاثیر اولتراسوند و مدت زمان کشش در درمان این اختلال انجام شد.
روش تحقیق: این تحقیق به صورت کارآزمایی بالینی و در سال ۱۳۸۴ در زابل انجام شد. ۵۰ دانش آموز پسر با دامنه سنی ۱۲-۱۴ سال از بین دانش آموزان پسر مدارس راهنمایی از طریق نمونه گیری در دسترس مورد مطالعه قرارگرفتند. آزمودنیها به صورت تصادفی در پنج گروه قرار گرفتند. گروه اول با اولتراسوند، گروه دوم با اولتراسوند و کشش ۱۵ ثانیه ای، گروه سوم با اولتراسوند و کشش ۳۰ ثانیه ای، گروه چهارم فقط باکشش ۱۵ ثانیه ای و گروه پنجم با کشش ۳۰ ثانیه ای درمان شدند. میزان اکستنشن پاسیو مفصل زانو (درجه) به عنوان شاخص انعطاف پذیری عضلات همسترینگ قبل و بعد از ده جلسه درمان اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمونهای ANOVA و t زوج شده در سطح معنی داری P?۰,۰۵ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: میزان اکستنشن پاسیو مفصل زانو در گروه اول از ۱۶۰,۲ ± ۷.۹ درجه به ۱۶۳.۳ ± ۷.۵ درجه (P=۰.۰۰۱)، در گروه دوم از ۱۶۱.۱ ± ۶.۹ درجه به ۱۶۶.۵ ± ۵.۹ درجه (P<۰.۰۰۰۱)، در گروه سوم از ۱۶۳.۵ ± ۶.۷ درجه به ۱۷۱.۲ ± ۵.۹ درجه (P<۰.۰۰۰۱)، در گروه چهارم از ۱۶۱ ± ۱۱.۸ درجه به ۱۶۴.۴ ± ۱۱.۳ درجه (P=۰.۰۰۵) و در گروه پنجم از ۱۶۶.۱ ± ۵.۶ درجه به ۱۷۱.۱ ± ۴.۸ درجه (P=۰.۰۰۱) ارتقا یافت. اختلاف عمده ای بین پنج گروه قبل (P=۰.۴۸) و بعد از مداخله (P=۰.۰۵۹) وجود نداشت.
نتیجه گیری: در این مطالعه، انعطاف پذیری گروه عضلانی همسترینگ با هر پنج برنامه درمانی افزایش یافت؛ ولی هیچ یک از روشها نسبت به دیگری برتری قابل توجهی در افزایش انعطاف پذیری این گروه عضلانی نشان ندادند.
میترا مودی، نصرت زمانی پور، غلام رضا شریف زاده، محمد اکبری، سلیمان صالحی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۵ )
چکیده
زمینه و هدف: دوره بلوغ یکی از حساسترین دوران زندگی یک دختر نوجوان محسوب می شود. در این دوره علاوه بر توجه به مسایل و روابط اجتماعی دختران، به مسایل بهداشتی دوران بلوغ نیز باید توجه ویژه ای شود و لازم است آنها را با بهداشت دوران بلوغ آشنا نمود. این مطالعه مداخله ای با هدف ارزشیابی برنامه آموزش بهداشت بلوغ در ارتقای آگاهی دانش آموزان مقاطع راهنمایی و دبیرستان دخترانه شهر بیرجند انجام شد.
روش تحقیق: در این مطالعه مداخله ای (از نوع قبل و بعد)، ابتدا ۳۲۵ نفر از دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی و متوسطه شهر بیرجند به روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی شده، انتخاب و پرسشنامه خودساخته، شامل ۲۰ سوال یک نمره ای در زمینه بهداشت دوران بلوغ، در بین آنها توزیع و پس از تکمیل جمع آوری گردید. آنگاه با یک برنامه آموزشی مدون، تمام این دانش آموزان، توسط مربیان آموزش دیده با مطالب آموزشی یکسان مورد آموزش قرار گرفتند. زمان آموزش در هر کلاس ۱,۵ ساعت تخمین زده شد. یک ماه پس از پایان برنامه آموزشی و توزیع جزوه ها در مدرسه، مجددا پرسشنامه ها بین دانش آموزان توزیع و پس از تکمیل جمع آوری گردید. مواردی که در مرحله دوم به هر دلیلی پرسشنامه را تکمیل ننموده بودند، از مطالعه خارج شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری t زوج شده در سطح معنی داری a=۰.۰۵ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: در مجموع ۳۰۲ دانش آموز، پرسشنامه مرحله قبل و بعد از مداخله را تکمیل کردند؛ از این تعداد، ۱۵۱ نفر در مقطع راهنمایی و ۱۵۱ نفر در مقطع دبیرستان بودند. میانگین نمره آگاهی در دانش آموزان مقطع راهنمایی قبل از مداخله ۵,۰۳ ± ۳.۷ و پس از مداخله ۱۰.۸ ± ۴.۸ بود؛ این میزان در بین دانش آموزان متوسطه قبل از مداخله ۴.۱ ± ۲.۳ و پس از مداخله ۸.۷ ± ۳.۸ برآورد گردید. بین میانگین نمره آگاهی قبل و بعد از مداخله در دانش آموزان هر دو مقطع اختلاف معنی داری وجود داشت (P<۰.۰۰۱)؛ همچنین میانگین نمره آگاهی در کل دانش آموزان (در هر دو مقطع) قبل از مداخله ۴.۶ ± ۳.۱ و پس از مداخله ۹.۷ ± ۴.۴ بود (P<۰.۰۰۱).
نتیجه گیری : ارایه برنامه های آموزشی در دوران بلوغ در افزایش سطح آگاهی دختران جوان نقش ارزنده ای دارد و از آنجا که معمولا دختران جوان در این سن مشکلات دوران بلوغ خود را با والدین و اطرافیان در میان نمی گذارند، کلاسهای آموزشی در مدارس، ضمن بالا بردن سطح آگاهی آنها، زمینه ارایه سوالات و حل مشکلات دوران بلوغ را در آنها نیز فراهم می آورد.
محمدرضا میری، محمد اکبری،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۶ )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه هوش هیجانی از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. مطالعات و پژوهشهای گوناگون انجام شده در این زمینه، مبین نقش و اهمیت آن در شئون مختلف زندگی افراد اعم از تحصیل، شغل و محیط اجتماعی زندگی می باشد؛ مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین هوش هیجانی و اضطراب آموزشگاهی در دانش آموزان دبیرستانی استان خراسان جنوبی انجام شد.
روش تحقیق: در این مطالعه توصیفی (از نوع همبستگی)، در مجموع ۶۷۰ دانش آموز مقطع دوم و سوم دبیرستانهای خراسان جنوبی که در رشته های ادبیات و علوم انسانی، تجربی و ریاضی تحصیل می کردند، به شیوه نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی از مناطق بیرجند، قاین، درمیان، خوسف، نهبندان، سربیشه در استان خراسان جنوبی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد شده هوش هیجانی شرینگ و اضطراب آموزشگاهی فیلیپس، جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون آماری در سطح معنی داری P<۰,۰۵ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: میان هوش هیجانی و اضطراب آموزشگاهی رابطه معنی داری وجود داشت (P=۰,۰۱). بین تمامی مولفه های هوش هیجانی (خودآگاهی، خودکنترلی، خودانگیزی، هوشیاری اجتماعی و مهارت ارتباطی) و اضطراب آموزشگاهی رابطه معنی داری وجود داشت (P=۰.۰۱)؛ همچنین تمامی مولفه های هوش هیجانی در پیش بینی متغیر ملاک تاثیر معنی داری داشتند. در بررسی میانگین نمرات آزمودنیها بر حسب جنس، تنها در مولفه های مهارت اجتماعی (P=۰.۰۰۱) و هوشیاری اجتماعی (P=۰.۰۰۷) تفاوت معنی داری مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش و وجود رابطه معنی دار هوش هیجانی و اضطراب آموزشگاهی، به نظر می رسد توجه به هوش هیجانی برای بهبود بهداشت روانی و در نتیجه بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان بسیار موثر و ارزشمند باشد؛ بنابراین پیشنهاد می گردد برای ارتقا و بهبود هوش هیجانی دانش آموزان، علاوه بر گنجاندن دروسی در این زمینه، معلمان نیز آموزشهای لازم را ببینند.
فریبا رضایی طلب، هادی اکبری،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۸۶ )
چکیده
زمینه و هدف: آنتراکوزیس در ریه ناشی از رسوب ذرات کربن، سیلیس، کوارتز و غیره در مخاط، زیرمخاط و داخل ماکروفاژها می باشد که در نمای برونکوسکوپی به صورت ضایعات سیاه رنگ دیده می شود و در برخی موارد همراه با سل فعال ریوی گزارش شده است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ارتباط و همراهی آنتراکوزیس ریه و بیماری سل انجام شد.روش تحقیق: در این مطالعه مقطعی، تمامی بیمارانی که طی سال های ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد تحت برونکوسکوپی فیبر اپتیک قرار گرفته بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. از همه بیماران، نمونه شستشوی مایع برونش از طریق برونکوسکوپی گرفته شد و به منظور تهیه اسمیر مستقیم و کشت از نظر باسیل سل، مورد آزمایش قرار گرفت. داده های جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های آماری Chi-Square و t در سطح معنی داری P£۰,۰۵ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: در مجموع تعداد ۱۰۰۰ بیمار بررسی شدند و آنتراکوز بر اساس یافته برونکوسکوپی در ۲۲۵ بیمار مشاهده شد. %۵۸.۷ آنان زن و ۴۱.۳% مرد بودند. میانگین سنی ۶۵.۴۵±۱۲.۰۵ سال بود. سل ریوی در ۵۷ نفر (%۲۵.۳) از بیماران مبتلا به آنتراکوز ریه اثبات شد؛ در حالی که ۴۴ نفر (%۵.۷) از بیماران بدون آنتراکوز، مبتلا به سل ریوی بودند؛ سل ریوی در بیماران مبتلا به آنتراکوزیس به طور چشمگیری شایع تر بود (P<۰.۰۰۰۱).نتیجه گیری: آنتراکوزیس برونش یکی از نشانه های قوی سل ریوی است؛ از این رو، در بیماران با آنتراکوزیس و علایم ریوی و عمومی باید سل ریه را در نظر داشت که این مساله راهنمای خوبی در درمان و پیگیری بیماران خواهد بود. از طرفی با توجه به این که سل ریه هنوز هم از مشکلات بهداشتی و درمانی قرن حاضر است، توجه به عوامل خطر و وضعیت های همراه از جمله آنتراکوزیس در بیماران با علایم ریوی توصیه می شود.
اصغر اکبری، حسام مودی، راضیه قناد،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۷ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالهای پاسچرال نواحی کتف و شانه، زمینه را برای ایجاد دردهای مزمن فراهم میکند. خطر ایجاد پاسچرهای غیرطبیعی در دانشآموزان دبستانی که در حال رشد هستند، به دلیل وضعیتهای نادرست شایع میباشد. برای تدوین سیاستهای مناسب جهت پیشگیری از این اختلالها، داشتن اطلاعات دقیق در مورد این وضعیتها ضروری است. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع انواع اختلالهای پاسچرال شانه در دانشآموزان ۱۰-۱۲ ساله دبستانی شهر زاهدان انجام شد.
روش تحقیق: در این مطالعه توصیفی- مقطعی که در سال ۱۳۸۴ و در شهر زاهدان انجام شد، ۱۵۳ دانش آموز دبستانی با دامنه سنی ۱۰-۱۲ سال از طریق نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. جهت اندازهگیری تراز شانهها از صفحه شطرنجی با خانههای یک سانتیمتری و در مورد جلو آمدن شانهها نیز از صفحه شطرنجی که وسط آن خط قرمزی رسم شده بود، استفاده گردید. برای بررسی تقارن کتف، فاصله زاویه تحتانی آن تا هفتمین مهره پشتی با استفاده از تست کیبلر در زوایای صفر، ۴۵ و ۹۰ درجه ابداکسیون بازو اندازهگیری شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و آزمونهای آماری توصیفی، c ۲ و نیز آزمون دقیق فیشر در سطح معنیداری ۰۵/۰ P≤ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: سطح شانه غالب (۷/۸۹%) دانشآموزان راست دست بالاتر از شانه غیرغالب بود. در شانه غالب دانشآموزان راست دست، اختلال تقارن کتف در وضعیتهای صفر (۴۲/۰= P ) و ابداکسیون ۹۰ درجه (۳/۰= P ) بازو وجود نداشت. ۲/۵۶% دانشآموزان، شانه گرد داشتند. در ۶/۶۱% کودکان ۱۰ ساله، شانهها نسبت به وضعیت طبیعی جلوتر قرار داشتند (۰۰۲/۰= P ). رابطهای بین فعالیت نوشتاری در منزل (۹۲/۰= P ) و مدرسه (۸۱/۰= P ) با جلوآمدن شانه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که قرار گرفتن طولانی مدّت دانشآموزان دبستانی در وضعیتهای غیرطبیعی به دلیل انعطافپذیری سیستم اسکلتی- عضلانی، منجر به جلو آمدن شانهها میشود؛ همچنین نتایج این مطالعه آموزش وضعیتهای صحیح برای حمل کیف و وضعیت صحیح نوشتاری برای جلوگیری از اختلالهای پاسچرال شانه را تایید میکنند.
مجید اکبری، فاطمه ولایتیمقدم، امیر احمدی، رضا افشاری،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از آمالگام به علت خطر مسمومیّت با جیوه، با احتیاط صورت میگیرد. دندانپزشکان، به دلیل مواجهه شغلی با آمالگام، در معرض استنشاق بخار جیوه هستند که میتواند سلامتی آنها را به مخاطره اندازد. هدف از این مطالعه، اندازهگیری غلظت جیوه ادرار دندانپزشکان عمومی و متخصصان ترمیمی شهر مشهد در سال ۱۳۸۹ بود. روش تحقیق: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و مقطعی، ۴۵ نفر دندانپزشک عمومی، ۱۰ نفر دندانپزشک متخصص ترمیمی و۷۰ نفر از افراد بدون مواجهه با جیوه به عنوان گروه کنترل، مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه ادرار (۲۰ میلیلیتر) افراد مورد مطالعه، قبل از شروع کار حرفهای روزانه گرفته شده و غلظت جیوه ادرار، با استفاده از طیفسنجی جذب اتمی اندازهگیری شد. دادهها با روشهای آماری توصیفی و تحلیلی، با استفاده از آزمون ANOVA یکطرفه و دانکن و نرمافزار آماری SPSS (ویرایش ۵/۱۱) تجزیه و تحلیل شدند ( ۰۵/۰=α). یافتهها: میانگین جیوه ادرار دندانپزشکان عمومی، g/lµ۷۰/۲±۲۶/۹، متخصصین ترمیمی g/lµ۷۹/۱± ۱۳/۹ و گروه کنترل g/lµ۷۳/۱±۸۴/۱ به دست آمد. تفاوت معنیداری در غلظت جیوه ادرار، بین دندانپزشکان عمومی و متخصصین ترمیمی مشاهده نشد؛ در حالی که غلظت جیوه ادرار دندانپزشکان عمومی و متخصصین ترمیمی، به صورت معنیداری بالاتر از گروه کنترل بود (به ترتیب ۰۰۰/۰P= و ۰۰۱/۰P=). نتیجهگیری: اگر چه میزان جیوه ادرار دندانپزشکان بالاتر از عموم جامعه میباشد، این میزان کمتر از حدّ آستانه سمّی قرار دارد.
اصغر اکبری، پروانه جهانشاهی جواران،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: تمرینهای سابماگزیمال عضلات ثباتدهنده کمر، سبب کاهش درد و ناتوانی بیماران با کمر درد مکانیکی میشوند، اما اثر آنها در بیمارانی که ثبات سگمانی به مخاطره افتاده، بهندرت مطالعه شده است. هدف از این مطالعه، مقایسه تمرینهای اختصاصی عضلات ثباتدهنده کمر با تمرینهای متداول، در کاهش درد و ناتوانی در افراد مبتلا به اسپوندیلولیزیس و اسپوندیلولیستزیس بود.
روش تحقیق: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی کنترلشده یکسوکور، در سال ۱۳۸۸ در زاهدان انجام شد. ۲۴ بیمار مبتلا به اسپوندیلولیزیس و اسپوندیلولیستزیس، به صورت تصادفی در یکی از دو گروه تمرینهای ثباتدهنده (۱۲ نفر) و متداول (۱۲ نفر) قرار گرفتند. درد با مقیاس دیداری درد، زاویه گودی کمر با خطکش انعطافپذیر، دامنه حرکتی فلکسیون کمر با آزمون تغییریافته شوبر و شدت ناتوانی با شاخص ناتوانی اسوستری قبل و پس از درمان اندازهگیری گردیدند. برنامه تمرین برای هر دو گروه شامل ۲۴ جلسه تمرین طی ۱۲ هفته، هر هفته ۲ جلسه و هر جلسه حدود نیم ساعت بود. دادهها پس از ورود به نرمافزار SPSS (ویرایش ۱۷)، با استفاده از آزمون های آماریکولموگروف اسمیرنوو، لوین، تیمستقل و تیزوجی در سطح معنیداری ۰۵/۰P< تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین درد در گروه ثباتدهنده از ۵/۲±۱/۶ به ۵/۲±۷/۲ (۰۰۰۱/۰>P) و در گروه متداول از ۸/۱±۳/۶ به ۳/۱±۳/۳ (۰۰۳/۰=P) کاهش یافت. میانگین ناتوانی در گروه ثباتدهنده از ۰۳/۹±۴/۳۳ به ۱/۵±۱۲/۹ و در گروه متداول ۱۲/۶±۵/۳۲ به ۶۸/۴±۵۲/۱۸ کاهش یافت (۰۰۰۱/۰>P). کاهش درد (۰۱۲/۰=P) و بهبود عملکرد (۰۰۰۱/۰>P) در گروه ثباتدهنده نسبت به متداول معنیدار بود.
نتیجهگیری: تمرینهای ثباتدهنده در کاهش درد و بهبود عملکرد مؤثرتر از تمرینهای متداول میباشند.
سعید اکبری، عطااله اژدری، غلامرضا شریف زاده،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: در این مطالعه، امکان تولید ماست پروبیوتیک با استفاده از عصاره آبی- الکلی گیاه دارویی درمنه دشتی و نیز تأثیر غلظتهای مختلف این عصاره بر بقای باکتریهای پروبیوتیک لاکتوباسیلوساسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوملاکتیس در ماست پروبیوتیک مورد بررسی قرار گرفت.
روش تحقیق: در تیمارهای مختلف به یک لیتر شیر حرارت دیده، عصاره آبی- الکلی درمنه بهمیزان ۰، ۱/۰، ۲/۰، ۳/۰ و ۴/۰ گرم در لیتر، استارتر معمولی ماست و باکتریهای پروبیوتیک بیفیدوباکتریوم لاکتیس و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بهصورت توآم افزوده گردید. نمونهها در دمای ۳۷ درجه سانتیگراد گرمخانهگذاری شدند و هر دو ساعت تغییرات pH و اسیدیته آنها تا رسیدن اسیدیته به حدود ۸۰ درجه دورنیک بررسی میشد. در طول مدّتزمان نگهداری در یخچال، نمونهها از نظر قابلیّت زیستی باکتریهای پروبیوتیک مورد بررسی و آزمون قرار گرفتند. در روز دهم پس از تولید نیز تمامی نمونهها با کمک آزمون پانل مورد ارزیابی حسی قرار گرفت. در نهایت دادهها با کمک آزمون آماری کروسکالوالیس و با استفاده از نرمافزار SPSS (ویرایش ۱۹) تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در روند تولید ماست پروبیوتیک، تمامی نمونهها تقریباً در یک زمان به pH و اسیدیته موردنظر رسیدند و تغییرات اسیدیته و pH در تیمارهای مختلف، اختلاف معنیداری با هم نداشت. ماست پروبیوتیکی که به آن ۴/۰ گرم در لیتر عصاره آبی-الکلی درمنه دشتی افزوده شد، بهترین نتایج را از نظر خواص ارگانولپتیک و ماندگاری داشت. در طی دوره نگهداری نمونهها در یخچال، از روز اول تا روز ۲۱ تعداد باکتریهای پروبیوتیک روند کاهشی داشت، ولی در هیچیک از نمونهها، تعداد باکتریهای پروبیوتیک از ۱۰۶ باکتری در هر گرم کمتر نشد.
نتیجهگیری: میتوان از غلظت مناسب عصاره گیاه دارویی درمنه دشتی در تولید ماست پروبیوتیک حاوی باکتریهای لاکتوباسیلوساسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوملاکتیس بهعنوان یک غذای فراسودمند جدید استفاده نمود.
فاطمه نادری، محسن آیتی، محمد اکبری، مجید زارع بیدکی،
دوره ۲۵، شماره ۰ - ( ویژه نامه آموزش پزشکی ۱۳۹۷ ۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از استراتژیهای کاهش استرس در دانشجویان، تلاش و تدبیر آنان (مدیریت منابع) و مدیریت زمان و مکان مطالعه است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر روش آموزش مبتنی بر تلفن همراه بر مدیریت زمان و مکان مطالعه و مدیریت منابع و نیز بررسی نظرات دانشجویان اتاق عمل در دانشکدههای اقماری دانشگاه علومپزشکی بیرجند انجام شده است.
روش تحقیق: این پژوهش از نوع نیمهتجربی است. جامعه هدف را دانشجویان اتاق عمل (۴۳ نفر) در دانشکدههای فردوس و قاین تشکیل دادند. در گروه آزمایش علاوه بر تدریس متعارف، محتوای الکترونیکی میکروبشناسی بر روی تلفنهای همراه دانشجویان نصب گردید؛ همچنین بخشی از محتوای درسی نیز در طول ترم به شکل پیام کوتاه ارسال میگردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (MSLQ) بود. برای سنجش نظر دانشجویان نسبت به یادگیری از طریق تلفن همراه، از مصاحبه ساختارمند و شیوه تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که استفاده از تلفن همراه برای ارائه محتوای درسی، تأثیر مثبت بر مدیریت زمان و مکان مطالعه و مدیریت منابع (تلاش و تدبیر) دانشجویان دارد (۰/۰۰۰۵P<). بررسی نظر دانشجویان نسبت به استفاده از تلفن همراه در یادگیری نشان داد که اکثر دانشجویان خواستار بهکارگیری تلفن همراه و ترکیب این روش با سایر روشهای رایج در ارائه دروس بود.
نتیجهگیری: استفاده از تلفن همراه با تأثیر مثبت بر مدیریت زمان و مکان مطالعه و مدیریت منابع (تلاش و تدبیر)، میتواند دانشجویان علوم پزشکی را در جهت نیل به یادگیری مؤثّر و کارآمد کمک کند.
محسن آیتی، محمد اکبری بورنگ، فرشته پایدار، ثریا رودی علی آبادی،
دوره ۲۵، شماره ۰ - ( ویژه نامه آموزش پزشکی ۱۳۹۷ ۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از هدفهای یادگیری زبان انگلیسی، ایجاد ارتباط با دیگران است. اما با وجود این که دانشجویان ایرانی طی سالهای متوالی به یادگیری زبان میپردازند، تعداد کمی از آنان موفق میشوند، در زبان انگلیسی مهارت نسبی کسب کنند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش زبان انگلیسی عمومی طبق سرفصل مصوب بر انگیزش- نگرش و خودکارآمدی زبان انگلیسی دانشجویان انجام شده است.
روش تحقیق: روش پژوهش ترکیبی و از نوع تبیینی است. از بین ۲۰۲ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند که درس زبان عمومی را انتخاب کرده بودند، تعداد ۳۰ نفر (از رشته پزشکی) به عنوان نمونه و به روش دردسترس انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه انگیزش- نگرش یادگیری زبان خارجی گاردنر فرم کوتاه و پرسشنامه خودکارآمدی در یادگیری زبان انگلیسی وانگ جمع آوری شد. تحلیل کمی با t زوجی و تحلیل دادههای کیفی به شیوه تحلیل محتوای کیفی و تفسیری بر اساس مدل هایدگر، شامل سه مرحله کدگذاری باز، متمرکز و محوری انجام شد.
یافتهها: نتایج حاصل از دادههای کمی نشان داد که درس زبان عمومی بر انگیزش- نگرش و خودکارآمدی زبان انگلیسی دانشجویان تأثیری نداشته است. تحلیل دادههای کیفی نیز نشان داد که درمجموع دانشجویان بر این باور بودند که درس زبان عمومی بر انگیزش- نگرش و خودکارآمدی زبان انگلیسی آنان مؤثر نبوده است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به نظر میرسد روش تدریس، طراحی و برنامهریزی درس زبان انگلیسی و روشهای ارزشیابی و اجرای آن به تغییری اساسی نیاز دارد. با توجه به نقش کلیدی استاد، توجه به توانمندسازی اساتید درس زبان ضرورت مییابد.
محمد رضا رئیسون، یحیی محمدی، حسن امیرآبادیزاده، نرجس اکبری، محمد سعیدزاده،
دوره ۲۵، شماره ۰ - ( ویژه نامه آموزش پزشکی ۱۳۹۷ ۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: پیشرفت تحصیلی، یکی از شاخصهای مهم در ارزیابی نظام آموزش عالی است. در این راستا، مهارت حل مسأله از عوامل موثر و تأثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان میباشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه مهارت حل مسأله با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند انجام گرفت.
روش تحقیق: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی میباشد که در آن ۳۴۲نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵، بهصورت تصادفی- طبقهای انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها شامل: پرسشنامه اطلاعات فردی، پرسشنامه استاندارد حل مسألهHepner و Pattersonو معدل کل دانشجویان برای بررسی پیشرفت تحصیلی بود. تحلیل دادهها نیز برای شرح و توصیف دادهها استفاده گردید.
یافتهها:. براساس آزمون همبستگی پیرسون، رابطه مثبت و معنیداری بین حل مسأله با پیشرفت تحصیلی بهدست آمد. همچنین بین پیشرفت تحصیلی دانشجویان برحسب جنسیت تفاوت معنیداری وجود داشت (۰/۰۰۱>P)؛ اما بین نمره حل مسأله دانشجویان مرد و زن تفاوت معنیداری یافت نشد.
نتیجهگیری: با توجه با ارتباط مستقیم حل مسأله با پیشرفت تحصیلی دانشجویان، پیشنهاد میشود که اساتید به جای واداشتن دانشجویان به حفظ طوطیوار مفاهیم، روشها و قواعد، یادگیرنده را در موضع حل مسأله قرار دهند؛ به نحوی که خود را در صحنه واقعی و رویارویی با مشکل ببیند و به حل آن بپردازد.
نرجس اکبری، الناز رنگین، غلامرضا شریف زاده،
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: رعایت اصول بهداشت دهان و دندان سهم مهمی در پیشگیری از پوسیدگی دندان دارد و رعایت این اصول در همه گروهها اهمیت ویژهای دارد. مطالعه حاضر بهمنظور بررسی سلامت دهان در کارکنان ستادی و بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در سال ۱۳۹۵، طراحی شد.
روش تحقیق: این مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی ۳۸۵نفر از پرسنل ستادی و بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند که بهروش نمونهگیری طبقهبندی سهمی انتخاب شدند، انجام شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه سلامت دهان و دندان WHO استفاده شد . پرسشنامه مذکور در قالب ۲۹ سؤال، بهداشت دهان و دندان (۹سؤال در زمینه رفتار، ۱۰سؤال در زمینه مشکلات دهان و دندان و ۱۰ سؤال در مورد سایر حیطههای سلامت دهان و دندان) را ارزیابی میکند. دادهها پس از جمعآوری، در نرمافزار SPSS (ویرایش ۱۹) وارد و آنالیز گردید.
یافتهها: ۹۵/۶ درصد کارکنان از مسواک و ۵۰/۶ درصد آنها از نخ دندان استفاده میکردند. در مورد وضعیت مراجعه به دندانپزشک، ۷۶/۴ درصد کارکنان حداقل سالی یکبار به دندانپزشک مراجعه میکردند که مهمترین دلیل مراجعات آنها درمان و درد دندان بود. میانگین نمره رفتار بهداشت دهان و دندان از ۹ نمره در کارکنان ۱/۱±۷/۴۹ و نمره مشکلات از ۱۰ نمره ۱/۶±۱/۴۱ برآورد گردید. در افراد با سطح تحصیلات زیر دیپلم میانگین نمره مشکلات بهطور معنیداری بالاتر از سایر گروههای تحصیلی بود (۰/۰۵ > p).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که کارکنان ستادی و بیمارستانهای دانشگاه، از وضعیت سلامت دهان و دندان مطلوب برخوردارند و به همین دلیل، مشکلات دهان و دندان در آنها کمتر دیده شد.
مریم گندمی، غلامرضا شریف زاده، نرجس اکبری، نرگس گندمی، مسعود دلپسند، انسیه نوروزی،
دوره ۲۶، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: مادران، کلید اصلی ارتقای بهداشت دهان و دندان کودکان هستند و باورهای آنان در این زمینه بر نحوه مراقبتهای دهانی کودکان بسیار تأثیرگذار است. هدف این مطالعه، بررسی وضعیت آگاهی، نگرش و عملکرد مادران در خصوص رفتارهای پیشگیریکننده از پوسیدگی دندان در کودکان ۶-۴ ساله بر اساس مدل ادغامشده رفتاری بود.
روش تحقیق: این مطالعه توصیفی- تحلیلی بهصورت مقطعی، بر روی ۲۷۵ مادر دارای کودک ۶-۴ ساله مراجعهکننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهر بیرجند در سال ۱۳۹۷ انجام گردید. روش نمونهگیری بهصورت خوشهای چندمرحلهای تصادفیشده بود. ابزار پژوهش، پرسشنامه محققساخته بر اساس سازههای مدل ادغامشده رفتاری بود که روایی و پایایی آن بررسی و تأیید شد (آلفای کرونباخ ۰/۹۰). دادهها توسط نرمافزار SPSS (ویرایش ۱۹) و با استفاده از آزمونهای آنالیز واریانس یکطرفه، تست تعقیبی توکی، رگرسیون خطی و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین نمره آگاهی مادران ۲/۴۸±۵/۰۳ و میانگین نمره عملکرد ۲/۱۱±۲/۶۴ بود. بین نمره عملکرد با میانگین نمرات سازههای مختلف مدل ادغامشده رفتاری، همبستگی مثبت و معنیداری وجود داشت (۰/۰۰۱P<). تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای آگاهی و کنترل رفتاری، متغیرهای تأثیرگذار بر انجام رفتارهای پیشگیریکننده از پوسیدگی دندان بودند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر، سازههای آگاهی و کنترل رفتاری، پیشبینیکننده رفتارهای پیشگیریکننده از پوسیدگی دندان بودند. پیشنهاد میگردد از این مدل برای بررسی سایر رفتارهای بهداشتی نیز استفاده شود.
لیلا مقتدر، بهمن اکبری،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: بیش از ۹۰ درصد از کودکان آسیبدیده شنوایی، دارای والدین شنوا هستند و والدین آنها شیوه ارتباط با این کودکان را نمیدانند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مهارتهای ارتباط مؤثّر بر تنظیم هیجانی، تابآوری و رضایت زناشویی مادران کودکان کمشنوا بود.
روش تحقیق: پژوهش، بهصورت نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش را مادران کودکان کمشنوای زیر ۷ سال شهرستان رشت که در سال ۱۳۹۵ به کلینیک ناشنوایی پژواک این شهر مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. تعداد ۴۰ نفر از مادران، به شیوه در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه ۲۰ نفره مداخله و کنترل جایدهی شدند. پرسشنامههای تنظیم شناختی هیجان Granofsky، تابآوری Conner & Davison (CD-RIS) و رضایت زناشویی انریچ ENRICH ۴۷)) بهعنوان ابزارهای پژوهش استفاده شدند. برنامه آموزش مهارتهای ارتباط مؤثّر، در قالب ۸ جلسه برای مادران گروه مداخله برگزار شد و افراد گروه کنترل، آموزشی دریافت نکردند. از آمار توصیفی شامل: فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد و خطای استاندارد برای شرح و توصیف دادهها و از آزمونهای آماری خیدو، t مستقل، t زوجی، لوین، مجذور اتا، تحلیل کوواریانس، کولموگراف- اسمیرنف و باکس برای تحلیل دادهها در سطح معنیداری ۰/۰۵ استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای ارتباطی، منجر به ایجاد تفاوت معنیداری در پسآزمون گروه مداخله شد و مقایسه میانگینها حاکی از افزایش تابآوری، تنظیم هیجانی و رضایت زناشویی در گروه مداخله بود) ۰/۰۱P<).
نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت با آموزش مهارتهای ارتباط مؤثر میتوان موجبات افزایش تابآوری و رضایت زناشویی و همچنین تنظیم هیجانی را در مادران دارای کودک با آسیب شنوایی فراهم نمود.
حمیدرضا ریاسی، ایوب اکبری، زهرا آهنی، سید محمد موسوی میرزایی،
دوره ۲۷، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: سردرد شایعترین علت مراجعه بیماران به پزشک میباشد. دو رویکرد درمانی اصلی در میگرن شامل درمان حمله حاد و پیشگیری از حملات آینده میباشد. در این راستا، مطالعهی حاضر با هدف بررسی تاثیر سه داروی لوتیراستام، والپروات سدیم و نورتریپتیلین در کنترل سردردهای میگرنی در مبتلایان به میگرن در درمانگاه مغز و اعصاب بیرجند انجام شد.
روش تحقیق: این مطالعه از نوع نیمه تجربی میباشد. ۱۲۰ بیمار مبتلا به میگرن طبق نظر پزشک در یکی از سه گروه مصرفکننده لوتیراستام با دوز روزانه ۲۵۰ میلیگرم، والپروات سدیم ۵۰۰ میلیگرم و نورتریپتیلین۲۵ میلیگرم به مدت ۴ هفته قرار گرفتند. اطلاعات بیماران از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. سپس دادهها با نرم افزار SPSS ۱۶ با آزمونهای آماری کای دو، تی زوجی و آنوا در سطح معنی داری (۰/۰۵>p) آنالیز شدند.
یافتهها: ۱۲۰ بیمار در سه گروه ۴۰ نفری قرار گرفتند. میانگین سنی افراد ۱۱±۳۳ سال،۵۳/۳% آنها مؤنث و ۴۶/۷% آنها مذکر بودند. در مجموع ۴۶/۷% بیماران قبل از مصرف این سه دارو شدت سردرد آنها شدید بوده که بعد از مصرف داروها هیچکدام از آنها سردرد شدید نداشتند و ۷۷/۵% آنها سردرد خفیف داشتند، گروه لوتیراستام بیشترین کاهش در شدت سردرد را نشان داده است (۰/۰۱p=).
نتیجهگیری: به نظر میرسد لوتیراستام نسبت به دو داروی دیگر، به ویژه والپروات سدیم در کاهش مقیاسهای مختلف سردرد مؤثرتر عمل میکند.
نرجس اکبری، سروناز زارع مهرجردی، مسعود یوسفی،
دوره ۲۹، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده
امروزه با توجه به شیوع بیماریهای عفونی و خطر انتقال عفونت در مراکز دندانپزشکی، کنترل عوامل عفونی از اهمیت بسزایی در دندانپزشکی برخوردار میباشد. با توجه به اهمیت عملکرد صحیح اتوکلاو در فرآیندهای دندانپزشکی، این مطالعه با هدف بررسی عملکرد دستگاههای اتوکلاو در فرآیند استریلیزاسیون با استفاده از روش بیولوژیک در مراکز دندانپزشکی شهر بیرجند به انجام رسید. در این مطالعه مقطعی- تحلیلی، تمام ۶۵ مرکز دندانپزشکی در شهر بیرجند انتخاب شدند. پس از تکمیل پرسشنامه نحوه استریلیزاسیون وسایل و مشخصات اتوکلاو، به منظور پایش بیولوژیک دستگاههای اتوکلاو از ویال حاوی اسپور باکتری ژئوباسیلوس استئاروترموفیلوس استفاده شد. پس از اتمام سیکل اتوکلاو، ویال های بیولوژیک به مدت ۴۸-۲۴ ساعت در دمای ۵۵ درجه سانتیگراد انکوبه شدند. دادههای حاصل با استفاده از آزمونهای Chi-Square یا Fisher exact در نرمافزار SPSS ۱۸ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از بین ۴۶ مرکز (۷۱ درصد) شرکتکننده در این مطالعه، در ۳۶ مرکز (۸۳/۷ درصد) از اتوکلاو کلاس B استفاده میشد. از ۳۴ (۷۷/۳ درصد) مرکزی که پایش عملکرد دستگاه اتوکلاو انجام میشد، در ۲۴ مرکز (۷۰/۵ درصد) روش شیمیایی، ۶ مرکز (۱۷/۵ درصد) روش فیزیکی و ۴ مرکز (۱۲ درصد) روش بیولوژیک مورد استفاده قرار می گرفت. در پایش بیولوژیک فرآیند استریلیزاسیون اتوکلاو در این مطالعه، عملکرد یک اتوکلاو (۲/۲ درصد) نامناسب گزارش شد و این عملکرد ارتباط معناداری با تعداد دفعات استفاده از اتوکلاو داشت. علیرغم اینکه پایش بیولوژیک عملکرد اتوکلاو در تعداد زیادی از مراکز دندانپزشکی شهر بیرجند انجام نمیشود؛ اما نتایج این مطالعه نشان داد که دستگاههای اتوکلاو بسیاری از مراکز دندانپزشکی عملکرد مناسبی در فرآیند استریلیزاسیون داشتند. با توجه به اهمیت عملکرد صحیح اتوکلاو در فرآیندهای دندانپزشکی، نظارت بر کنترل کیفی مناسب دستگاههای اتوکلاو در مراکز دندانپزشکی میتواند مورد توجه باشد.