مقدمه
آلبومین فراوانترین پروتئین پلاسما در افراد سالم با مقدار طبیعیg/L 40-55 است و 60-50 % پروتئین اندازهگیری شده سرم را تشکیل میدهد (1). آلبومین پروتئین غالب پلاسما میباشد و در فعالیتهای مهمی از جمله حفظ فشار انکوتیک، مهار گونههای فعال اکسیژن (ROS[1]) (2) و انتقال و حمل مواد درونزا و برونزا از جمله تیروکسین، اسیدهای چرب و داروها نقش مهمی ایفا می کند (3).
از سویی دیگر آلبومین داروی بیولوژیک و گرانقیمت است که از خون به صورت محدود و طی فرآیند تولید دشوار به دست میآید (4). طبق نتایج یک مطالعه سیستماتیک، 14 مورد مصرف آلبومین با قطعیت شواهد مختلف وجود دارد که صرفاً دو مورد آن دارای شواهد متوسط بودند (در بیماران بزرگسال بدحال، در بیماران بزرگسالی که تحت عمل جراحی قلب و عروق قرار میگیرند) و طبق این پانل استفاده از آلبومین در طیف گستردهای از موقعیتهای بالینی که معمولاً آلبومین تجویز میگردد، پیشنهاد نمیشود (5). در بسیاری از شرایط بالینی میتوان از جایگزینهای درمانی با هزینه پایینتر استفاده کرد ولی در برخی از شرایط مانند پلاسمافرز، پاراسنتز خط اول درمانی میباشد (4).
مصرف آلبومین حاصل از پلاسمای انسانی در جهان رو به افزایش است (6). مزایا و فواید زیاد این دارو و عوارض نادر آن در بیماران منجر به تمایل بیش از حد پزشکان به تجویز آلبومین شده است. در سالهای اخیر مصرف غیرمنطقی داروها یکی از دغدغههای روزافزون سیستم مراقبتهای بهداشتی است (7). طبق مطالعات گذشته، مصرف آلبومین در ایران 70% و بیشتر برآورد شده است و تجویز نامناسب آن باعث 6/88% هزینه شده است (8). طبق مطالعات هزینه آلبومین به ازای هر 25 گرم 130 دلار میباشد (5).
کمبود و هزینه بالای آلبومین باعث ایجاد دستورالعملها و گایدلاینهایی برای مدیریت مصرف آلبومین در برخی از کشورها و مناطق شده است (9). میزان بالای استفاده نامناسب از آلبومین (به میزان زیاد) (10)، هزینه بالای فرآوری، محدودیت دسترسی، دشواری تولید دارو، خطر انتقال بیماری، وجود جایگزینهای اقتصادی با کارایی قابل مقایسه (11) بیان میکند که ارزیابی بالینی و اقتصادی برای تعیین درمانهای مناسب، تعریف پروتکلها و ایجاد توصیههای محلی برای محدود کردن دستورالعملهای آلبومین متناسب با استفاده در مؤسسات و مراکز درمانی ضروری است. همچنین از سویی دیگر استفاده مناسب از دارو به علت محدودیت منابع پزشکی و مالی به ویژه در کشورهای در حال توسعه موضوعی قابل توجه است (12).
سازمان جهانی بهداشت دستورالعملهای بالینی (گایدلاین) را به عنوان یک استراتژی نظارتی برای بهبود الگوی مصرف دارو پیشنهاد کرده است (13). معرفی دستورالعمل مبتنی بر شواهد همراه با نظارت و مداخلات داروساز بالینی (14) میتواند بهطور قابل توجهی استفاده نامناسب از آلبومین را کاهش دهد (12). ارزیابی مصرف دارو (DUE[2]) یک مطالعه سازمان یافته، عملی، کیفی و متوالی با هدف بهبود خدمات مراقبتهای بهداشتی است (15). اخیراً مطالعات ارزیابی مصرف دارو بهطور فزایندهای به عنوان روشی مؤثر برای ارزیابی مناسب بودن مصرف دارو در درمان بیماران استفاده میشود.
سازمان جهانی بهداشت استفاده از دارو را به عنوان بازاریابی، توزیع، تجویز و استفاده از داروها در یک جامعه با در نظر گرفتن پیامدهای آن شامل پزشکی، اجتماعی و اقتصادی مورد توجه قرار داده است. DUE بهویژه برای داروهای گرانقیمت و پرمصرف با محدودیت درمانی مهم است (16).
امروزه تمرکز اصلی و روزافزون بر اثربخشی بالینی و کنترل هزینههای مراقبتهای بهداشتی است؛ چراکه اغلب DUE بر روی داروهای پرهزینه و با حجم بالا انجام میشود که ممکن است پنجره درمانی باریک با توجه به پیامدهای بالینی و اقتصادی مهم خود داشته باشند (15). مطالعات ارزیابی مصرف، روش مناسبی جهت بررسی ارزیابی کیفی و اقتصادی نحوه مصرف دارو در مقایسه با معیارهای استاندارد در یک مرکز درمانی میباشد که هدف آن اطمینان از منطقی بودن نحوه مصرف دارو، ترسیم الگوی منطقی مصرف دارو و کاهش هزینه میباشد (17).
باتوجه به اهمیت مصرف و دشواری فرایند تولید دارو و مطالب ذکر شده فوق، با استناد به برخی مطالعات انجام شده در ایران مبنی بر استفاده نادرست از این دارو به میزان زیاد، ارزیابی نحوه مصرف دارو اهمیت فراوانی دارد و پیروی و رعایت دستورالعملهای توصیه شده توسط سازمانهای ذیربط استفاده نامناسب از آلبومین را به حداقل خواهد رساند. بنابراین هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی وضعیت مصرف آلبومین و ارزیابی تبعیت از دستورالعمل مورد تأیید [3]FDA در بیماران بستری در بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای ولی عصر (عج) و رازی بیرجند در سال 1401 بود.
روش تحقیق
این مطالعه توصیفی-تحلیلی پس از تصویب در شورای پژوهشی و کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی بیرجند و طی کردن روال اداری در معاونت تحقیقات و فناوری و بیمارستانهای ولی عصر (عج) و رازی بیرجند طرحریزی و آغاز شد.
جمعیت مورد مطالعه ما 140 بیمار بستری در بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای ولی عصر (عج) و رازی بیرجند در سال 1401 بود که حداقل یک دوز آلبومین را در طول مدت اقامت خود در بیمارستان دریافت کرده بودند. اگر بیماران در طول مدت اقامت در بیمارستان دوز آلبومین دریافت نمی کردند، از مطالعه خارج می شدند.
جدول 1- اندیکاسیونهای تجویز آلبومین بر اساس گایدلاین FDA (2022) |
|||
اندیکاسیون |
دوز |
مدت زمان |
توضیحات |
سندروم دیسترس تنفسی بزرگسالان (ARDS) |
25 گرم |
30 دقیقه (در ترکیب با فوروزماید) |
آلبومین میزان پروتئین توتال را نرمال میکند. برای بیمارانی که پروتئین توتال کمتر از mg/dl 6 دارند استفاده میشود. برای تصحیح ادم بینابینی ریوی در ترکیب با دیورتیک (فورزماید) استفاده میشود. همچنین به منظور اصلاح هیپوپروتئینمی مرتبط با ARDS نیز کاربرد دارد. |
سیروز، آسیت، پاراسنتز درمانی |
8-6 گرم به ازای هر لیتر مایع که برداشته شود یا توتال 50 گرم به ازای حجم پاراسنتز بالای 5 لیتر |
|
بلافاصله بعد از پروسیجر پاراسنتز استفاده می شود تا از عوارض هیپوولمی، هیپوناترمی و نارسایی کلیه جلوگیری کند. |
نفروزیس حاد |
80-40 میلیگرم فوروزماید + 5/12-25/6 گرم آلبومین |
|
درمان ادم در بیماران با نفروزیس حاد در ترکیب با دیورتیک |
سندروم تحریک بیش از حد تخمدان |
100-50 گرم |
ظرف 4 ساعت |
به عنوان حجم دهنده پلاسما در مدیریت حجم برای درمان سندروم تحریک بیش از حد تخمدان |
تعویض پلاسما برای درمان |
تنظیم با میزان پلاسمای خارج شده |
|
|
هیپوولمی |
25-5/12 گرم |
تکرار هر 30-15 دقیقه در صورتی که همودینامیک بیمار پایدار نشود |
در بیماران با سپسیس یا شوک سپتیک در صورتی که پاسخ کافی به حجم وسیع از کریستالوئید درمانی داده نشود. حجم تجویز شده و سرعت انفوزیون با پاسخ هر فرد تنظیم میشود. |
سندروم هپاتورنال تیپ یک یا درمان آسیب حاد کلیه در سیروز |
دوز اولیه 1 گرم به ازای هر کیلوگرم به صورت روزانه به مدت 2 روز (ماکزیمم دوز 100 گرم در روز) در ادامه 50-20 گرم روزانه تا زمانی که نتیجه بالینی حاصل شود |
2 روز |
آلبومین قبل یا به همراه نوراپی نفرین یا terlipressin یا اکترئوتاید + میدودرین به کار می رود. |
درمان پریتونیت باکتریایی خود به خودی |
دوز اولیه 5/1 گرم به ازای هر کیلوگرم در ترکیب با درمان آنتیبیوتیکی و در ادامه میزان 1 گرم به ازای هر کیلوگرم (ماکزیمم دوز 100 گرم) |
ظرف مدت 6 ساعت از تشخیص |
برخی متخصصین برای بیماران باBUN>30mg/dl یا creatinine>1mg/dl یا Bilirubin>4mg/dl این درمان را در نظر میگیرند. |
ARDS: Acute Respiratory Distress Syndrome; BUN: Blood Urea Nitrogen
ابزار مورد استفاده در این بررسی چکلیست محققساخته است که بر اساس اهداف مطالعه شامل اطلاعات دموگرافیک بیماران: سن، جنس، بیماری زمینهای، علت بستری، تخصص پزشک تجویز کننده، طول مدت بستری، مدت زمان تجویز و علت تجویز بود. در قسمت بعدی اطلاعات مرتبط با دارو شامل دوز، دفعات و مدت زمان تجویز، همخوانی تجویز و دوز با دستورالعمل و عوارض آلبومین ثبت شد. اطلاعات لازم از پرونده بیماران استخراج و در صورت لزوم سؤالات مربوطه از پزشک معالج سؤال شد. با توجه به این که برای تجویز داروی آلبومین پروتکل کشوری وجود نداشت، از اندیکاسیونهای تأیید شده توسط FDA استفاده شد (جدول 1).
بررسی آماری در این مطالعه پس از وارد کردن اطلاعات در نرمافزار SPSS19 تجزیه و تحلیل شد. نتایج توصیفی برای متغیرهای کمّی به صورت میانگین و انحراف معیار و برای متغیرهای کیفی به صورت فراوانی و درصد گزارش شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون کای اسکوئر یا تست دقیق فیشر در سطح معناداری 05/0>α استفاده شد. تمامی چک لیستها بینام بوده و تجزیه و تحلیل کلی در انتها انجام شد.
اطلاعات بیماران به صورت محرمانه جمعآوری و در اختیار هیچ شخصی قرار نگرفت و رضایت آگاهانه برای ورود به مطالعه از بیماران/همراهان بیمار اخذ شد. محقق خود را ملزم به رعایت کدهای 31 گانه ملی اخلاق در پژوهش میدانست. اطلاعات به صورت کلی تجزیه و تحلیل و گزارش شد. با توجه به نوع مطالعه، زیان یا آسیب خاصی متوجه بیماران نبود. هیچگونه اقدام بالینی خاصی روی بیماران صورت نگرفت و هیچ هزینهای به بیماران تحمیل نشد و ارائه نتایج طرح بدون ذکر نام بیماران و یا سایر اطلاعات انجام شد.
یافتهها
این مطالعه بر روی 140 بیمار بستری در بخش ICU بیمارستانهای ولی عصر (عج) و رازی بیرجند با میانگین سنی 9/16±3/67 سال با حداقل سن 18 و حداکثر سن 96 سال انجام شد. 3/%54 از بیماران مورد مطالعه مرد بودند. 6/58% در ICU عمومی بستری شده و 75% توسط متخصص داخلی تحت درمان با آلبومین قرار گرفتند.
بر اساس جدول دو 1/42% از بیماران مورد مطالعه با کاهش سطح هوشیاری بستری شده و 40% بیماران با تشخیص سپسیس تحت درمان قرار گرفتند. 6/98% از بیماران سابقه بیماری تیروئید، %40 سابقه فشار خون بالا، 4/26% بیماری ریوی، 4/21% بیماریهای سیستم اعصاب مرکزی، 7/20% بیماری قلبی عروقی، 4/16% دیابت، %15 سابقه بدخیمی، 4/11% نارسایی مزمن کلیوی و 1/7% بیماری کبدی داشتند.
جدول 2- توزیع فراوانی علت بستری و تشخیص در بیماران مورد مطالعه |
|||
|
متغیر |
فراوانی |
درصد |
علت بستری |
کاهش سطح هوشیاری |
56 |
1/42 |
تنگی نفس |
31 |
1/22 |
|
درد قفسه سینه |
13 |
3/9 |
|
تب، ضعف و بی حالی |
19 |
6/13 |
|
تهوع، استفراغ و اسهال |
4 |
9/2 |
|
خونریزی (گوارشی، خون در ادرار و...) |
4 |
9/2 |
|
تشنج |
4 |
9/2 |
|
سایر موارد |
6 |
2/4 |
|
تشخیص |
سپسیس |
56 |
40 |
پنومونی |
34 |
3/24 |
|
بیماری قلبی (سکته قلبی، بیماری عروق کرونر) |
14 |
10 |
|
اختلالات سیستم عصبی مرکزی (خونریزی مغزی، سکته مغزی) |
12 |
6/8 |
|
مسمومیت |
8 |
7/5 |
|
سیروزکبدی |
6 |
3/4 |
|
سایر موارد |
10 |
7 |
|
||
علت تجویز آلبومین |
فراوانی |
درصد |
هیپوولمی |
67 |
9/47 |
سندروم دیسترس تنفسی حاد |
37 |
4/26 |
سیروز، آسیت، پاراسنتز مایع |
12 |
6/8 |
تعویض پلاسما |
8 |
7/5 |
نفروزیس حاد/ادم |
6 |
3/4 |
سندروم هپاتورنال |
3 |
1/2 |
SBP (پریتونیت باکتریال خود بخودی) |
1 |
7/0 |
فاقد اندیکاسیون تجویز |
6 |
3/4 |
SBP: Spontaneous Bacterial Peritonitis
بر اساس دادههای جدول 3، 9/47% از بیماران به علت هیپوولمی، 4/26 % به علت سندروم دیسترس تنفسی حاد، 6/8% به علت سیروز و آسیت و پاراسنتز مایع، 7/5% به علت تعویض پلاسما، 3/4% به علت نفروزیس حاد و ادم، 1/2% به علت سندروم هپاتورنال و 7/0% به علت پریتونیت باکتریال خودبخودی آلبومین دریافت کردند. 3/4% از بیماران بدون علت خاصی آلبومین دریافت کردند.
میانگین مدت زمان بستری بیماران در بخش 8/18±6/18 روز، میانگین تعداد ویال تجویزی 3/11±23/10 و میانگین مدت زمان تجویز آلبومین در بیماران مورد مطالعه 12/7±51/6 روز بود.
نمودار 1- توزیع فراوانی تبعیت از گایدلاین FDA بر اساس دوز و اندیکاسیون تجویز آلبومین
بر اساس نمودار یک تجویز آلبومین در 7/95% از بیماران و دوز تجویزی در 3/69% از آنها از گایدلاین FDA تبعیت نمود.
تبعیت از گایدلاین بر اساس اندیکاسیون تجویز و دوز تجویز آلبومین بر حسب گروه سنی، جنسیت، علت بستری، سابقه فشار خون بالا، دیابت، بیماری قلبی عروقی، بیماری ریوی، بیماری تیروئید، بیماری کبدی، بیماری سیستم عصبی، بیماری کبدی و بدخیمی تفاوت آماری معناداری نداشت.
تبعیت از گایدلاین بر اساس اندیکاسیون تجویز در بیماران بر حسب ابتلا به نارسایی مزمن کلیوی، تفاوت آماری معناداری نداشت ولی بر اساس دوز تجویز تفاوت معناداری داشت (026/0=P).
تبعیت از گایدلاین بر اساس اندیکاسیون تجویز بر حسب تخصص پزشک تفاوت آماری معناداری دارد. اما تبعیت از گایدلاین بر اساس دوز تجویز بر حسب تخصص پزشک تجویز کننده تفاوت آماری معناداری ندارد. بیشترین درصد علت عدم تبعیت از گایدلاین در متخصصین قلب بوده است.
از لحاظ عوارض جانبی نیز بر اساس پرونده بیماران، هیچگونه عارضه جانبی خاصی از آلبومین تجویزی گزارش نشده بود. معمولاً عوارض جانبی خفیف و متوسط در پرونده ثبت نمیشود. عدم وجود عارضه جانبی را نمیتوان با قاطعیت به منزله عدم بروز عوارض جانبی در نظر گرفت.
بحث
بر اساس نتایج مطالعه حاضر، شایعترین علت تجویز آلبومین به ترتیب علت هیپوولمی، سندروم دیسترس تنفسی حاد و سیروز بود.
در مطالعهای بیشترین میزان استفاده از آلبومین مرتبط با بخش مراقبتهای ویژه و شایعترین علت تجویز آلبومین شوک سپتیک گزارش شد (18). مشابه نتایج مطالعه حاضر، در مطالعه دیگری (10) شایعترین علل تجویز آلبومین هیپوولمی بود. همچنین در مطالعه دیگری (19)، شایعترین علت تجویز آلبومین در کودکان و بالغین مورد بررسی هیپوولمی بود که با مطالعه ما همخوانی داشت. در مطالعه دیگری نیز دریافتند که اکثریت آلبومین از بخش بستری یا بخش مراقبتهای ویژه دستور زده میشود. تشخیصهای شایع جهت دریافت آلبومین نیز بیماریهای گوارشی، عفونی و گردش خون بود (20).
در مطالعه دیگری، شایعترین علل تجویز آلبومین هیپوآلبومینمی، حمایت تغذیهای و ادم گزارش شد (15). همچنین در مطالعه دیگری (17)، شایعترین علل تجویز آلبومین را به ترتیب آسیت، ادم، پیوند بای پس عروق کرونر بیان کردند که با مطالعه انجام شده توسط ما همخوانی نداشت. شایعترین علل تجویز آلبومین در مطالعه دیگری، نورموولومیک حاد، نارسایی قلبی، ادم مقاومتی با آلبومین پلاسمافریزیس و آسیت بود (21) که با مطالعه انجام شده توسط ما همخوانی نداشت. از جمله علل عدم همخوانی میتوان به تفاوت در زمان انجام، نوع بخش و بیمارستان و گایدلاین مورد بررسی اشاره نمود.
در برخی از مطالعات به علت هیپوآلبومینمی برای بیماران آلبومین توسط متخصصین تجویز شد؛ درحالی که در بسیاری از بیماران بدون اندازه گیری آلبومین پلاسما تجویز آن آغاز می شود (21). هیپوآلبومینمی با شرایط پاتولوژیک متنوعی همراهی دارد و در برخی مطالعات بیان شده است که اثری بر میزان مرگ و میر بیماران ندارد. در بسیاری از گایدلاینها کاهش سطح سرمی جهت تجویز آلبومین به تنهایی کافی نبوده و توصیه میشود علل هیپوآلبومینمی شناسایی و درمان علل زمینهای آن صورت گیرد (13). باتوجه به اینکه گایدلاین و دستورالعمل بومی برای اندیکاسیون تجویز آلبومین وجود ندارد، لزوم تدوین این دستورالعمل بیش از پیش احساس میشود (21).
بر اساس نتایج مطالعه حاضر، تجویز آلبومین در 7/95% از بیماران از گایدلاین FDA تبعیت کرد. در مطالعه دیگری (22) بیان شد که 7/65% از آلبومین تجویز شده برای بیماران مطابق با گایدلاین مورد بررسی بود. در مطالعه دیگری (10) بیان کردند که 63% از موارد تجویز آلبومین طبق استاندارد مورد بررسی بود. همچنین در مطالعه دیگری (13) بیان شد که 8/63% موارد تجویز آلبومین بر اساس اندیکاسیون بود که با مطالعه انجام شده توسط ما همخوانی نداشت. مطالعه دیگری (23) دریافتند که 4/63% موارد تجویز آلبومین بر اساس اندیکاسیون نبود که البته معیارهای مورد استفاده در این مطالعه سختگیرانهتر بود. از جمله دلایل این عدم همخوانی میتوان به تفاوت در نوع بخشهای مورد بررسی و نوع گایدلاین اشاره نمود.
همچنین خاطرنشان میگردد درصد بالای تبعیت از گایدلاین در این مطالعه به حضور داروسازان بالینی در بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانها برمیگردد که بر روند تجویز صحیح آلبومین نظارت دارند. بر اساس نتایج مطالعات مختلف مانند مطالعه حاضر و مطالعه دیگری، حضور داروسازان بالینی منجر به تجویز منطقی دارو و کاهش هزینههای تحمیلی به بیماران و سیستم بهداشت و درمان میشود (24).
در مطالعهای بیان کردند که 5/8% موارد تجویز آلبومین بر اساس اندیکاسیون بود که با مطالعه انجام شده توسط ما همخوانی نداشت (25). در مطالعه دیگری (21) بیان کردند که 4% موارد تجویز آلبومین بر اساس اندیکاسیون بود. در مطالعه دیگری (4) 1/32% از موارد تجویز آلبومین بر اساس اندیکاسیون بود. در مطالعه دیگری نیز (19) بیان کردند که 2/42% موارد تجویز آلبومین در اطفال و 70% موارد تجویز آلبومین در بالغین بر اساس اندیکاسیون تجویز بود که با مطالعه انجام شده توسط ما همخوانی نداشت. در مطالعه دیگری 7/93% موارد تجویز آلبومین بر اساس اندیکاسیون نبود (17) که با مطالعه انجام شده توسط ما همخوانی نداشت. در مطالعه دیگری نیز بیان کردند که 45% موارد تجویز آلبومین بر اساس اندیکاسیون نبود (26). از جمله علل عدم همخوانی میتوان به تفاوت در بخش، جمعیت مورد بررسی، گایدلاین مورد بررسی و زمان انجام مطالعه اشاره نمود.
بر اساس نتایج مطالعه حاضر، دوز تجویزی در 3/69% از آنها از گایدلاین FDA تبعیت کردند. مشابه نتایج مطالعه حاضر، در مطالعه دیگری (25) بیان کردند که 4/64% موارد دوز آلبومین بر اساس اندیکاسیون بود که با مطالعه انجام شده توسط ما همخوانی داشت. مطالعه دیگری نیز بیان کردند که 55% موارد تجویز دوز آلبومین مطابق با گایدلاین بود که با مطالعه انجام شده توسط ما همخوانی داشت (26).
استفاده نامناسب از آلبومین منجر به اتلاف شدید سرمایه و افزایش احتمال رخداد عوارض جانبی میشود. DUE به تعیین الگوهای استفاده از آلبومین در موسسات کمک مینماید و از نتایج آنها برای کمک به پزشکان در اصلاح شیوههای خود استفاده میشود (15).
بر اساس نتایج مطالعه حاضر، بر اساس پرونده بیماران، هیچگونه عارضه جانبی از آلبومین تجویزی گزارش نشده بود. با توجه به اینکه در مراکز درمانی رخداد عوارض خفیف و متوسط ثبت نمیشود، میزان رخداد عارضه در مطالعه حاضر صفر درصد گزارش شد. در مطالعهای عوارضی از جمله شوک، واکنش آلرژیک، نارسایی قلبی و همولیز را با مصرف آلبومین گزارش کردند (1). آنها همچنین ذکر کردند که شیوع عوارض جانبی در خارج از چین محدود میباشد. در مطالعه دیگری نیز دریافتند که یک سوم بیماران مبتلا به سیروز که آلبومین را با دوز مشخصی دریافت کرده بودند دچار اضافه بار حجمی شده بودند (27). نتایج این مطالعات با مطالعه حاضر همخوانی نداشت. از جمله دلایل این عدم همخوانی میتوان به تفاوت در زمان انجام مطالعه، منطقه جغرافیایی و نژاد بیماران اشاره نمود. همچنین در مطالعهای به بررسی عوارض جانبی آلبومین از سال 1998 تا سال 2000 پرداخته شد (28). آنها دریافتند که عوارض جانبی جدی غیرکشنده و کشنده در دریافت کنندگان آلبومین نادر به نظر میرسد. مطالعات منتشر شده اغلب واکنشهای جانبی از تجویز آلبومین وریدی را گزارش نکردند که نتیجهگیری در مورد خطرات بالقوه آلبومین را محدود میکرد (5). در طی فرآیند جمعآوری دادهها تمامی اطلاعات مورد نیاز بیماران در پرونده ثبت نشده بود و از این جهت محدودیتهایی وجود داشت.
نتیجهگیری
بر اساس نتایج مطالعه حاضر، 7/95 % از نظر اندیکاسیون تجویز و 3/69 % از نظر دوز تجویز آلبومین با گایدلاین FDA مطابقت داشت. بر اساس نتایج مطالعه حاضر، دوز تجویز آلبومین کاملاً مطابق با دستورالعمل FDA نبود. لذا تهیه پروتکل مصرف منطقی آلبومین و برگزاری کارگاههای آموزشی جهت متخصصین مربوطه میتواند برای بهبود تجویز صحیح این داروی ضروری و گرانقیمت مفید باشد.
تقدیر و تشکّر
این مقاله حاصل پایاننامه در مقطع پزشکی عمومی با کد 456909 میباشد که با حمایت معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی بیرجند انجام گرفته است.
ملاحظات اخلاقی
مطالعه حاضر پس از تأیید شورای پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند و کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی بیرجند با کد IR.BUMS.REC.1401.400 انجام شد.
حمایت مالی
این مطالعه با حمایت معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی بیرجند انجام گرفته است.
مشارکت نویسندگان
مهدیه رنجبر در ایده اولیه، نگارش پروپوزال، جمع آوری دادهها و نگارش مقاله همکاری داشته است. بیبی فطمه شخص امامپور در ایده اولیه، تصحیح پروپوزال و تصحیح مقاله همکاری داشته است. غلامرضا شریفزاده در تجزیه و تحلیل دادهها و تصحیح مقاله همکاری داشته است. ملیکا رمضانی در طراحی مطالعه و نگارش مقاله همکاری داشته است. راضیه آوان در ایده اولیه، طراحی مطالعه، نگارش و تصحیح مقاله و نظارت بر مطالعه همکاری داشته است.
تضاد منافع
نویسندگان مقاله اعلام میدارند که هیچ گونه تضاد منافعی در پژوهش حاضر وجود ندارد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |