۱۴ نتیجه برای سرطان پستان
سیدسعید مظلومی، محمد زارع جوشقانی، مرضیه فیصل، فاطمه ملکی، فرخ لقا ثروت، محمدحسین احمدیه،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین سرطان زنان در بیشتر کشورهای جهان محسوب می گردد. یکی از مهمترین راههای تشخیص زودرس این بیماری، خودآزمایی پستان است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش بهداشت بر روی آگاهی، نگرش و عملکرد معلمان زن مدارس راهنمایی شهر یزد در مورد سرطان پستان انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی که از نوع قبل و بعد بود، جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه در دو مرحله قبل و بعد از آموزش در مورد ۱۴۰ معلم زن مدارس راهنمایی شهر یزد انجام شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون آماری McNemar، در سطح معنی داری P?۰,۰۵انجام شد.
یافته ها: آموزش خودآزمایی پستان باعث افزایش آگاهی، نگرش و عملکرد شد و در همه موارد، اختلاف در سطح P<۰,۰۰۱ معنی دار بود. بین عوامل فردی (سن، تحصیلات و سابقه کار) و میزان تاثیر آموزش بهداشت بر آگاهی، نگرش و عملکرد جامعه مورد بررسی ارتباط آماری معنی داری مشاهده نشد. پس از پیگیری یک ماهه از نظر عملکرد، مشاهده شد که ۶۲.۸۶% از زنان مورد مطالعه، قبل از آموزش، خودآزمایی پستان را به علت ندانستن روشهای صحیح آن انجام نمی دادند که بعد از آموزش به ۳۳.۵۷% کاهش یافت (P=۰.۰۰۰).
نتیجه گیری: به طور کلی، ساده ترین و مهمترین روش در تشخیص زودرس سرطان پستان، معاینه پستان هم توسط فرد و هم توسط پزشک است. توجه به این امر در بیماریابی و تشخیص سرطان پستان در همان مرحل اولیه بسیار کمک کننده است. به همین علت توصیه می شود معلمان تحت برنامه های موثر آموزش بهداشت در خصوص سرطان پستان و چگونگی خودآزمایی آن قرار گیرند.
نوریه شریفی سیستانی، محمدهادی صادقیان، فاطمه همایی، فاطمه حقیقی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۵ )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع چشمگیر سرطان پستان در جهان و نیز در کشور ما ایران، مطالعات گسترده ای در مورد روشهای تشخیصی و درمانی و عوامل موثر در پیش آگهی آن انجام شده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت میزان تکثیر سلولی و همچنین وضعیت گیرنده هورمون های استروئیدی در سرطان پستان و ارتباط این عوامل با یکدیگر و با سایر عوامل نظیر سن، درگیری گره های لنفاوی و درجه تومور انجام شد.
روش تحقیق: این مطالعه تحلیلی- کاربردی در سال ۱۳۸۳ و در بخش پاتولوژی بیمارستان قائم (عج) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. ۵۰ مورد از انواع سرطان های پستان با تشخیص تایید شده هیستوپاتولوژی انتخاب و پس از بازبینی اسلایدهای میکروسکوپی و تهیه برشهای مناسب، رنگ آمیزی اختصاصی، به روش ایمنوهیستوشیمی با نشانگرهای استروژن (ER) و پروژسترون (PR) و Ki-۶۷ انجام شد؛ سپس اسلایدها جهت تعیین میزان ایمنورآکتیویتی سلول های تومورال با استفاده از سیستم H-Score در مورد نشانگرهای ER-PR و درصد سلول های مثبت برای نشانگر Ki-۶۷ توسط دو نفر متخصص آسیب شناسی بررسی و نتایج آن گزارش شد. داده ها با استفاده از آزمونهای آماری ANOVA و ضریب همبستگی Spearman در سطح معنی داری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: میزان بروز Ki-۶۷، ER و PR در افراد مبتلا به سرطان پستان از نوع داکتال مهاجم به ترتیب به طور متوسط %۲۴,۲۵ ± ۲۰.۸۳، ۸۹.۶۲ ± ۱۱۲.۶۳ و ۵۹.۰۰ ± ۱۰۰.۶۹ بود. بین بروز Ki-۶۷ و PR رابطه معنی دار و مشخصی مشاهده گردید (P=۰.۰۵) اما بین Ki-۶۷ و ER رابطه ای یافت نشد؛ همچنین بین بروز ER و PR رابطه معنی داری وجود داشت (P=۰.۰۰). میزان Ki-۶۷ در سه درجه مختلف سرطان داکتال مهاجم پستان تفاوت معنی داری با یکدیگر نشان دادند (P=۰.۰۱). در بین انواع نادر سرطان های پستان، بیشترین درصد بروز Ki-۶۷، PR و ER در مورد سرطان لبولار مهاجم و کمترین درصد مربوط به سرطان پاپیلری و مدولاری بود.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت نتایج ایمنوهیستوشیمی در پیش آگهی و درمان بیماران و نتایج حاصل، علاوه بر روش صحیح، استانداردکردن گزارش دهی ER و PR امری ضروری است.
می نور لمیعیان، علیرضا حیدرنیا، فضلاله احمدی، سقراط فقیهزاده، مریم آگیلار وفایی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین سرطان زنان در ایران است. تشخیص زودرس این بیماری در موفقیتآمیز بودن درمان، کاهش میزان مرگ و میر، کاهش بار بیماری و هزینههای درمانی ناشی از تشخیص دیرهنگام آن بسیار مؤثر است. در کشور ما، علل عمده مرگ و میر و سایر پیامدهای ناگوار این بیماری ناشی از مراجعه دیر هنگام زنان است. تاکنون چگونگی این رفتار بررسی نشده است. این تحقیق به منظور انجام مطالعهای کیفی برای روشنسازی مفهوم کنترل و پیشگیری از سرطان پستان و مؤلفههای تأثیرگذار بر آن روی زنان شهر تهران انجام گردید. روش تحقیق: تحقیق با طراحی رویکرد کیفی و به روش Grounded Theory بر روی زنان در یک طیف گسترده و با انتخاب نمونهها به صورت هدفمند انجام شد و مفهوم کنترل و پیشگیری بیماری سرطان پستان از طریق مصاحبههای عمیق نیمهسازمانیافته (گروهی و فردی) بررسی گردید. جمعآوری دادهها آن قدر ادامه یافت تا اشباع دادهها حاصل گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل مقایسهای مداوم انجام شد. یافتهها: تحقیق بر روی ۳۱ نفر زن در سنین ۰۵/۸± ۴۹ سال، شامل ۸/۵۴% شاغل، ۱/۴۵% خانهدار، ۳/۴۸% با سطح تحصیلات متوسط و ۲۷% متأهل، انجام شد. دو روند مؤثر بر رفتار زنان در قالب عوامل فردی به عنوان روند تعیینکننده رفتار کنترل سرطان پستان و عوامل اجتماعی به عنوان موارد تأثیرگذار بر این رفتار شناسایی شدند. سه مقوله نگرش نامطلوب نسبت به رفتار، درک ناکافی از خطر و ناکارآمدی درکشده از دادهها استحصال گردید. مفاهیم مذکور همان موانع و ناکامیهایی هستند که در فرایند رفتار کنترل سرطان پستان با تصویر رفتار منفعل ممکن است بروز کند. نتیجهگیری: کنترل مفهومی چندبعدی و دارای ابعاد و زمینههای فردی و اجتماعی است اما درجه انتخاب ارادی فردی بالاست؛ پس از تجزیه تحلیل نهایی دادهها، نگرش نامطلوب نسبت به کنترل و پیشگیری از سرطان پستان به عنوان متغیر مرکزی و ترغیب آگاهانه برای اصلاح آن تشخیص داده شد. ارتقای سلامت زنان که نیمی از جمعیت فعال کشور را تشکیل میدهند، از ملزومات توسعه پایدار به شمار میرود و تدوین راهکارهای مناسب به منظور هوشیارسازی نسبت به تهدیدات سلامتی، رسالت آموزش بهداشت میباشد. لازمه برنامهریزی مؤثر آموزشی در این زمینه توجه به ساختار نگرش زنان میباشد و به نظر میرسد بررسیهای کیفی بهتر از روشهای کمّی میتوانند موقعیتهای رفتاری را تبیین و به طراحی مداخلات آموزشی کمک نمایند. استخراج مفهوم کنترل و پیشگیری از سرطان پستان به روشهای کمّی متداول و مقایسه آن با نتایج این تحقیق پیشنهاد میشود.
مهرداد مقیمی، سید علی مرعشی، فرشته کمانی، علی کبیر،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۷ )
چکیده
زمینه و هدف: بیوپسی گره لنفاوی نگهبان، راهی مفید برای بررسیکردن وضعیت گرهی زیربغلی و تصمیم در به کارگیری دیسکسیون زیر بغل در بیماران مبتلا به سرطان پستان است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی دقت گره لنفاوی نگهبان در تشخیص صحیح وضعیت غدد لنفاوی زیر بغل انجام شد. روش تحقیق: در این مطالعه آیندهنگر، در ۳۳ بیمار مبتلا به سرطان پستان که در بیمارستانهای مهر و آیتالله طالقانی شهر تهران تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند، ابتدا گره لنفاوی نگهبان در آنها خارج شد و سپس تحت دیسکسیون زیر بغل قرار گرفتند. برای یافتن گره لنفاوی نگهبان از اسکن رادیوایزوتوپ و تزریق رنگ آبی در حین عمل استفاده شد؛ سپس نتیجه درگیری هر دو غده توسط متاستاز توسط متخصص آسیبشناسی مشخص گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و آزمون Chi-Square در سطح معنیداری ۰۵/۰P≤ مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافتهها: میانگین سنّی بیماران مورد بررسی ۴/۸۰۳/۵۲ سال بود. در تمام بیماران به کمک اسکن رایدوایزوتوپ و تزریق رنگ آبی گره لنفاوی نگهبان یافت شد. در یافتن متاستاز در غدد لنفاوی زیربغلی، میزان دقت گره لنفاوی نگهبان ۹۱/۹۰% (محدوده اطمینان ۹۵% از ۸۸/۷۷% تا ۶۰/۹۶%)، حساسیت ۹۲% (محدوده اطمینان ۹۵% از ۰۳/۷۵% تا ۷۸/۹۷%) و ویژگی ۵۰/۸۷% (محدوده اطمینان ۹۵% از ۹۱/۵۲% تا ۷۶/۹۷%) بود. نتیجهگیری: میزان موفقیت برای پیدا کردن گره لنفاوی نگهبان بالا است و میتوان از بیوپسی گره لنفاوی برای مرحلهبندی سرطان پستان در مراکز و بیمارستانهایی که امکانات این روش را دارند، استفاده نمود.
فاطمه همائی شاندیز، حمید سعیدی ساعدی، نوریه شریفی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
زمینه و هدف: رشد سلولهای سرطان پستان، اغلب تحت تأثیر هورمونهای استروئیدی قرار میگیرد. تعیین غلظتهای سلولی گیرنده هورمون استروژن (ER) و پروژسترون (PR) در تومور، جهت تعیین آن دسته از بیمارانی که از هورموندرمانی سود میبرند، مورد استفاده قرار میگیرد. میزان مثبتشدن گیرنده هورمونی، با درجه تمایز و نوع بافت تومور، سن و وضعیت یائسگی بیمار مرتبط است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ارتباط بین نتایج بررسی ایمینوهیستوشیمیایی ER و PR با خصوصیات بالینیآسیبشناسی، بویژه وضعیت قاعدگی، در بیماران مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش تحقیق: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، طیّ مدت یک سال، ۳۲۴ بیمار مبتلا به سرطان پستان، در بخش آسیبشناسی و رادیوتراپی- انکولوژی بیمارستان قائم (عج) و امید مشهد، از نظر گیرندههای هورمونی استروژن و پروژسترون، با استفاده از روش ایمنوهیستوشیمیایی، مورد آزمایش قرار گرفتند. خصوصیات بالینیآسیبشناسی بیماران مثل سن، جنس، وضعیت قاعدگی، نوع آسیبشناسی و درجه بیماری نیز با استفاده از اطلاعات موجود در پاسخهای آسیبشناسی و معاینه بالینی اولیه، کسب شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS (نسخه ۵/۱۱) و آزمون کای دو در سطح معنیداری ۰۵/۰P< مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: از ۳۲۴ بیمار، ۵/۵۲% (۱۷۰ مورد) گیرنده استروژن و ۷/۴۹% (۱۶۱ مورد) گیرنده پروژسترون مثبت بودند. از ۲۱۷ بیمار قبل از یائسگی، ۱۱۵ نفر (۹/۵۲%) گیرنده استروژنی مثبت و ۱۰۲ نفر (۱/۴۷%) گیرنده استروژنی منفی بودند. فراوانی مثبتشدگی گیرنده استروژن در بیماران یائسه ۶/۴۷% بود؛ همچنین، ۵۳% بیماران قبل از یائسگی و ۹/۴۳ % زنان یائسه از نظر گیرنده پروژسترون مثبت بودند (۰۷۷/۰P=). در ۹/۵۲% موارد زیر ۳۰ سال نیز، گیرنده استروژن مثبت بود. نتیجهگیری: در مطالعات مختلف مشخص شده است که میزان مثبتشدن گیرندههای استروژن و پروژسترون در زنان پس از یائسگی بیشتر از سنین قبل از یائسگی میباشد. با توجه به نتایج معکوس به دستآمده در مطالعه حاضر، بهتر است روش ایمنوهیستوشیمیایی در آزمایشگاههای مرجع کنترل شود؛ زیرا به نظر میرسد شایعترین علت اختلاف حاصله، اشکال در تثبت نمونه بافتی و روشهای انجام آزمایشات میباشد.
عفت هاتفنیا، شمسالدین نیکنامی، محمود محمودی، مینور لمیعیان،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از شایعترین بدخیمیهای زنان و از علل اصلی مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان در سراسر دنیا به حساب میآید. ماموگرافی به عنوان دقیقترین ابزار تشخیص زودرس، میتواند میزان مرگ و میر این بیماری را کاهش دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش بر پایه الگوی رفتار برنامهریزی شده برای ارتقای رفتار ماموگرافی در زنان شاغل ۳۵ سال به بالا انجام شد.
روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی، تأثیر یک برنامه آموزشی با هدف اصلاح عوامل نگرشی مرتبط با تشخیص زودرس سرطان پستان در زنان شاغل (۲۲۰ نفر) در کارخانههای دارویی شهر تهران ارزیابی گردید. دادهها با استفاده از پرسشنامه جمعآوری و با نرمافزار آماری SPSS (ویرایش ۵/۱۱) و آزمونهای آماری ناپارامتری (کایدو، مکنمار، ویلکاکسون و منویتنی) در سطح معنیداری ۰۵/۰>P مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند .
یافتهها: پس از مداخله آموزشی میانگین امتیازات آگاهی، نگرش، هنجارهای انتزاعی، درک کنترل رفتار، قصد و عملکرد نسبت به ماموگرافی در گروه مورد به صورت معنیداری افزایش پیدا کرد ؛ این تغییرات در گروه شاهد معنیدار نبود .
نتیجهگیری: بر اساس این مطالعه، الگوی رفتار برنامهریزی شده تأثیر قابل قبولی بر ارتقای رفتار ماموگرافی دارد. پیشنهاد میشود جهت ارتقای انجام ماموگرافی از این الگو استفاده شود .
غلامرضا شریف زاده، مهران حسینی، طیبه کرمانی، مرضیه عطایی، سید هادی اخباری،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان، شایعترین بدخیمی عضوی در زنان است که به تنهایی عامل ۱۹ درصد از مرگومیر سالانه زنان در جهان میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی برخی از عوامل خطر سرطان پستان در بین مبتلایان استان خراسان جنوبی است. روش تحقیق: در این مطالعه مورد شاهدی، گروه مورد شامل ۸۵ بیمار مبتلا به سرطان پستان بود که در طی سالهای ۱۳۸۷-۱۳۸۵ در بیمارستان امام رضا(ع) بیرجند تحت درمان قرار گرفتند. گروه شاهد شامل ۸۵ فرد مراجعهکننده به بخش رادیولوژی بیمارستان ولیعصر (عج) بیرجند بود که ابتلا به سرطان پستان برای آنها رد شده بود و از نظر سن، شغل و سطح تحصیلات با گروه مورد همسانسازی شده بودند. اطلاعات مورد نیاز گروه مورد از طریق بررسی پروندهی پزشکی ایشان و همینطور مصاحبه حضوری، پس از هماهنگی با مراکز بهداشتی شهرستانهای محل سکونت بیماران، بهدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از نرم افزار آماری SPSS و شاخص نسبت شانس استفاده شد. یافتهها: سابقه خانوادگی مثبت، مصرف سیگار و مواد مخدر، عدم سابقه خودآزمایی پستان (سطح آگاهی بهداشتی) و خروج دردناک شیر در طی مدت شیردهی ارتباط معنیداری با ابتلا به سرطان پستان نشان دادند. نتیجهگیری: با توجه به اینکه برخی از عوامل خطر بروز سرطان پستان قابل پیشگیری میباشند، تغییر شیوه زندگی در این موارد میتواند به عنوان یکی از توصیههای پیشگیری مد نظر قرار گیرد. انجام معاینات منظم در افرادی که سابقه خانوادگی مثبت دارند می تواند کمک بسزایی در تشخیص به موقع بیماری بنماید.
فاطمه حقیقی، مهیار محمدیفرد، قدرت اله ناصح، کتایون هاشم، سید علیرضا سعادتجو،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان، دومین علت مرگ و میر در کشورهای صنعتی و سومین علت مرگ و میر در کشورهای در حال توسعه میباشد. این مطالعه به منظور بررسی شیوع سرطان پستان در زنان بالای ۳۰ سال شهر بیرجند در سال ۸۹-۱۳۸۸ انجام شد.
روش تحقیق: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، ۲۰۰۰ نفر از زنان بالای ۳۰ سال شهر بیرجند، به روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب شدند. پس از ارائه توضیحات لازم در زمینه اهمیت غربالگری، شرایط و نحوه معاینات برای شرکتکنندگان، پرسشنامه مشخصات فردی توسط آنان تکمیل شد. شرکتکنندگان، یک هفته پس از اتمام قاعدگی، توسط پزشک عمومی زن و در شرایط استاندارد تحت معاینات بالینی پستان قرار گرفتند و در صورت لمس توده در معاینه پستان، برای تشخیص دقیق نوع و اندازه ضایعه، برای انجام ماموگرافی معرفی شدند. موارد مثبت، برای بیوپسی مجدداً به پزشک متخصص جراحی ارجاع شدند. دادهها، با استفاده از نرمافزار SPSS (ویرایش ۱۵) و آزمون آنالیز واریانس یکطرفه، در سطح معنیداری ۰۵/۰ تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: از ۲۰۰۰ نفر زن مورد مطالعه، ۸۰ نفر به دلیل مخدوشبودن پرسشنامه، از مطالعه حذف شدند. میانگین سنی افراد باقیمانده (۱۹۲۰ نفر) ۵۶/۸±۴۸/۴۴ سال و حداقل و حداکثر سن آنها به ترتیب: ۳۰ و ۸۸ سال بود. ۲۶۷ نفر (۹/۱۳%) به دلیل داشتن علایم بالینی، برای ماموگرافی معرفی شدند که فقط ۱۳۴ نفر (۲/۵۰%) برای ماموگرافی مراجعه نمودند و در ۱۷ نفر از آنها (۸۳/۰ کل افراد و ۷/۱۲% مراجعین برای ماموگرافی)، ضایعهای گزارش گردید. بیشترین فراوانی ضایعه، مربوط به ضایعه فیبروکیستیک بود. برای ۳۲ نفر از آنها (۶/۱% کل افراد) بیوپسی انجام شد که در ۱۱ نفر (۵/۰%) بدخیمی گزارش گردید. میانگین سنی مبتلایان به سرطان ۶۵/۱۲±۱۸/۴۱ سال بود که با میانگین سنی زنان بدون ضایعه تفاوتی نداشت (P=۰/۱۱).
نتیجهگیری: سن متوسط ابتلا به سرطان پستان در بیرجند پایین میباشد که لزوم بررسی علل پایینتربودن سن شیوع، ضروری به نظر میرسد.
زویا طاهرگورابی، میترا مودی، بهزاد مصباحزاده،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
با توجه به شیوع بالای سرطانها- بهعنوان یکی از علتهای عمده مرگ و میر در سراسر دنیا- بهدنبال صنعتیشدن جوامع انسانی در سالیان اخیر، بهویژه سرطان پستان که در این مقاله به آن پرداخته شده است و تأثیر این سرطان بهخصوص بر سلامت زنان که دارای نقش محوری در خانواده و جامعه هستند، اتخاذ روشهای تشخیصی مؤثّر و کارآمد در مراحل اولیه بسیار حائز اهمیت میباشد و باید بهعنوان جزء اصلی استراتژیهایی که هدف آنها ارتقای سلامت زنان و کاهش میزان ابتلا و مرگ و میر ناشی از سرطان پستان است، لحاظ گردد. در این میان، آموزش و ارتقای سطح آگاهی زنان و توصیه به انجام روشهای مختلف غربالگری سرطان پستان در مراحل اولیه با توجه به راهنماهای در دسترس، بهعنوان اقدامات پیشگیرانه، نقش مهمی ایفا میکنند. در این مقاله مروری سعی شده است، شیوع و اپیدمیولوژی سرطان پستان، عوامل خطر و سطوح مختلف پیشگیری آن، مورد بررسی قرار گیرد.
زهره رضائی، در محمد کردی تمدانی، احمدرضا سبزاری، کاظم دستجردی،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: مقاومت به تراستوزوماب (هرسپتین)، تبدیل به یک مانع بزرگ برای درمان هدفمند سرطان پستان از نوع HER۲ مثبت (Human Epidermal Growth Factor Receptor ۲) شده است. میکروآرانایها بهعنوان تنظیمکنندههای کلیدی مقاومت دارویی شناخته شدهاند که در تنظیم انتقال از حالت اپیتلیالی به حالت مزانشیمی Epithelial to Mesenchymal Transition (EMT و پاسخهای ایمنی مرتبط با سرطان نقش دارند. هدف از این مطالعه، بررسی بیان miR-۱۴۱ در سلولهای BT-۴۷۴ سرطان پستان مقاوم و حساس به تراستوزوماب بود.
روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، سلولهای BT-۴۷۴ سرطان پستان مقاوم به تراستوزوماب، توسط کشت مداوم ششماهه سلولها در آزمایشگاه در حضور تراستوزوماب ایجاد شدند. بیانmiR-۱۴۱ بهعنوان میکروارانای کاندید نسبت به U۶ RNA با روش Real Time PCR Relative در سلولهای مقاوم و حساس به تراستوزوماب بررسی گردید. تست منویتنی برای مقایسه بین دو گروه استفاده شد.
یافتهها: تفاوت معنیدار میزان زندهماندن سلولهای BT-۴۷۴ مقاوم نسبت به سلولهای حساس در تست MTT در حضور غلظتهای متفاوت تراستوزوماب نشان داد که این سلولها تحت کشت طولانیمدت با تراستوزوماب، به این دارو مقاوم شدند (۰/۰۰۱P=). همچنین میزان بیان miR-۱۴۱ در سلولهای مقاوم به تراستوزوماب در مقایسه با سلولهای والدی BT-۴۷۴ با تفاوت بیان چهار برابری، بهصورت معنیداری کاهش یافت (۰/۰۴۹P=).
نتیجهگیری: کاهش بیانmiR-۱۴۱ در سلولهای BT-۴۷۴ مقاوم به تراستوزوماب، میتواند یکی از مکانیسمهای ایجاد مقاومت به تراستوزوماب و نشانه نقش این میکروآرانای در کنترل مسیر متاستاز باشد.
میترا مودی، محمدرضا میری، غلامرضا شریف زاده، مریم میری، انسیه نوروزی، سودابه اسحقی،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان، دومین علت عمده مرگ ناشی از سرطان در بین زنان است. خودآزمایی ماهیانه پستان، یک رفتار غربالگری مهم برای تشخیص زودرس سرطان پستان میباشد؛ اما تعداد کمی از زنان این رفتار را انجام میدهند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین پیشگوییکنندههای رفتار خودآزمایی پستان در زنان خانهدار بر اساس مدل فرانظری بود.
روش تحقیق: این مطالعه توصیفی- تحلیلی، بر روی ۴۵۰ نفر از زنان خانهدار ۴۰-۲۰ سال مراجعهکننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهر بیرجند انجام شد. نمونهگیری بهصورت طبقهای انجام گردید. جمعآوری دادهها از طریق پرسشنامه محققساخته شامل اطلاعات دموگرافیک و ابعاد مدل فرانظری و سؤالات آگاهی که روایی و پایایی آن تأیید شد، صورت گرفت. دادهها پس از جمعآوری در نرمافزار SPSS (ویرایش ۱۹) وارد و توسط آزمونهای آماری رگرسیون لجستیک چندحالتی و ضریب همبستگی پیرسون، تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین سنّی زنان ۵/۲۴±۳۰/۷۵ سال بود. بر اساس مراحل تغییر انجام رفتار خودآزمایی پستان، ۳۲/۹ درصد زنان مورد مطالعه در مرحله پیشتفکر، ۱۹/۶ درصد در مرحله تفکر، ۳/۳درصد در مرحله آمادگی، ۱۸/۲ درصد در مرحله عمل و ۶ درصد در مرحله نگهداری بودند. آنالیز رگرسیون نشان داد که خودکارآمدی، آگاهی و سطح تحصیلات، پیشبینیکننده انجام خودآزمایی پستان بودند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها آگاهی و خودکارآمدی، پیشبینیکنندههای انجام خودآزمایی پستان هستند؛ بنابراین میتوان با انجام مداخلات آموزشی با هدف افزایش آگاهی، افزایش خودکارآمدی و مهارتورزی، میزان انجام خودآزمایی پستان را افزایش داد.
مهیار محمدی فرد، زهره خزاعی، مهتاب محمدی فرد،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
سعیده ایران دوست، احمد نصیری، پیام ایزد پناهی،
دوره ۲۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان از شیوع بالایی برخوردار است. این بیماران به دنبال شیمی درمانی به اختلال در عملکرد جنسی مبتلا میشوند. این پژوهش با هدف تأثیر شیمی درمانی در بیماران سرطان پستان بر عملکرد جنسی انجام شد.
روش تحقیق: این مطالعه توصیفی تحلیلی مقطعی بر روی بیماران مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز درمانی ایرانمهر در زمستان ۱۳۹۷تحت شیمی درمانی انجام شد. ۱۱۹ بیمار تحت سرشماری وارد مطالعه شدند. برای جمعآوری دادهها پرسشنامه عملکرد جنسی روزن استفاده شد. ﺗﺤﻠﻴﻞ دادهها با spss ۱۶ و آزمونهای اسمیرنوف کلموگروف، کروسکال والیس و من یو-ویتنی در سطح معنیداری ۰/۰۵>p انجام شد.
یافتهها: در مطالعه حاضر کمترین و بیشترین نمره ثبت شده برای عملکرد جنسی بیماران به ترتیب۴۰/۲ و۹۰/۱۴ بود. در بررسی مؤلفههای عملکرد جنسی بیماران از لحاظ درد ۷۵/۰±۸۴/۰ و رطوبت ۷۳/۰±۸۵/۰ در بدترین وضعیت بودند. نمره میانگین سایر مؤلفهها به ترتیب شامل ارگاسم ۰/۶۴±۱/۱۳، تحریک پذیری ۰/۸۴±۱/۰۵، رضایتمندی ۳۰/۰±۲۳/۱ و میل جنسی ۶۶/۰±۶۶/۱ بود. تنها عامل مؤثر بر عملکرد جنسی محل سکونت، سالهای ازدواج و سن بیماران بود.
نتیجهگیری: نمره عملکرد جنسی از حداقل هم کمتر بوده، بیشترین اختلال برای مؤلفههای درد و رطوبت ثبت شد. عوامل مؤثر بر عملکرد جنسی محل سکونت، سال های منوپوز، نوع درمان، سن بیماران و سالهای ازدواج بود. توصیه میشود وضعیت جنسی بیماران مبتلابه سرطان پستان قبل و حین درمان بررسی و آموزشهای لازم جهت اطلاع از این اختلال و درمانهای لازم برای بهبود عملکرد جنسی به بیماران ارائه شود.
حمیده دهقان، میلاد بیده، محبوبه ثابتی اکبر آباد، فاطمه زهرا بیابانی، محمد زنگوئی،
دوره ۲۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
سرطان پستان شایعترین علت اصلی مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان است. تاکنون درمان قطعی برای سرطان پستان مشخص نشده است. بیان بیش از حد اینترلوکین-۸ با افزایش رشد تومور و متاستاز سرطان پستان در ارتباط است. هسپرتین یک زیر گروه فلاونون از فلاونوئیدها است که به فراوانی در مرکبات، از جمله لیمو و پرتقال یافت میشود. با توجه به نقش ضد سرطانی و ضد التهابی هسپرتین و همچنین نقش اینترلوکین-۸ در متاستاز و پیشرفت سرطان، در این مطالعه برای اولین بار به بررسی اثر هسپرتین بر بیان ژن اینترلوکین-۸ در رده سلولی MCF-۷ پرداخته شده است. میزان بیان نسبی ژن اینترلوکین-۸ در رده سلولی MCF-۷ در غلظتهای۰، ۲۵، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ µM هسپرتین و مدت زمانهای ۶، ۲۴ و ۴۸ ساعت (با غلظت ثابت µM ۱۰۰) با استفاده از روش Real-time PCR انجام شد. نتایج ما نشان داد که با افزایش غلظت هسپرتین (تا غلظت µM ۱۰۰) میزان بیان ژن اینترلوکین-۸ کاهش مییابد. همچنین میزان بیان ژن اینترلوکین-۸ در تیمار ۴۸ ساعته کمتر از تیمارهای ۲۴ و ۶ ساعته بود. هسپرتین با توجه به خواص مختلف از جمله خاصیتهای ضدسرطانی و ضدالتهابی، با کاهش بیان ژن اینترلوکین-۸ در کاهش خطر متاستاز و پیشرفت بیماری سرطان پستان توانست مؤثر باشد.