دوره 28، شماره 4 - ( زمستان 1400 )                   جلد 28 شماره 4 صفحات 345-335 | برگشت به فهرست نسخه ها

Research code: ۹۷۰۱۷۵۳۳۳
Ethics code: IR.IAU.SHK.REC.1399.042
Clinical trials code: لازم ندارد


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Mohammadi H, Zia-Jahromi N, Namjoo A R. Effect of Kelussia odoratissima Mozaff extract on PNPLA3 gene expression in non-alcoholic fatty liver and control rats. J Birjand Univ Med Sci. 2021; 28 (4) :335-345
URL: http://journal.bums.ac.ir/article-1-3033-fa.html
محمدی حدیث، ضیاء جهرمی نوشا، نامجو عبدالرسول. بررسی اثر عصاره کرفس کوهی (Kelussia odoratissima Mozaff) بر بیان ژن PNPLA3 در رت‌های مبتلا به کبد چرب غیر‌الکلی و رت‌های سالم. مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي بيرجند 1400; 28 (4) :345-335

URL: http://journal.bums.ac.ir/article-1-3033-fa.html


1- گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایران
2- گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایران ، Nooshazia.59@gmail.com
3- گروه پاتولوژی، دانشکده دامپزشکی، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایران
واژه‌های کلیدی: کرفس کوهی، کبد چرب غیر‌الکلی، PNPLA3
متن کامل [PDF 607 kb]   (390 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1603 مشاهده)
متن کامل:   (392 مشاهده)
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیر‌الکلی (NAFLD) با علایمی شامل استئاتوز، فیبروز و سیروز کبدی همراه است. کرفس کوهی به‌دلیل اثرات محافظتی بر کبد مورد توجه می­باشد. ژن PNPLA3 عمدتآ در کبد بیان شده و نقش مهمی در سرعت تجزیه تری‌گلیسریدهای کبدی دارد؛ بنابراین در تحقیق حاضر به بررسی اثر عصاره کرفس کوهی بر بیان ژن PNPLA3 در رت­های مبتلا به کبد چرب و رت­های سالم پرداخته شد.
روش تحقیق: در این مطالعه تجربی از ۲۴ سر رت نر نژاد ویستار در گروه­های کنترل (فاقد تیمار)، گروه چاق (دریافت کننده رژیم غذایی پر‌چرب، گروه تیمار ۱ (رژیم  غذایی پر چرب به همراه عصاره کرفس کوهی ۴۰۰ میلی‌گرم/ کیلوگرم) و گروه تیمار ۲ (رژیم غذایی پر‌چرب به همراه عصاره کرفس کوهی ۸۰۰ میلی‌گرم/ کیلوگرم) به مدت 6 هفته استفاده گردید. سپس از موش­ها خونگیری و فاکتورهای کلسترول، تری­گلیسرید، قند، HDL و LDL اندازه‌گیری شد. پس از نمونه‌برداری از کبد رت‌ها، تأثیر کرفس کوهی بر بیان ژن PNPLA3 به کمک تکنیک Real time RT-PCR بررسی و با کمک آزمون آماری SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: در تحقیق حاضر بررسی عصاره کرفس کوهی با دوز 800 میلی­گرم/کیلوگرم سبب کاهش بیشتر بیان ژن PNPLA3 در رت­های مبتلا به کبد چرب نسبت به دوز400 میلی­گرم/کیلوگرم شد که این کاهش بیان از نظر آماری نسبت به گروه بیمار معنادار است (05/0P<). نتایج تست‌های بیوشیمیایی بهبود کبد را در رت­های تیمار شده با دوز 800 میلی­گرم/کیلوگرم تأیید کرد.
نتیجه‌گیری: می­توان گفت گیاه کرفس کوهی بر کاهش چربی خون اثر مطلوب داشته و باکاهش بیان ژن PNPLA3 باعث کاهش تجمع تری‌گلیسیرید در کبد و بهبود ساختار بافتی کبد می­شود؛ بنابراین با بررسی‌های بیشتر استفاده از آن به عنوان مکمّل و کاهنده چربی خون می تواند مطرح می­گردد.
 
مقدمه
بیماری کبد چرب غیر‌الکلی (NAFLD)[1] به صورت تجمع چربی در کبد در عدم مصرف بیش از حد الکل تعریف می­شود (1). این بیماری شامل طیفی است که از استئاتوز (نفوذ چربی در کبد) به استئاتو هپاتیت (التهاب و آسیب سلول­های کبدی) می­رسد که فیبروز کبدی و در نهایت سیروز کبدی را به دنبال دارد (2). بیماری کبد چرب غیر الکلی در حال حاضر به عنوان یکی از شایع­ترین علل بیماری مزمن کبدی در افراد جوان جامعه در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته است. تخمین زده شده است که تا سال 2030 مهم­ترین علل مرگ و میر ناشی از بیماری­های کبدی، کبد چرب غیر‌الکلی همراه چاقی باشد (5-3).
شیوع NAFLD با چندین عامل همچون سن، جنس، نژاد مرتبط است. همچنین این بیماری ارتباط قوی با چاقی، مقاومت به انسولین، دیابت نوع 2 و سندرم متابولیک دارد (6). شیوع NAFLD به موازات چاقی در حال افزایش است. این میزان در ایران 4/54% گزارش شده است. در مطالعه­ای شیوع NAFLD در افراد چاق 80% بوده است. در حالی­که این میزان در افراد با نمایه توده بدنی نرمال ([2]BMI) 16% بیان شده است. علاوه بر این بیش­ از دو سوم افرادی که مبتلا به دیابت بوده اند، NAFLD داشته­اند (6). در بعضی از مطالعات بیان شده است که خطر ابتلا به NAFLD در بین مردان بیشتر از زنان است (9-7).
ژن مورد مطالعه در این تحقیق PNPLA3 می باشد که توسط Baulande در بافت چربی شناسایی شده است (12-10). این ژن بر روی بازوی بلند کروموزم 22 قرار دارد. این ژن در انسان عمدتأ در کبد بیان می­شود و متعلق به خانواده فسفولیپازهای مشابه با پاتئین پروتئین­ها است که حاوی آنزیم چربی تری­گلیسرید لیپاز می‌باشد و پروتئین کلیدی دخیل در هیدرولیز تری­گلیسریدها به دی‌گلیسریدها است (12-10). مطالعات اخیر آزمایشگاهی نشان می‌دهد که PNPLA3 با تبدیل اسید لیزو فسفاتیدیک به فسفاتیدیک اسید و تجمع چربی در سلول­های کبدی در حضور اسید چرب مشاهده می­شود؛ اما با گلوکز مشاهده نمی­شود، لیپوژنز را افزایش می هد و بر این اساس PNPLA3 از طریق استرین سازی اسیدهای چرب در سطح [3]AGPAT (آسیل-CoA: 1- آسیل گلیسرولsn3-- فسفات استیل ترانسفراز) در داخل بدن نقش لیپوژنیک بازی می کند (13). فعالیت­های آن توسط مسیرهای هورمونی تنظیم رسوب چربی در کبد تنظیم می­شود و همچنین در غدد آدرنال و بافت چربی بیان می­شود و با PNPLA2 که هیدرولاز تری گلیسرید اصلی در بافت­های چربی محیطی است مرتبط است. مشاهدات نشان می­دهد که PNPLA3 یک پروتئین کلیدی را کدگذاری می­کند که واسطه فرایندهای پاتولوژیک آسیب کبدی در اختلالات متابولیک است. تنوع در ژن به تفاوت­های قومی و بین فردی در محتوای چربی کبد و استعداد ابتلا به بیماری کبد چرب غیر الکلی کمک می­کند. یک جهش رایج در ژن مورد نظر مانع از تجزیه تری­گلیسریدها در کبد می­شود و تجمع چربی را افزایش می‌دهد (14).
ﻣطالعات اﻧﺠﺎم ﺷﺪه بر روی ﻋﺼﺎره ﺗﺎم ﮔﻴﺎه ﻛﺮﻓﺲ ﻛﻮﻫﻲ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه وﺟﻮد روﺗﻴﻦ 3 و 4 و 7 ﺗﺮی ﻫﻴﺪروﻛﺴﻲ ﻓﻼوﻧﻮل، ﻛﺎفئیک اﺳﻴﺪ و ﻓﺘﺎﻟﻴﺪ ﺑﻮده اﺳﺖ. از آن­جا ﻛﻪ ﻓﻼوﻧﻮﻳﻴﺪﻫﺎی ﻣﺰﺑﻮر، ﺑﻪ ﻓﺮم آﮔﻠﻴﻜﻮن هستند به دلیل شکل فضایی خاص خود ﺟﺬب روده­ای ﺳﺮﻳﻊ و ﻗﺎبل ﺗﻮﺟﻬﻲ دارند. ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻗﺒﻠﻲ ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻓﻼوﻧﻮﻳﻴﺪ ﻣﻮﺟﺐ ﻣﻬﺎر ﻣﺘﺎﺑﻮﻟﻴﺴﻢ اﺳﻴﺪ آراﺷﻴﺪوﻧﻴﻚ می­گردد. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ وﺟﻮد ﻫﻴﺪروﻛﺴﻲ در ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﻼونوﻳﻴﺪ ﺑﺎﻋﺚ می­ﺷود ﻛﻪ ﺣﻠﻘﻪ ﺑﺘﺎی ﻓﻼوﻧﻮﻳﻴﺪ ﭼﺮﺧﺶ آزاد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و ﺑﻪ این طریق مهار آنزیم 5 ﻟﻴﭙﻮاﻛﺴﻴﮋﻧﺎز را ﺗﺸﺪﻳﺪ می­کند و اﻟﺘﻬﺎب را ﻛﺎﻫﺶ ﻣﻲدﻫﺪ. ﻣﻜﺎﻧﻴﺴﻢ اﺣﺘﻤﺎﻟﻲ اﺛﺮ ﻓﻼوﻧﻮﻳﻴﺪﻫﺎ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﻘﻘﺎن ﮔﺰارش ﺷﺪه ﺷﺎﻣﻞ ﻛﺎﻫﺶ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ آﻧﺰﻳﻢ استیل ﻛﻠﺴﺘﺮول و آﺳﻴﻞ ﺗﺮاﻧﺴﻔﺮاز ﺳﻠﻮلﻫﺎی ﻛﺒﺪی، ﻛﺎﻫﺶ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ آﻧﺰﻳﻢ ﻫﻴﺪروﻛﺴﻲ ﻣﺘﻴﻞ ﮔﻠﻮﺗﺎﺗﻴﻮن ﻛﻮآﻧﺰﻳﻢ A ردوکتاز (HMG-CoA)[4] و اﻓﺰاﻳﺶ تعداد رﺳﭙﺘﻮرﻫﺎی ﻛﺒﺪی ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. داروﻫﺎی ﺳﻨﺘﺘﻴﻚ ﻣﻮﺟﻮد در درﻣﺎن ﻫﻴﭙﺮﻟﻴﭙﻴدﻣﻲ ﺑﺎ اﺛﺮات و ﻋﻮارض ﺟﺎﻧﺒﻲ ﻫﻤﺮاه ﻫﺴﺘند. ﺗﺎﻛﻨﻮن ﻋﺎرﺿﻪ ﺟﺎﻧﺒﻲ ﺧﺎﺻﻲ از ﮔﻴﺎه ﻛﺮﻓﺲ ﻛﻮﻫﻲ ﮔﺰارش ﻧﮕﺮدﻳﺪه است. در ﺿﻤﻦ ﻣﻴﻮه­ﻫﺎ و روﻏﻦ ﻓﺮار اﻋﻀﺎی اﺻﻠﻲ اﻳﻦ ﺧﺎﻧﻮاده در داروﺳﺎزی اﺳﺘﻔﺎده های ﻣﺘﻌﺪدی دارﻧﺪ (15).
با توجه به آمار فزاینده مبتلا به کبد چرب و همچنین به علت عوارض جانبی کمتر گیاهان دارویی نسبت به داروهای صنعتی و شیمیایی در این مطالعه برآن شدیم تا به بررسی اثر عصاره کرفس کوهی بر بیان ژن PNPLA3 در موش­های چاق مبتلا به کبد چرب بپردازیم.
 
روش تحقیق
نوع مطالعه و نمونه­گیری
تحقیق حاضر در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد با کد IR.IAU.SHK.REC.1399.042 به تصویب رسیده است. مطالعه حاضر تجربی بود. لازم به ذکر است که روش جمع­آوری اطلاعات آزمایشگاهی مشاهده­‌ای بوده و 24 سر رت نر بالغ ویستار با میانگین وزنی 130 تا 200 گرم از لانه حیوانات دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد خریداری شد و در شرایط استاندارد 23 تا 25 درجه سانتی­گراد و سیکل 12 ساعت روشنایی و 12 ساعت تاریکی با آب و غذای کافی و استاندارد درون قفس­های مخصوص دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد نگهداری شدند. در تمام مراحل آزمایشگاهی اصول اخلاقی کار با حیوانات آزمایشگاهی لحاظ شد. رت­ها پس از سازگاری با محیط به طور تصادفی به 4 گروه 6 تایی تقسیم شدند. در پژوهش حاضر برای ایجاد کبد چرب در ابتدا رت‌ها به مدت 6 هفته با رژیم غذایی با چربی بالا که شامل 58% چربی، 25% پروتئین و 17% کربوهیدرات در هر گرم چاق شدند. در ادامه 365 گرم خوراک پودر شده را با 10 گرم کلسترول و 250 گرم کازئین و 60 گرم ویتامین-مینرال مخلوط و 3/0 گرم متیونین، 1/0 گرم مخمر و 1/0 گرم سدیم کلرید اضافه گردید و با چربی آب شده مخلوط گردید. در نهایت به‌وسیله دستگاه پلت زن به صورت خوراک پلت و پرس شده در آورده شد و به مدت سه روز در جای خشک و خنک نگهداری شد و در نهایت آماده مصرف رت­ها  شد (16). همچنین طول مدت لازم برای القاء کبد چرب 6 هفته بود و توسط تست­های کبدی انجام شد (17). گروه A شامل شش سر رت سالم که فقط روزانه آب و غذای استاندارد دریافت می­کردند و گروه کنترل را تشکیل می­دادند. گروه B شامل شش سر رت مبتلا به کبد چرب است که به عنوان گروه کنترل منفی (گروه دریافت کننده رژیم غذایی پرچرب) می­باشند. گروه C شامل شش سر رت مبتلا به کبد چرب می­باشد که دریافت کننده دوز 400 میلی­گرم/کیلوگرم عصاره کرفس کوهی (کلوس) می­باشند. گروه D شامل شش سر رت دریافت کننده دوز 800 میلی‌گرم/کیلوگرم عصاره کرفس کوهی (کلوس) می­باشند (18). پس از گروه­بندی و پس از طی شدن دوره­ی تطبیق حیوانات با حرارت و رطوبت محل نگهداری، آزمایشات شروع شد.
 
تهیه عصاره کرفس
در ابتدا گیاه کرفس از مناطق کوهستانی مورد نظر استان چهارمحال و بختیاری جمع‌آوری و با تأیید متخصصین گیاه‌پزشکی دانشگاه آزاد شهرکرد تأیید (با عدد هرباریومی 194) شد. سپس در محلی که دور از نور و آفتاب و در دمای رطوبت مناسب به‌طوری‌که هوا در آن محل جریان داشته باشد نگهداری و خشک شد. سپس توسط آسیاب برقی به قطعات ۵/۰ تا ۳ سانتی متری پودر کرده و سپس ۵۰ گرم از این پودر را با الکل اتانول ۷۰ درصد صنعتی مخلوط کرده به‌اندازه‌ای که پودر کامل با الکل پوشیده شود و الکل تا روی گیاه بیاید و بعد از ۵ ساعت از کاغذ صافی عبور داده شد. عصاره‌ای که پس از عبور از کاغذ صافی به دست آمد با دستگاه Rotary که روی دمای ۴۰ درجه سانتی‌گراد گذاشته و خود دستگاه شرایط ایده­آل را ایجاد می‌کند، تغلیظ گردید. در نهایت مقدار انتخابی عصاره‌ها با حل کردن آن‌ها در یک حلال مناسب به دست آمد و به صورت گاواژ به رت­ها داده شد. پس از طی یک ماه از فرایند گاواژ (که این فرآیند هر 3 روز یک­بار انجام شد) و تیمار، رت ها در شرایط کاملا بهداشتی با استفاده از کلروفورم بیهوش شدند و با استفاده از ست جراحی شکم آن ها باز و کبد آن ها برداشته شد.
 
استخراج RNA و سنتز cDNA
در تحقیق حاضر برای استخراج RNA تام از ترایزول (Invitrogen ساخت کشور امریکا) مطابق پروتکل استفاده شد و پس از استخراج RNA استخراج شده از لحاظ کیفی و کمی بررسی شد. برای حذف آلودگی احتمالی RNA استخراج شده به DNA ژنومی، هر نمونه RNA استخراج شده با آنزیم DNaseI (سیناژن ساخت کشور ایران) به مدت 30 دقیقه در دمای 37 درجه سانتی­گراد تیمار شد و به منظور خنثی‌سازی آنزیم‌ DNaseI هر نمونه با 1 میکرولیتر اتیلن دی آمین تترا استیک اسید EDTA) مرک ساخت کشور آلمان) تیمار و به مدت ۱۰ دقیقه در دمای ۶۵ درجه سانتی گراد انکوبه شد. در نهایت با استفاده از کیت شرکت یکتا تجهیز آزما و پرایمر 6 نوکلئوتیدی تصادفی، طبق پروتکل کیت، cDNA هر نمونه سنتز شد. به منظور بررسی میزان بیان ژن­های مورد نظر، پرایمرهای رفت و برگشت اختصاصی هر ژن توسط نرم‌افزار BeaconDesigner 8.0  و Oligo7 (20، 19) طراحی شد و پس از BLAST در پایگاه اینترنتی NCBI، توسط شرکت پیشگام سنتز شد که در جدول 1 آورده شده است.
 
 
 
جدول 1- پرایمرهای مورد نظر
طول قطعه توالی پرایمر نام ژن
 bp159 5´-CAACATTAACAAGTGCGTCAGAG-3´ PNPLA3 F
5´- GCATCCACCACTTCGTCTTTG -3´ PNPLA3 R
 bp200 5´-TGATTCTACCCACGGCAAGTTC -3´ GAPDH F
5´-CGCTCCTGGAAGATGGTGATG -3´ GAPDH R
 
 
تکنیک RT-PCR
در این بررسی برای تأیید صحت سنتز cDNA از تکنیک PCR استفاده شد و برای انجام تکنیک، 10 میکرولیتر PCR Master Mix (یکتاتجهیز آزما)، ۵/۰ میکرولیتر از هر کدام از پرایمرهای رفت و برگشت pmol/ μL)۵(، 1 میکرولیتر نمونهcDNA  (ng/ µL ۲۵)، در حجم نهایی 20 میکرولیتر (با آب مقطر استریل) تهیه و مخلوط شد. در ادامه با برنامه دمایی: فعال‌سازی اولیه در دمای ۹۵ درجه سانتی‌گراد به مدت ۵ دقیقه، واسرشت در دمای ۹5 درجه سانتی‌گراد به مدت 30 ثانیه، برای اتصال آغازگرها در دمای مناسب (بهترین دما برای انجام PCR برای ژن­ GAPDH 60 درجه سانتی­گراد بود) به مدت 30 ثانیه، بسط در دمای ۷۲ درجه سانتی‌گراد به مدت 30 ثانیه و طویل­سازی نهایی در دمای ۷۲ درجه سانتی‌گراد و به مدت ۱۰ دقیقه تکثیر انجام شد و در نهایت روی ژل آگارز 1 درصد الکتروفورز انجام گردید. لازم به ذکر است که پس از نمونه برداری از کبد رت­ها، لام پاتولوژی تهیه و نتایج پاتولوژی بررسی شد.
 
تکنیک Real time RT-PCR
در پژوهش حاضر از تکنیک Real Time –RT PCR (دستگاه Corbett rotor gene 6000) به منظور سنجش کمی سطح بیان ژن­های مورد نظر استفاده شد. برای انجام این تکنیک از  SYBR Green (یکتاتجهیز آزما ساخت کشور ایران) استفاده شد و در نهایت پس از محاسبه  نسبت بیان ژن هدف در نمونه مورد نظر (بیمار) نسبت به نمونه کنترل (سالم) با فرمول  محاسبه شد.
 
تست های بیوشیمیایی
در این بررسی تست­های بیوشیمیایی پس از پایان آخرین تزریق و گاواژ، موش­ها بیهوش شدند و نمونه گیری خون به طور مستقیم از قلب رت ها انجام شد که شامل تست کلسترول، تری­گلیسرید، قند، SGOT، HDL، LDL، SGPT و آلکالن فسفاتاز بود که این آزمایشات با روش اتوآنالیزر و توسط دستگاه اتوآنالیزر (Auto Analyser BT 3000plus، ساخت کشور ایتالیا) و با استفاده از کیت پارس آزمون انجام شد.
آنالیزهای آماری
آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد. از آن­جا که داده­ها از توزیع نرمال برخوردار بودند، با روش آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) و با آزمون تعقیبی  LSD ارزیابی شدند و نتایج بصورت Mean ± SEM ارائه و تفاوت بین گروه­های مختلف با 05/0>P معنی‌دار تلقی شد.
 
یافته‌ها
همان­طور که در نمودار 1 مشاهده می­شود در گروه کنترل به دلیل عدم استفاده از رژیم پرچرب تغییرات وزنی در طول دوره مورد بررسی ناچیز بوده (19/0P=) درحالی که در موش­های دارای رژیم غذایی پرچرب افزایش قابل توجهی در میانگین وزنی موش­ها پس از 6 هفته ایجاد شده است (001/0P=). بنابراین با توجه به نتایج حاصل از بررسی وزن موش­ها در طول یک دوره 6 هفته­ای پیش از انجام آزمایشات می­توان از افزایش وزن موش­ها و ابتلای آن­ها به چاقی اطمینان حاصل نمود.
 
نمودار 1-بررسی تغییرات وزن موش­های مورد مطالعه در یک دوره 6 هفته­ای
 
بررسی کمّی و کیفیت RNA استخراج شده بر روی ژل
RNA استخراج شده بر روی ژل آگارز ۱% الکتروفورز شد. باندهای s ۱۸ و s ۲۸ به طور واضح قابل تشخیص بود که نشان دهنده سالم بودن RNA است. همچنین مقدار ۱ میکرولیتر از هر نمونه RNA استخراج شده توسط دستگاه نانودراپ در طول موج‌های ۲۶۰ و ۲۸۰ نانومتر اندازه­گیری و در نسبت­ ۲۸۰/۲۶۰ بین ۵/۱-۲ بود که عدم آلودگی­های پروتئین و فنول را نشان داد.
 
یافته‌های ارزیابی بیان ژن به روش RT-PCR
برای سنتز صحیح cDNA از روش PCR معمولی استفاده شد. در این روش تمام نمونه­ها برای GAPDH و ژن PNPLA3، PCR شدند و محصولات روی ژل آگارز ۱% Run شدند. عکس ژل­ها توسط دستگاه UV-Doc گرفته شد. بر اساس نتایج برای ژن PNPLA3 باند  bp۱۵۹ و برای ژن GAPDH باند bp ۲۰۰ مشاهده شد که در تصویر 1 و 2 آورده شده است.
 
Description: Specific PCR amplification of the ALV-A gene (200bp) on 1.5% agarose... |  Download Scientific Diagram
تصویر 1- تأیید صحت سنتز cDNA. چاهک شماره ۱ کنترل منفی، چاهک شماره ۲ نمونه سالم، چاهک شماره ۳ نمونه رت‌های مبتلا به کبد چرب
 
تصویر 2- تأیید صحت سنتز ژن PNPLA3. چاهک شماره 1 مارکر، چاهک شماره 2 نمونه سالم، چاهک شماره 3 و 4 نمونه رت‌های مبتلا به کبد چرب
یافته­‌های حاصل از آنالیز آماری
آنالیز آماری داده­ها در این تحقیق که با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش ۲۲ انجام گرفته شد نشان داد که داده­ها از توزیع نرمال برخوردار بودند. نتایج به دست آمده از این تحقیق تأثیر عصاره کرفس کوهی بر بیان ژن مورد مطالعه در بهبودی کبد چرب در رت‌های مبتلا به کبد چرب را نشان داد. این عصاره با کاهش بیان ژن مورد نظر در کاهش چربی و درمان رت­های مبتلا به کبد چرب کمک کرد (جدول 2).
 
 
جدول 2- مقایسه میزان تغییرات بیان ژنPNPLA3  در گروه چاق، عصاره کرفس 400 و 800 نسبت به گروه سالم
گروه سالم چاق عصاره کرفس ۴۰۰ عصاره کرفس ۸۰۰
بیان ژن b29/0 ± 03/1 a22/0 ± 76/3 b39/0 ± 75/1 b71/0 ± 46/1
a , b: میانگین‌ها با حروف لاتین متفاوت اختلاف آماری معنی‌دار دارند که a برابر با 01/0P= و b برابر با 001/0P= بود.
 
 
 
گروه کبد چرب غیر الکلی به عنوان کنترل سایر گروه­ها می­باشد (سایر گروه­ها نسبت به گروه بیمارسنجیده می­شود) و برحسب این گروه P سایر گروه­ها به دست آورده شد. طبق تعریف اگر P کمتر از ۰۵/۰ باشد یعنی بین گروه­ها اختلاف معنی­داری وجود دارد؛ ولی اگر P بیشتر از ۰۵/۰ باشد یعنی اختلاف معنی­داری بین آن­ها وجود ندارد. میزان بیان این ژن به صورت ستونی در نمودار 2 آورده شده است.

نمودار 2- میزان تغییر بیان ژن. بیشترین میزان بیان مربوط به گروه رت‌های مبتلا به کبد چرب می­باشد (علامت * برابر با 01/0P=). کمترین میزان بیان مربوط به گروه سالم می­باشد. در رت­های دریافت کننده­ی دوز ۴۰۰ و ۸۰۰ میلی‌گرم/ کیلوگرم عصاره کرفس کوهی کاهش بیان دیده شده که این کاهش بیان نسبت به گروه چاق معنادار می­باشد (علامت + نشانه کاهش بیشتر است).
 
 
نتایج هیستوپاتولوژی
در تحقیق حاضر نتایج هیستوپاتولوژی کبد نشان داد که در موش­های گروه با رژیم پرچرب، استئاتوز کبد با درجه ۴ حاصل شد، درحالی­که در گروه با مصرف عصاره کرفس کوهی به ویژه در غلظت بالا با استئاتوز درجه ۱ از تغییر چربی هپاتوسیت­ها جلوگیری به عمل آمده است که در جدول 3 نشان داده شده است. همچنین عکس­های بافت پاتولوژی آن در تصویر 3 به‌صورت تصاویر الف، ب، ج و د نشان داده شده است.
نتایج تست­های بیوشیمیایی
طبق نمودار 3 مشاهده شد که میزان قند خون، تری گلیسرید، کلسترول، LDL در گروه رت مبتلا به کبد چرب درمان شده با دوز ۸۰۰ میلی‌گرم/ کیلوگرم کاهش معنی‌داری نسبت به گروه شاهد و گروه کنترل منفی و حتی گروه درمان شده با دوز ۴۰۰ میلی‌گرم/ کیلوگرم داشته است؛ ولی میزان HDL در گروه رت مبتلا به کبد چرب درمان شده با دوز۸۰۰ میلی‌گرم/ کیلوگرم افزایش معنی‌داری نسبت به سایر گروه‌ها دارد (05/0P<). در این نمودار مشخص شد که در گروه مبتلا به کبد چرب  (گروه کنترل منفی) میزان تست‌های مربوطه افزایش یافت و بعد از درمان با عصاره کرفس کوهی میزان تمام تست­ها به غیر از HDL کاهش معنی داری داشته است. همچنین گروه شاهد که تحت هیچ رژیم پر چربی نبود میزان سالم بودن رت­ها و عدم داشتن چربی را نشان داد.
 
جدول 3- نتایج هیستو پاتولوژی
۱-تورم هپاتوسیت­های کبد
۲-مشاهده فضاهای روشن بصورت واکوئل­های روشن داخل سیتوپلاسم در اطراف هسته
۳-کاهش فضای سینوزوئیدی بین سلول­های هپاتوسیت کبد
۴-مشاهده بافت همبند همراه با سلول­های التهابی تک هسته­ای در ناحیه پورتال
 
 
کبد (گروه بیمار)
۱-هپاتوسیت­های اطراف سنترال وین (ورید مرکزی کبد) به دلیل تجمع وزیکول­های چربی دچار تورم شده
۲-پرخونی ناحیه سینترال وین در ناحیه پورتال، هایپرپلازی مجاری صفراوی
۳-مشاهده بافت همبند در ناحیه پورتال تراکت
۴-تجمع کانونی سلول­های اماسی در مناطق نکروز شده از پارانشیم کبد
۵-کاهش فضای سینوزوئیدی
۶-تغییر جهت هسته به حاشیه سیتوپلاسم
۷-کاهش فضای سینوزوئیدی
۸- اتساع ورید مرکزی کبد
۹- مشاهده واکوئل­های شفاف کوچک و وزیکول­های بزرگ داخل سیتوپلاسم هپاتوسیت­های کبد
 
 
 
 
کبد (عصاره کرفس) mg/kg800
۱-هپاتوسیت‌ها حاوی واکوئل­های شفاف هستند
۲-کاهش رنگ پذیری هپاتوسیت­های کبد (به دلیل حضور واکوئل­های چربی)
۳-هسته در برخی از موارد به حاشیه سیتوپلاسم هدایت شده
۴-بر هم خوردن ساختار لوبولی پارانشیم کبد
۵-تجمع چربی در داخل سیتوپلاسم سلول­های کبد به صورت منتشر
۶-کاهش فضای سینوزوئیدی (فشرده شدن سینوزوئیدها )
 
 
 
کبد(عصاره کرفس) mg/kg 400

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تصویر 3- نتایج هیستوپاتولوژی. الف) کبد موش صحرایی، گروه کنترل، هپاتوسیت‌های نرمال (سر پیکان قرمز)، پر خونی عروق ناحیه پورتال، و سیاهرگ مرکزی کبد (100 × H &E ). ب) کبد موش صحرایی تیمار شده با دوز 400، لیپیدوزیز یا استئاتوزیز در سیتوپلاسم سلول‌های کبد، هپاتوسیت‌های حاوی واکوئل‌های چربی (پیکان قرمز) و پرخونی وریدهای مرکزی کبد (ستاره قرمز). رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین (H & E * 40). ج) کبد موش صحرایی بیمار درمان نشده، لیپیدوزیز یا استئاتوزیز منتشر در سیتوپلاسم سلول‌های کبد، هپاتوسیت‌های حاوی واکوئل‌های چربی (پیکان قرمز). رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین (H & E × 100). د) کبد موش صحرایی تیمار شده با دوز 800، لیپیدوزیز یا استئاتوزیز منتشر در سیتوپلاسم سلول‌های کبد، هپاتوسیت‌های حاوی واکوئل‌های چربی (پیکان قرمز). رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین. (H & E × 100)
 
 
نمودار 3- بررسی تست­های بیوشیمیایی.
 * و ** به ترتیب 01/0P= و 001/0P= می­باشد.
 
بحث
امروزه رویکرد مردم نسبت به استفاده از گیاهان دارویی به علت عوارض ناشی از مصرف داروهای شیمیایی افزایش یافته است. از جمله گیاهان دارویی که در درمان کبد چرب مؤثر می­باشند می­توان به چای سبز، خار مریم، کرفس کوهی، زالزالک کوهی، دارچین، کاسنی و رزماری اشاره نمود (22 و 21). بنابراین در پژوهش حاضر به بررسی اثر عصاره کرفس کوهی (کلوس) بر بیان ژن PNPLA3 در موش­های مبتلا به کبد چرب پرداخته شد و نتایج حاکی از آن بود که عصاره کرفس کوهی می­تواند بیان ژن PNPLA3 را در موش‌های مبتلا به کبد چرب افزایش دهد. برای ارزیابی نتایج این پژوهش بررسی­هایی انجام شده است که در ادامه به توضیح مهم‌ترین آن­ها پرداخته شده است.
بررسی ها نشان داده است که خاصیت آنتی­اکسیدانی گیاهان به میزان مواد فنلی موجود در آن­ها مانند فنل­ها و فلاونوئیدها بستگی دارد که با افزایش این ترکیبات در گیاه خاصیت آنتی اکسیدانی نیز افزایش می­یابد. لازم به ذکر است که گیاه کلوس به دلیل دارا بودن ترکیبات فنلی و فلاونوئیدها، دارای خاصیت مهار رادیکال­های آزاد و اثرات آنتی­اکسیدانی می­باشد بنابراین منجر به غیر فعال ساختن رادیکال­های آزاد تولید شده توسط تتراکلرید کربن شده و از آسیب به غشای سلول­ها و القای نکروز در کبد جلوگیری نموده است. با کاهش آسیب­های پارانشیمی کبد توسط عصاره گیاه کلوس، فعالیت سرمی آنزیم­های کبدی نیز به تبع آن کاهش یافته است و عصاره هیدروالکلی گیاه کلوس احتمالاً می­تواند کبد را در برابر استرس اکسیداتیو ناشی از تتراکلرید کربن محافظت نماید و این اثر حفاظتی کبدی در برطرف نمودن تغییرات ایجاد شده توسط آنزیم­های سمیت زدا و آنتی­اکسیدان و از بین بردن رادیکال­های آزاد مؤثر است (21). همچنین طی مطالعاتی دانشمندان دریافتند که عصاره کاسنی و اسانس کرفس بختیاری بر رفع مسمومیت ناشی از سموم ارگانوفسفره در موش صحرایی، به دلیل وجود ترکیبات فنلی در این گیاهان باعث بهبودی کبد به خصوص در غلظت ۴۰۰ میلی­گرم بر کیلوگرم می­شود (22).
از سوی دیگر دانشمندان دریافتند که تنوع ژنتیکی در PNPLA3  نسبت به بیماری کبد چرب غیر الکلی حساسیت نشان می‌دهد (23). همچنین تنوع ژنتیکی در ژن PNPLA3 با آسیب کبدی الکلی همراه است و جهش در ژن PNPLA3 با محتوای چربی کبد در ارتباط است. از سوی دیگر پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی PNPLA3 rs738409 (M148I) با بیماری کبدی الکلی پیشرفته در افراد وابسته به الکل از نژادMestizo  همراه است (24). سطح بیان ژن PNPLA3 مربوط به بیماری کبد چرب غیر الکلی در سلول­های کبدی بسیار تحت تأثیر وضعیت چربی کبد است. مطالعات نشان داده است که تغییرات در PNPLA3 با بیماری کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) مرتبط است (25). تحقیقات نشان داده است که ژنPNPLA3  نقش مهمی در بیماری­های کبدی دارد و می­تواند باعث پیشرفت بیماری­های کبدی شود (26)؛ از سوی دیگر بررسی بیان ژنPNPLA3  کبدی و شدت فیبروز کبدی در بیماران مبتلا به  NASH نشان داد که با جهش در ژن PNPLA3 شدت فیبروز کبدی و پیشرفت بیماری در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی افزایش می­یابد (27). داده­های حاصل از بیان ژن PNPLA3 نشان داد که عصاره کرفس کوهی با دوز 800 میلی­گرم/کیلوگرم نسبت به دوز400 میلی‌گرم/کیلوگرم باعث کاهش بیشتر بیان ژن PNPLA3 در رت­های مبتلا به کبد چرب شد. از سوی دیگر نتایج مطالعه حاضر در مقاطع هیستوپاتولوژی کبد که از رنگ آمیزی معمولی هماتوکسیلین ائوزین استفاده شد، نشان داد که در رت ­های گروه با رژیم پرچرب، استئاتوز کبد با درجه ۴ حاصل شد، درحالی­که در گروه با مصرف عصاره کرفس کوهی به ویژه در غلظت بالا با استئاتوز درجه ۱ از تغییر چربی هپاتوسیت­ها جلوگیری به عمل آمده است.
 
نتیجه‌گیری
با توجه به تحقیق حاضر که بر روی بیان ژن PNPLA3 با استفاده از عصاره کلوس انجام شد، نتایج نشان داد که استفاده از عصاره کلوس از طریق کاهش بیان در ژن PNPLA3 باعث کاهش بیان ژن موثر در سنتز لیپیدها در کبد می­گردد. همچنین نتایج تست­های بیوشیمیایی و نتایج پاتولوژی بهبود کبد چرب را در رت­های چاق تأیید می­کند. می­توان اظهار داشت عصاره کلوس به دلیل داشتن ﻓﻼوﻧﻮﻳﻴﺪﻫﺎ مانند روتین و فتالید باعث کاهش سطح سرمی کلسترول و تری­گلیسریدها شده و از کبد چرب جلوگیری می‌کند و کرفس کوهی در آینده می­تواند راهی برای جلوگیری و پیشرفت کبد چرب باشد.
 
تقدیر و تشکّر
این مقاله برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد با کد طرح ۹۷۰۱۷۵۳۳۳ و تحت حمایت معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد شهرکرد می‌باشد و بدین وسیله نویسندگان از تمام افرادی که در جمع آوری نمونه‌های خون در این پژوهش یاری رساندند کمال تشکر و قدردانی را می‌نمایند.
 
تضاد منافع
نویسندگان مقاله اعلام می‌دارند که هیچ گونه تضاد منافعی در پژوهش حاضر وجود ندارد.
منابع:
1- Vernon G, Baranova A, Younossi Z. Systematic review: the epidemiology and natural history of nonalcoholic fatty liver disease and nonalcoholic steatohepatitis in adults. Aliment Pharmacol Ther. 2011; 34(3): 274-85. DOI: 10.1111/j.1365-2036.2011.04724.x
2- Lamprecht A. Nanomedicines in gastroenterology and hepatology. Nat Rev Gastroenterol Hepatol. 2015; 12(4): 195-204. DOI: 10.1038/nrgastro.2015.37
3- Fleischman MW, Budoff M, Zeb I, Li D, Foster T. NAFLD prevalence differs among hispanic subgroups: the Multi-Ethnic Study of Atherosclerosis. World J Gastroenterol. 2014; 20(17): 4987-93. DOI: 10.3748/wjg.v20.i17.4987
4- Eslam M, George J. Genetic contributions to NAFLD: leveraging shared genetics to uncover systems biology. Nat Rev Gastroenterol Hepatol. 2020; 17(1): 40-52. DOI: 10.1038/s41575-019-0212-0
5- Kolodziejczyk AA, Zheng D, Shibolet O, Elinav E. The role of the microbiome in NAFLD and NASH. EMBO Mol Med. 2019; 11(2): e9302. DOI: 10.15252/emmm.201809302
6- Athyros VG, Alexandrides TK, Bilianou H, Cholongitas E, Doumas M, Ganotakis ES, et al. The use of statins alone, or in combination with pioglitazone and other drugs, for the treatment of non-alcoholic fatty liver disease/non-alcoholic steatohepatitis and related cardiovascular risk. An Expert Panel Statement. Metabolism. 2017; 71: 17-32. DOI: 10.1016/j.metabol.2017.02.014
7- Friedman SL, Neuschwander-Tetri BA, Rinella M, Sanyal AJ. Mechanisms of NAFLD development and therapeutic strategies. Nat Med. 2018; 24(7): 908-22. DOI: 10.1038/s41591-018-0104-9
8- Sumida Y, Yoneda M. Current and future pharmacological therapies for NAFLD/NASH. J Gastroenterol. 2018; 53(3): 362-76. DOI: 10.1007/s00535-017-1415-1
9- Younossi Z, Anstee QM, Marietti M, Hardy T, Henry L, Eslam M, et al. Global burden of NAFLD and NASH: trends, predictions, risk factors and prevention. Nat Rev Gastroenterol Hepatol. 2018; 15(1): 11-20. DOI: 10.1038/nrgastro.2017.109
10- Lindén D, Ahnmark A, Pingitore P, Ciociola E, Ahlstedt I, Andréasson A-C, et al. Pnpla3 silencing with antisense oligonucleotides ameliorates nonalcoholic steatohepatitis and fibrosis in Pnpla3 I148M knock-in mice. Mol Metab. 2019; 22: 49-61. DOI: 10.1016/j.molmet.2019.01.013
11- Pingitore P, Dongiovanni P, Motta BM, Meroni M, Lepore SM, Mancina RM, et al. PNPLA3 overexpression results in reduction of proteins predisposing to fibrosis. Hum Mol Genet. 2016; 25(23): 5212-22. DOI: 10.1093/hmg/ddw341
12- Yang J, Trépo E, Nahon P, Cao Q, Moreno C, Letouzé E, et al. PNPLA3 and TM6SF2 variants as risk factors of hepatocellular carcinoma across various etiologies and severity of underlying liver diseases. Int J Cancer. 2019; 144(3): 533-44. DOI: 10.1002/ijc.31910
13- Wang Y, Kory N, BasuRay S, Cohen JC, Hobbs HH. PNPLA3, CGI58, and inhibition of hepatic triglyceride hydrolysis in mice. Hepatology. 2019; 69(6): 2427-41. DOI: 10.1002/hep.30583
14- BasuRay S, Wang Y, Smagris E, Cohen JC, Hobbs HH. Accumulation of PNPLA3 on lipid droplets is the basis of associated hepatic steatosis. Proc Natl Acad Sci U S A. 2019; 116(19): 9521-6. DOI: 10.1073/pnas.1901974116
15- Tabatabaeian J, Kadkhodaie A. The effect of dormancy breaking treatments on seed germination of Kelussia odoratissima Mozaff (kohrang). Iran J Seed Science Technology. 2019; 8(1): 201-12. [Persian] DOI: 10.22034/IJSST.2018.116895.1156
16- Kurhe Y, Radhakrishnan M, Gupta D. Ondansetron attenuates depression co-morbid with obesity in obese mice subjected to chronic unpredictable mild stress; an approach using behavioral battery tests. Metab Brain Dis. 2014; 29(3): 701-10. DOI: 10.1007/s11011-014-9574-8
17- Zarghani SS, Soraya H, Zarei L, Alizadeh M. Comparison of three different diet-induced non alcoholic fatty liver disease protocols in rats: A pilot study. Res Pharm Sci. 2016; 22(1): 9-15. DOI: 10.15171/PS.2016.03
18- Sazegar H, Balali E, Sadeghi Samani F. Effects of Kelussia odoratissima Mozaff Hydroalcoholic Extract on Liver Injury Induced by Carbon Tetrachloride in Mice.  J Ilam Univ Med Sci. 2019; 26(5): 30-41. DOI: 10.29252/sjimu.26.5.30
19- Rychlik W. PCR primer design. Methods Mol Biol. 2007; 402: 35-59. DOI: 10.1007/978-1-59745-528-2_2
20- Rahimi Z, Salehi M, Dousti A. CCL2 Polymorphism in Drug-Resistant and Drug-Responsive Patients with Epilepsy in Isfahan, Iran. Med Lab J. 2017; 11(3): 30-4. DOI: 10.18869/acadpub.mlj.11.3.30
21- Fathiazad F, Ahmadi-Ashtiani H, Rezazadeh S, Jamshidi M, Mazandarani M, Khaki A. Study on phenolics and antioxidant activity of some selected plant of Mazandaran Province. J Med Plants. 2010; 9(34): 177-82. DOI: 20.1001.1.2717204.2010.9.34.19.7
22- Ghasemi Pirbalouti A, Shahvali A, Saghaee F, Azizi S, Hamedi B, Shahgholian L. Effect of Cichorium intybus L. extracts and Kelussia oderatassima Mozaff. essential oil on toxic of organophosphouros insecticides in RAT. Journal of Medicinal Herbs, "J. Med Herb" (Formerly known as Journal of Herbal Drugs or J. Herb Drug), 2010; 1(2): 30-35. Link
23- Romeo S, Kozlitina J, Xing C, Pertsemlidis A, Cox D, Pennacchio LA, et al. Genetic variation in PNPLA3 confers susceptibility to nonalcoholic fatty liver disease. Nat Genet. 2008; 40(12): 1461-5. DOI: 10.1038/ng.257
24- Stickel F, Buch S, Lau K, zu Schwabedissen HM, Berg T, Ridinger M, et al. Genetic variation in the PNPLA3 gene is associated with alcoholic liver injury in caucasians. Hepatology. 2011; 53(1): 86-95. DOI: 10.1002/hep.24017
25- Hoekstra M, Li Z, Kruijt JK, Van Eck M, Van Berkel TJ, Kuiper J. The expression level of non-alcoholic fatty liver disease-related gene PNPLA3 in hepatocytes is highly influenced by hepatic lipid status. J Hepatol. 2010; 52(2): 244-51. DOI: 10.1016/j.jhep.2009.11.004
26- Bruschi FV, Tardelli M, Claudel T, Trauner M. PNPLA3 expression and its impact on the liver: current perspectives. Hepatic medicine: evidence and research. 2017; 9: 55-66. DOI: 10.2147/HMER.S125718
27- Bruschi FV, Tardelli M, Herac M, Claudel T, Trauner M. Metabolic regulation of hepatic PNPLA3 expression and severity of liver fibrosis in patients with NASH. Liver Int. 2020; 40(5): 1098-110. DOI: 10.1111/liv.14402


 
نوع مطالعه: مقاله اصیل پژوهشی | موضوع مقاله: بيوشيمي
دریافت: 1400/4/21 | پذیرش: 1400/9/22 | انتشار الکترونیک پیش از انتشار نهایی: 1400/9/27 | انتشار الکترونیک: 1400/10/1

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Birjand University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb