همانطور که گفته شد با ورود زهر مار به بدن جاندار مهمترین سیستمی که آسیب میبیند سیستم گردش خون است که پیامد آن اختلال انعقادی است. نکته مهم در مطالعه اختلالات انعقادی در اثر ترکیبات گوناگون زهر مارها، بررسی مواد یا پروتئینهای زهر مار هستند که این عارضه را ایجاد میکنند (شکل 2). خالص سازی این ترکیبات و نحوه اثر آنها بر سیستم گردش خون توجه محققین بسیاری را به خود جلب کرده است. جداسازی ترکیبات مختلف در بیشتر کارهای تحقیقاتی که هدف خالصسازی پروتئینهای حیاتی است اکثراً توسط روشهای کروماتوگرافی انجام میگیرد (13-11). با این روشهای خالصسازی پروتئینهای متنوعی تخلیص شده است (14) که آگاهی از وجود این ترکیبات و نحوه عملکرد آنها برای درک بیشتر مسئله اختلال انعقادی مهم میباشد. لذا در این زمینه به بررسی پروتئینهای زهر مارها که در اختلالات انعقادی دخیل هستند، میپردازیم.
شکل 2- مسیرهای فیبرینولیتیک انعقاد خون و محل عملکرد پروتئینهای زهر مار
فلش دو خط: پروتئینهای زهر مار؛ فلش پیوسته مستقیم: فعال سازی، فلش نقطهچین مستقیم: مهار؛ فلش خمیده؛ تبدیل، فلش دو سر: اتصال.
الف- ترکیبات پروتئینی با خواص آنزیمی
1- فسفولیپازها: وجود فسفولیپازهای A1، A2، C و D در زهر مارها و دیگر جانوران سمی گزارش شده است. آنزیمهای فسفولیپاز A2، در گروه آنزیمهای استرولیتیکی قرار میگیرند، این آنزیمها گلیسرو فسفولیپیدها را در وضعیت sn-2 شاخه اصلی هیدرولیز کرده و اسید چرب و لیزوفسفولیپید آزاد میکنند. طیف گستردهای از اثرات فسفولیپازهای زهر مار گزارش شده است. این اثرات شامل تخدیر اعصاب (نوروتوکسیک)، انقباض مردمک چشم (میوتوکسیک)، سموم قلبی (کاردیوتوکسیک)، انحلال گلبولهای قرمز (همولیتیک)، تشنج آور، ضد انعقادی، ضد پلاکت و صدمات بافتی هستند (15). اثرات ضد انعقادی این آنزیمها، تفاوتهای قابل ملاحظهای با یکدیگر دارند. از آنجا که فسفولیپیدها نقش اساسی در تشکیل برخی از کمپلکسهای انعقادی دارند، اولین پیش بینی برای مکانیسم اثر ضد انعقادی این آنزیمها ممکن است تخریب سطح فسفولیپیدها برشمرده شود. هر چند که آنزیمهای فسفولیپاز A2 اغلب انعقاد خون را توسط مکانیسمی که به هیدرولیز فسفولیپیدها بستگی دارد، تحت تأثیر قرار میدهند، اما اثرات دیگری مانند تأثیرات ضد میکروبی آنها نیز گزارش شده است (17، 16).
2- L-آمینواکسیدازها: L-آمینو اسید اکسیدازها در زهر مارهای ویپریده و الاپیده وجود دارند. این آنزیمها همودایمر و گلیکوپروتئینهای متصل شونده به فلاوین منونوکلئوتید یا فلاوین آدنین دی نوکلئوتید با وزن ملکولی 150-110 کیلودالتون هستند. L-آمینو اکسیدازها واکنش آمین زدایی اکسیدی تعدادی از اسیدهای آمینه را کاتالیز میکند (19، 18).RCHNH2COOH+H2O→RCOCOOH+NH3+H2O2
L-آمینواسید اکسیدازها در ارتباط با سیستم هموستاتیک، گزارش شدهاند که تراکم و تجمع پلاکت را تحت تأثیر قرار میدهند و خونریزی را به واسطه مرگ برنامهریزی شده سلولهای اندوتلیال عروقی ایجاد میکنند (20).
3- پروتئازها: پروتئازهایی که تاکنون جداسازی شدهاند، به طور کلی به دو دسته متالوپروتئازها و سرین پروتئازها طبقهبندی میشوند. پروتئازها واکنش تخریب پیوندهای پپتیدی پروتئین را در بافتها کاتالیز میکنند و منجر به آسیبدیدگی دیواره رگهای خونی و آسیب دیدگی گردش خون میشوند. پروتئازهای سمی که تاکنون از لحاظ ساختاری شناسایی شدهاند، جزء سرین پروتئازها یا متالوپروتئازها هستند و این پروتئازها با کمی استثناء همگی فعالیت فیبرینوژنولیتیک دارند (22، 21).
- متالوپروتئینازها: متالوپروتئینازهای زهر مار آنزیمهای اِندو-پروتئولیتیک هستند. فعالیت آنها بستگی به یونهای فلز روی دارد. براساس اندازه و ویژگیهای ساختاری، این آنزیمها به گروههای P-I، P-II، P-III و P-IV تقسیم میشوند. پروتئینازهای P-I تنها از یک میدان متالوپروتئینازی تشکیل شدهاند، پروتئینازهای P-II حاوی متالوپروتئیناز و میدانهای دیساینتگرین، پروتئینازهای P-III حاوی متالو پروتئینازهای شبه دیساینتگرین و دُمین غنی از سیستئین و پروتئینازهای P-IV حاوی ساختار دُمین P-III به علاوه دُمین شبه لکتین پیوند یافته با باندهای دیسولفیدی است (23). متالوپروتئینازها علاوه بر هضم غذا، دارای چندین اثر زیستی شامل خونریزی، اثرات انعقادی، ضد انعقادی و آنتی پلاکتی نیز هستند. این آنزیمها میتوانند توسط انعقاد خون و بستن مسیر جریان خون تجزیه غشاء زیرین رگها، منجر به خونریزی شدید شوند (24). سـرین پروتئـازها، مانند متـالوپروتئینـازهای با فعالیت فیبرینوژنولیتیک، در درمانهای پزشکی، قابل استفاده هستند. این آنزیمها سطوح فیبرینوژن را در پلاسما کاهش میدهند و یا پلاسمای لخته شده را حل میکنند (ترومبولایزز) (25).
- سرین پروتئازها: سرین پروتئازها در زهر مارهای ویپریده، الاپیده و کلوبریده وجود دارد (26). سرین پروتئازهای زهر مار زنجیرههای پلیپپتیدی را در موقعیت ریشههای آمینواسیدی دارای بار مثبت در ناحیه C-ترمینال میشکنند. تمامی اعضای این گروه را میتوان به عنوان اندوپپتیدازها طبقهبندی کرد. سرین پروتئازها اغلب فعالیت استرولیتیک قوی در مقابل استرهای آنالوگ سوبستراهای پپتیدی ویژه نشان میدهند. این ویژگی برای روشهای سنجش کنیتیکی مفید است. تعدادی از سرین پروتئازها هر دو فعالیت فیبرینولیتیک و فیبرینوژنولیتیک را دارند. اما تعدادی از آنها تنها فعالیت فیبرینوژنولیتیک دارند و اغلب پروتئازهای شبه ترومبین نامیده میشوند. با این وجود، واکنش آنها با دیگر سوبستراهای ترومبین، به خوبی فیبرینوژن نیست. به علاوه، تعدادی گزارشها نیز بر وجود سـرین پروتئازهایی با فعالیتهایی از قبیل فعال کننده فاکتور V، پروتئین C، پلاسمینوژن یا پلاکتها اشاره میکنند. بیشتر عمل سرین پروتئازهای زهر مار شامل اثر بر تراکم پلاکت، انعقاد خون، فیبرینولیز، سیستم کمپلمان و فشار خون است (27، 15).
4- آنزیمهای شبه ترومبین: این آنزیمها در اکثر زهر مارهای خانواده ویپریده و کروتالیده یافت شدهاند. این آنزیمها در خواص فیزیکوشیمیایی، گسستن پیوند پپتیدی و فعالیت بیولوژیکی با دیگر فاکتورهای انعقـادی و پلاکتها تفاوت دارند. آنزیمهای شبهترومبین زهر مارها به خانواده سرین پروتئازها تعلق دارند که در شرایط آزمایشگاهی خون را لخته میکنند. این آنزیمها هنگامی که در شرایط طبیعی عمل میکنند با کاهش مقدار فیبرینوژن موجود در گردش خون، از انعقاد خـون جلوگیری میکنند (28)؛ بنابراین آنزیمهایی از زهر مار که دارای فعالیتهای پروتئولیتیکی و انعقادی هستند و میتوانند در فرآیند انعقاد مداخله کنند، به عنوان آنزیمهای شبه ترومبین شناخته میشوند. این آنزیمها اساساً سرین پروتئاز میباشند و همانند ترومبین فیبرینوژن را لخته کند و فیبرینوپپتیدهایA و B را آزاد نماید (30، 29). برخی از آنزیمهای شبه ترومبین به عنوان عامل ضد انعقاد برای جلوگیری و درمان تعداد زیادی از بینظمیهای ترومبوتیک، جراحی، پیوند عضو، در آزمایشگاهها برای سنجش فیبرینوژن در نمونههای خون هپارینه و به عنوان یک عامل در مطالعات انعقادی استفاده میشود. در درمان بالینی، این سرین پروتئازها برای جلوگیری از ترومبوز و اصلاح گردش خون (کاهش ویسکوزیته خون) استفاده میگردند. در حال حاضر تعدادی از این آنزیمها شامل آنکرود، باتروکسوبین و رپتیلاز به صورت دارو استفاده میشوند (32، 31).
5- پروتئازهای شبه کالیکرین: گروه دیگری از سرین پروتئازهای سمی، آنزیمهای پروتئازی شبه کالیکرین هستند. این آنزیمها هیپوتنسیوکالکرین را از کینینوژن پلاسمای حیوانی آزاد میکنند. اخیراً یک پروتئاز شبه کالیکرین از زهر مار Agkistrodon Halys Blomhofi جداسازی و هالیستاز نامیده شده است. این آنزیم از نظر توالی، به کالیکرین (42%) شباهت زیادتری در مقایسه با ترومبین (26%) دارد (33) و زنجیره βВ را در 42 Arg و با سرعت کمتر از زنجیره αА فیبرینوژن را میشکنند و محصولی تولید میکند که از لختههای فیبرین تولیدی توسط ترومبین کوچکتر باشد. در نتیجه از لخته شدن طبیعی فیبرینوژن جلوگیری میکند و کاهش فشار خون را القاء و از انعقاد خون جلوگیری میکنند (34).
6- فعالکنندههای پروتئین C: فعالکننده پروتئین C، پروتئینازهای ضد انعقادی است که فاکتور Va و VIIa را غیر فعال میسازد و نقشی کلیدی در کنترل هموستاز دارد. پیشساز غیر فعال آن، پروتئین C، پروتئینی وابسته به ویتامین K و زیموژنی دو زنجیره است که توسط ترومبین فعال میشود. پروتئین C فعال فاکتورهای Va و VIIa را تجزیه میکند، بنابراین ضد انعقادی است (27، 6). برخلاف واکنش فعالکنندگی پروتئین Cتوسط ترومبین که نیاز به ترومبومودین به عنوان کوفاکتور دارد، این فعالکنندهها مستقیماً پروتئین C را به شکل فعالش در میآورند. پروتاک، سریعترین فعالکننده پروتئین C، از زهر مارAgkistrodon Contortrix Contortrix تخلیص شده است و در تشخیص اختلالات مسیر پروتئین C به طور وسیعی مصرف میشود (36، 35).
7- فعالکننده فاکتور V: فاکتور V گلیکوپروتئینی چندکاره با وزن مولکولی 330 کیلودالتون است که اثرات مهمی در زمینههای انعقادی و ضدانعقادی دارد. ترومبین با شکستن فاکتور V فاکتور Va را ایجاد میکند. فاکتورVa کوفاکتور تقویتکننده واکنش فعالسازی پروترومبین میباشد که توسط فاکتور Xa کاتالیز میگردد و فعالیت کوفاکتوری آن توسط پروتئینC فعال شده تنظیم میشود. همچنین فاکتور V به عنوان کوفاکتور در غیر فعال سازی فاکتور VIII عمل میکند (37). تعدادی فعالکننده فاکتور V از زهر مارهای Bothrops Atrox، Vipera Russelli،Naja Nigricollis Nigricollis، Naja Naja Oxiana و Vipera ursine جداسازی شده است (38).
8- فعالکننده فاکتور X: فعالکننده فاکتور X از زهر مارهای بسیاری از گونههای متعلق به خانوادههای ویپرده و کروتالیده و تعداد کمی از مارهای متعلق به خانواده الاپیده جداسازی شدهاند. این فعالکنندهها سرین پروتئاز یا متالوپروتئیناز هستند. مهمترین آنها فعالکننده فاکتور X و RVV-X است که در زهر مار Vipera russelli یافت میشود. از RVV-X در تعدادی از سنجشهای انعقادی، به طور مشخص برای اندازه گیری خود فاکتور X، برای تخمین اثر ضدانعقادی لوپوس و برای تمایز دادن فاکتور VII و فاکتور X استفاده میشود (39).
9- فعالکنندههای FX: FX بالغ یک پروتئین 59 کیلو دالتون است متشکل از یک زنجیره سنگین که با پیوند دیسولفیدی به یک زنجیره سبک متصل است. FX با ایجاد شکست در پیوند Arg 194-Ile 195 خود که 52 ریشه اسیدآمینه اول از ناحیه N-ترمینال زنجیره سنگین برداشت شده فعال میشود. تعداد کمی از سرین پروتئازهایی که FX را فعال میکنند، از زهر مارها جداسازی شدهاند (40). به عنوان مثال این نوع از فعالکنندهها از زهر مارophiophagus Hannah (41) و Bungarus fasciatus (42) جداسازی شده است. این فعالکنندهها با ایجاد شکست در زنجیره سنگین FX وابسته به یونهای Ca2+ عمل میکنند (43).
10- فعالکنندههای FVII: FVII به عنوان یک زیموژن تک زنجیرهای 50 کیلودالتون در خون گردش میکند. شکست پیوند پپتیدی Arg 152-Ile 153 آن را به شکل فعال فیزیولوژیکی که به صورت FVIIa دو زنجیره میباشد، تبدیل میکند (44). سرین پروتئازهایی که فقط FVII را فعال کنند تاکنون جداسازی نشدهاند. برای مثال، اسکوتارین فعالکننده FVII، فعالکننده پروترومبینی گروه C نیز میباشد که تشخیص آن به واسطه وزن ملکولی محصولات حاصل از تخریب آن تشخیص داده میشود (45). فعال سازی FVII به وسیله اسکوتارین مشابه فعالسازی این فاکتور در مسیر داخلی انعقاد است. فعالسازی به وسیله فسفولیپیدها و یونهای Ca2+ بهتر و شدیدتر صورت میگیرد.
11- فعالکنندههای FV: FV پروتئین تک زنجیرهای 230 کیلو دالتونی است. فعالسازی این فاکتور به وسیله α-ترومبین با ایجاد شکست در سه موقعیت بعد از Arg 709، Arg 1018، Arg 1545 ایجاد میشود. شکست در دو موقعیت اول (Arg 709, Arg 1018) برای فعالشدن کافی نیست؛ اما شکست در موقعیت سوم را تسریع میکند که این شکست برای فعالشدن ضروری است. آنزیم VLFVA و RVV-V به واسطه شکست FV پس از اسیدآمینه Arg 1545 آن را فعال میکند (46).
12- فعالکنندههای پلاسمینوژن: پلاسمینوژن انسان یک گلیکوپروتئین تک زنجیرهای 92 کیلو دالتونی است (47). فقط سه فعالکننده ویژه پلاسمینوژن از زهر مارها جداسازی شده است که عبارتند از TSV-PA (48)، Haly-PA (49) و LV-PA (50) میباشد. بهترین مورد شناسایی شده TSV-PA است که یک سرین پروتئاز تک زنجیرهای است و پلاسمینوژن را در محلی مانند فعالکننده پلاسمینوژن نوع اوروکینازی و فعالکننده پلاسمینوژن نوع بافتی (بعد از Arg 561) برای تولید پلاسمین (آنزیم دو زنجیرهای کلیدی در فیبرینولیز یا تجزیه فیبرین) میشکند.
13- نوکلئازها و ریبونوکلئازها: اندونوکلئازهای زهر مار، پیوندهای حساس فسفات، دیاسترهای داخل زنجیرهای DNA یا RNA را هیدرولیز میکنند. نوکلئازها (DNAase، RNAaseو فسفودی استرازها) و نوکلئوتیدازها (´5-نوکلئوتیدازها، ADPases و ATPases) به طور وسیع در زهر مارها وجود دارند. این آنزیمها کمتر مطالعه شدهاند و نقش دارویی آنها به وضوح نشان داده نشده است. گزارش شده که برخی از آنها بر روی تراکم پلاکتها اثر دارند. آنزیمهای ریبونوکلئاز و دیزوکسی ریبونوکلئاز عمل هیدرولیز را افزایش میدهند و اغلب در زهر مارهایی که دارای خاصیت عصبگرا یا نروتوکسین هستند مانند مار کبرا وجود دارند (51، 15).
ب- ترکیبات پروتئینی ضد انعقادی با خاصیت غیرآنزیمی
1- بازدارندههای ترومبین: بوثروجاراسین بازدارندهای با وزن مولکولی 27 کیلو دالتون است که از زهر مار Bothrops Jararaca جداسازی شده است. این پروتئین از زیر واحدهای 13 کیلودالتون که با پلهای دیسولفیدی به هم متصل شدهاند، تشکیل شده است. بوثروجاراسین دو مکانیسم مستقل برای جلوگیری از انعقاد دارد. این ماده زمان انعقاد فیبرینوژن را توسط بازدارندگی رقابتی و جلوگیری از اتصال ترومبین به ترومبودیولین و کاهش نرخ فعالکنندگی پروتئین C، طولانی میکند (39، 5).
2- ضد انعقادهای لوپوس: این ضد انعقادها، یک جمعیت هتروژن از ایمونوگلوبینها (آنتیبادیهای فسفولیپیدی) هستند که در تستهای انعقادی وابسته به فسفولیپیدها مانند PT، aPTT و KCT تداخل ایجاد میکنند. به دلیل هتروژنیک ملکولی ضد انعقادهای لوپوس، هیچ تستی به طور مستقل منجر به غربال رضایتبخش آنها نشده و بیشتر از aPTT و KCT استفاده میشود (52).
3- فاکتور ونویلبرلند: تعدادی از گونههای مار Bothrops حاوی بوتروستین میباشند. بوتروستین برای اینکه بر روی پلاکتها تأثیر بگذارند به فاکتور ونویلبرلند نیاز دارند. این ماده به طور جزئی پلاکتهای حاصل از بیماری برنارد-سولیر را جمع میکند (53، 39). در مطالعات اخیر فاکتورهای ضد انعقادی از زهر مارها جدا شدهاند که عملکردی شبیه فاکتور ونویلبرلند در انسان را دارند که از آن جمله میتوان به اِکیستین از مار جعفری اشاره کرد که تجمع پلاکتها را مهار میکند (54).
4- پلاکتهای گلیکوپروتئینی: بسیاری از زهر مارها فعالیت پلاکتی را تحت تأثیر قرار میدهند که مهمترین آنها دیس اینتگرینها هستند. دیساینتگرینها خانواده بزرگی از پروتئینهای همولوگ را تشکیل میدهند که از تجمع پلاکتها از طریق بازدارندگی فعالیت گیرندههای گلیکوپروتئینی سطحی جلوگیری میکنند (55).
5- غیرفعال کنندههای مهـارکنندههای سـرین پروتئازها (سرپینها): سرین پروتئازهایی برای غیرفعال کردن سرپینهای پلاسما، مهارکنندههای سرین پروتئاز درگیر در تنظیم کردن فعالیت فاکتورهای انعقادی و فیبرینولیز به دست آمدهاند. CR سرپیناز یک پروتئیناز 45/5 کیلو دالتونی است که آنتیترومبین III انسانی را با ایجاد شکست در Arg 393-Ser 394 جایگاه فعالش غیرفعال میکند (واکنشی وابسته به هپارین). غیر فعال کردن مهار کنندههای فیبرینولیز یکی از مکانیسمهای افزایش فیبرینولیز است. به طور مثال، پروتئیناز-1 هپارین کوفاکتور II را در حضور یونهای Ca2+ غیرفعال میکند (56).
ج- خونریزیدهندهها
متالو پروتئینازها به وسیله بر هم زدن و مختل کردن فعل و انفعالات بین سلولهای اندوتلیال و غشاء پایه به عنوان یک پیامد تخریب ترکیبات پروتئینی غشاء پایه مانند فیبرونکتین، لامینین، کلاژن نوع IV و نیدوژن (انتاکتین)، به علاوه با تخریب پروتئینهای غشاء سلول اندوتلیال، اینتگرینها و کدهرینها ایجاد خونریزی میکنند (58، 57). اتصال به کلاژن دارای اهمیت زیادی برای فعالیت خونریزی دهنده متالوپروتئینازها است. پیشنهاد شده که علاوه بر نقش این متالوپروتئینازها در سست کردن دیواره رگ، در هم شکستن بیوفیزیکی مانند تخریب کشش دیواره و ایجاد شکاف استرسی وابسته به جریان خون، نقش معنیداری در پاتوژنز آسیب سلول اندوتلیال و خونریزی تحریک شده به وسیله آنها بازی میکند. بسیاری از متالوپروتئینازها دارای فعالیت خونریزی دهنده هستند و همچنین اکثریت آنها فیبرین یا فیبرینوژنولیتیک بودند (60، 59). اکثر پروتئینهای موجود در زهر مار در جدول 2 آورده شدهاند.
جدول 2- خانواده پروتئینی موجود در زهر اکثر مارها
خانواده پروتئینی |
هدف در سیستم هموستاتیک |
اثر |
سرین پروتئازها |
پلاکتها |
تراکم |
FX، FVII، FV، FII، PC |
فعال سازی |
پلاسمینوژن |
فعال سازی |
فیبرینوژن |
انعقاد |
فیبرین |
تخریب |
سرپینها |
غیرفعال سازی |
متالوپروتئینازها |
سلولهای اندوتلیال، غشاء پایه |
خونریزی |
پلاکتها |
مهار تراکم و انباشتگی |
FII، FX |
فعال سازی |
فیبرینوژن (فیبرین) |
تخریب |
سرپینها |
غیرفعال سازی |
فسفولیپازهای A2 |
FXa، FIIa، TF/FVII |
مهار |
پلاکتها |
تراکم و انباشتگی، مهار تراکم و انباشتگی |
L- آمینواسیداکسیدازها |
سلولهای اندوتلیال |
خونریزی |
پلاکتها |
تراکم و انباشتگی، مهار تراکم و انباشتگی |
´5-نوکلئوتیدازها |
پلاکتها |
مهار تراکم و انباشتگی |
دیساینتگرینها |
پلاکتها |
مهار تراکم و انباشتگی |
شبه لکتین نوع C |
FIX،FX، FIIa |
مهار |
پروتئینها |
FII، FX |
فعال سازی |
پلاکتها |
مهار انباشتگی، انباشتگی |
توکسینهای سه انگشتی |
FVIIa |
مهار |
پلاکتها |
مهار تراکم و انباشتگی |
د- پروتئازهای پیش انعقادی
این آنزیمها یک فاکتور انعقادی بهخصوص در آبشار انعقادی را فعال میکنند و شکلگیری لخته را تسریع میکنند. فاکتورهای پیشانعقادی از جمله فعال کنندههای FVII، فعال کنندههای FX، فعال کنندههای پروترومبینی میباشند. یکی از مهمترین فاکتورهای انعقـادی، فعالکنندههای پـروترومبینی هستند. فعالکنندههای پروترومبین زهر مار متالوپروتئیناز یا سرینپروتئاز هستند و براساس مکانیسم عمل و کوفاکتورهای مورد نیازشان در چهار گروه A، B، C، D طبقه بندی میشوند.
انواع فعالکنندههای پروترومبین
آنزیمهای پروتئاز در زهر مارها میتوانند مشکلات خاص انعقاد خون را ایجاد نمایند. همانطور که گفته شد، پروتئازهای خالص شده از زهر مار به دو گروه تقسیمبندی میشوند. گروه اول متالوپروتئازها هستند که برای فعالیت نیاز به یونهای کلسیم و روی دارند. این آنزیمها به عنوان عامل فعال کننده فاکتور (X)10 خون، فعال کننده پروترومبین، پروتئازهای هموراژیک و پروتئازهای ایجاد مرگ برنامه ریزی شده سلولی عمل میکنند. گروه دوم پروتئازهای سرینی هستند که به عنوان عامل فعال کننده فاکتور (V)5 خون، فعالکننده پروتئین C، فعالکننده پلاسمینوژن، عامل ترشح کینین، فعالکننده فاکتور (X)10 خون و فعال کننده پروترومبین عمل میکنند.
1- فعالکنندههای پروترومبینی گروه یک (A): این متالوپروتئینازها بهطور مؤثر پروترومبین را بدون نیاز به هر گونه کوفاکتوری مانند یونهای Ca2+، فسفولیپیدها یا FVa فعال میکنند. این فعالکنندهها در زهر تعدادی از مارهای افعی یافت شدهاند و احتمالاً نقش توکسین را در زهر مار دارد و پس از آن نسبت به مهار کنندههای طبیعی منعقد کننده، سرپینها از جمله آنتیترومبین مقاومت میکنند (61). بهترین نمونه فعالکننده گروه A، اکارین است که از زهر مار جعفری جداسازی شده است (12). پروتئین متالوپروتئینازی و به لحاظ ساختاری، 64% با زنجیره سنگین فعال کننده FX (RVV-X) از زهر مار افعی راسل یکسان است. اکارین شامل سه دُمین، دُمین متالوپروتئیناز، دُمین شبه دیس-اینتگرین و یک دُمین غنی از سیستئین است (شکل 3) (61). اکارین یک آنزیم کارآمد و مؤثر با Km پایین برای پروترومبین و Kcat بالا میباشد. اکارین پیوند بین 321 320-Ile Arg در پروترومبین را میشکند و میوزوترومبین تولید میکند. میوزوترومبین با هضم خود بهخودی سرانجام به α-ترومبین تبدیل میشود. اکارین همچنین میتواند دسکربوکسی پروترومبین را که موجب تجمع و انباشتگی در طول درمان با وارفارین میشود، فعال کند. ارزش این آنزیم در این است که بر خلاف فاکتور Xa میتواند به طور مستقل بدون نیاز هیچ کوفاکتوری، حتی بدون فاکتور V بر روی پروترومبین کربوکسیله شده و یا کربوکسیله نشده عمل نماید؛ بنابراین حتی اگر در فاکتور V اختلالی وجود داشته باشد، میتوان با این آنزیم میزان موجودی پروترومبین را در خون بیماران اندازهگیری نمود و از آن به عنوان یک ابزار مهم در آزمایشگاهها برای بررسی خون بیمارانی که دچار بیماری کبدی هستند، استفاده کرد (62).
شکل 3- فعالکنندههای پروترومبینی گروه یک (A)
2- فعالکنندههای پروترومبینی گروه دوم (B): فعال کنندههای پروترومبینی گروه دوم برای فعالیت نیاز به غلظت میلیمولار Ca2+ دارد و در فقدان Ca2+ فعالیت ندارند. همچنین بر خلاف اکارین مشتقات پروترومبینی را که مزاحم اتصال به Ca2+ میشوند را فعال نمیکند؛ مانند دسکربوکسی پروترومبین و پری ترومبین. از لحاظ عملکردی زیر واحد متالوپروتئیناز جداشده شبیه اکارین است و نیاز به مقدار زیاد Ca2+ برای فعالیت ندارد (61). کارین اکتیواز-1، فعالکننده دیگر پروترومبین میباشد که از زهر مار جعفری جدا شده است و در مقایسه با اکارین و دیگر فعالکنندههای پروترومبینی گروه A این پروتئیناز فعالیتش وابسته به Ca2+ است. این پروتئین شامل دو زیر واحد میباشد که به وسیله پیوند غیر کوالانسی بههم متصلاند: یک متالوپروتئیناز 62 کیلودالتونی و یک شبه لکتین 25 کیلودالتونی. نوع C دیمری سولفیدی شده است (شکل 4) (63، 61). زیر واحد وابسته به لکتین نوع C وابستگی به Ca2+ را نوسازی میکند و آن را به حالت اولیه بر میگرداند. فعال سازی پروترومبین به وسیله کارین اکتیواز-1 توسط قطعه یک از پروترومبین مهار میشود و زیر واحد تنظیمی آن مستعد اتصال به قطعه یک در حضور یونهای Ca2+ است؛ بنابراین این پروتئین کنفورماسیون Ca2+-اتصال را از دُمین Gla در پروترومبین از طریق زیر واحد تنظیمی 25 کیلو دالتونی تشخیص میدهد و متعاقب آن تبدیل پروترومبین به وسیله زیر واحد کاتالیتیک 62 کیلو دالتونی کاتالیز میشود (63، 61).
شکل 4- فعالکنندههای پروترومبینی گروه دو (B)
3- فعالکنندههای پروترومبینی گروه سوم (C): این فعالکنندهها سرین پروتئازهایی هستند که منحصراً در زهر مارهای خانواده الاپیده استرالیایی یافت میشود و نیاز به Ca2+ و فسفولیپید برای فعالیت بیشینه خود دارند. این فعالکنندهها از زهر مارهایی مانند O.Scutellatus و Pseudonaja textilis جدا و خالص سازی شدهاند و دارای وزن ملکولی بالا حدود 250 کیلو دالتون و چندین زیر واحد هستند (61). از این گروه پسوتارین C از زهر مار Pseudonaja textilis خالص سازی شده است. قدرت و بازده این فعالکننده پروترومبین 20-16 درصد زهر خالص مار بود. پسوتارین C، فعالیت پیشانعقادی قوی در پلاسمای انسان دارد. این فعالکننده، پروترومبین گاوی را به ترومبین بالغ با شکست آن در باندهای پپتیدی 274 273-Thr Arg و Arg 323-Arg 322 (مطابق با شکست مخصوص، مانند Fxa) تبدیل میکند. پسوتارین C به لحاظ ساختاری و عملکردی شبیه به فاکتور انعقادی Fxa پستانداران و فعالکنندههای پروترومبینی گروه D زهر مار میباشد و یک زنجیره سبک و یک زنجیره سنگین دارد که به وسیله یک پیوند دیسولفیدی درون زنجیری به هم متصلاند. زنجیره سبک آن یک دُمین Gla دارد که به وسیله دو دُمین شبه EGF ادامه یافته است. زنجیره سنگین شامل یک دمین سرین پروتئاز است (شکل 5) (65، 64). فعالسازی بخش پپتیدی حاکی از کوتاهتر بودن آن از Fx پستانداران است. در روند انعقاد خون پستانداران، Fva بعد از نقش انعقادی خود به واسطه شکست پروتئولیتیک به وسیله پروتئین C فعالکننده (APC)، غیرفعال میشود که این یک تنظیم مهم در آبشار انعقادی میباشد (61).
شکل 5- فعالکنندههای پروترومبینی گروه سوم (C)
4- فعال کنندههای پروترومبینی گروه چهارم (D): پروتئینازهایی این گروه که تاکنون یافت شدهاند، منحصراً در زهر مارهای خانواده الاپیده استرالیایی وجود دارند. فعالیت آنها به طور مؤثری به وسیله اضافه کردن یونهای Ca2+ و Fva و حبابهای فسفولیپیدی دارای بار منفی، تحریک میشود. این فعالکنندهها در زهر مار ببری، مار فلس خشن، مار نواری شکل استفان، مار ببری پنینسولا و مار مشکی شکم قرمز یافت شده است (61).
تروکارین D خالص شده از زهر Tropidechis carinatus بهترین و بیشترین نمونه مطالعه شده در گروه فعالکنندههای پروترمبینی گروه D میباشد. به لحاظ توانایی، قدرت این فعالکننده به وسیله اضافه کردن Ca2+ و Fva و فسفولیپیدها حدود 4 درجه بالا میرود. توالیهای آمینواسیدی تروکارین D و هوسپارین D به لحاظ ساختاری مشابه Fxa میباشند. تروکارین D همچنین بهطور مشابه دو پیوند پپتیدی (Arg 274-Thr 275 و Arg 323-Ile 324) را در طول فعالسازی پروترومبین به عنوان Fxa میشکند؛ از این رو به لحاظ عملکردی مشابه Fxa پستانداران است. این فعال کنندهها دو زنجیره دارند: زنجیرههای سبک شامل یک دُمین Gla که به وسیله دو دُمین EGF ادامه یافته است و زنجیرههای سنگین که شامل یک دُمین سرین پروتئاز میباشد که این دو زنجیره با یک پیوند داخل زنجیری دی سولفیدی به همدیگر متصل نگه داشته شدهاند (شکل 6) (66 و 61).
شکل 6- فعال کنندههای پروترومبینی گروه چهارم (D)