۶ نتیجه برای خودکارآمدی
سوسن بهدانی، رضا دستجردی، غلامرضا شریف زاده،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت شیرین، از بیماریهای مزمن شایع جهان و تهدیدکننده سلامت روانی میباشد. عوامل متعددی از جمله تقویت ایمان دینی و افزایش توان خودمراقبتی، در درمان و کنترل عوارض این بیماری مؤثر است. این پژوهش، با هدف بررسی نقش توکل به خدا و خودکارآمدی بر سلامت روان بیماران دیابتی نوع ۲ انجام شده است. روش تحقیق: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی، بر روی ۲۰۴ نفر از بیماران دیابتی نوع ۲ که به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند، انجام شد. توکل به خدا، خودکارآمدی و سلامت روان بیماران، با استفاده از پرسشنامههای استاندارد توکل به خدا،DMSES و GHQ-۲۸ اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (ویرایش ۱۳)، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون آماری T-Test و رگرسیون چندگانه در سطح ۰۵/۰=α تحلیل شدند. یافتهها: یافتهها نشان داد که بین دو جنس، از نظر توکل به خدا، خودکارآمدی و سلامتروان، در سطح ۰۵/۰P< تفاوت معنیداری وجود ندارد؛ همچنین ضریب همبستگی پیرسون بین توکل به خدا و خودکارآمدی (۰۰۱/۰P< و ۴۵/۰=r)، سلامتروان و توکل به خدا (۰۰۱/۰>P و ۵۶/۰-=r) و سلامتروان و خودکارآمدی (۰۰۱/۰>P و ۴۴/۰-=r) معنیدار بود. تحلیل رگرسیون نشان داد که توکل به خدا و خودکارآمدی، ۳۵% واریانس سلامت روان بیماران دیابتی را تبیین میکند و پیشبینیکنندهای قوی برای آن میباشد. نتیجهگیری: با توجه به افزایش شیوع دیابت شیرین، این بیماری از مشکلات مهم بهداشتی جهان محسوب میشود؛ بنابراین، مداخله برای افزایش ایمان معنوی و خودکارآمدی در جهت انجام فعالیتهای خود مراقبتی، در کاهش آسیبهای دیابت مفید خواهد بود.
محسن آیتی، محمد اکبری بورنگ، فرشته پایدار، ثریا رودی علی آبادی،
دوره ۲۵، شماره ۰ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از هدفهای یادگیری زبان انگلیسی، ایجاد ارتباط با دیگران است. اما با وجود این که دانشجویان ایرانی طی سالهای متوالی به یادگیری زبان میپردازند، تعداد کمی از آنان موفق میشوند، در زبان انگلیسی مهارت نسبی کسب کنند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش زبان انگلیسی عمومی طبق سرفصل مصوب بر انگیزش- نگرش و خودکارآمدی زبان انگلیسی دانشجویان انجام شده است.
روش تحقیق: روش پژوهش ترکیبی و از نوع تبیینی است. از بین ۲۰۲ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند که درس زبان عمومی را انتخاب کرده بودند، تعداد ۳۰ نفر (از رشته پزشکی) به عنوان نمونه و به روش دردسترس انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه انگیزش- نگرش یادگیری زبان خارجی گاردنر فرم کوتاه و پرسشنامه خودکارآمدی در یادگیری زبان انگلیسی وانگ جمع آوری شد. تحلیل کمی با t زوجی و تحلیل دادههای کیفی به شیوه تحلیل محتوای کیفی و تفسیری بر اساس مدل هایدگر، شامل سه مرحله کدگذاری باز، متمرکز و محوری انجام شد.
یافتهها: نتایج حاصل از دادههای کمی نشان داد که درس زبان عمومی بر انگیزش- نگرش و خودکارآمدی زبان انگلیسی دانشجویان تأثیری نداشته است. تحلیل دادههای کیفی نیز نشان داد که درمجموع دانشجویان بر این باور بودند که درس زبان عمومی بر انگیزش- نگرش و خودکارآمدی زبان انگلیسی آنان مؤثر نبوده است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به نظر میرسد روش تدریس، طراحی و برنامهریزی درس زبان انگلیسی و روشهای ارزشیابی و اجرای آن به تغییری اساسی نیاز دارد. با توجه به نقش کلیدی استاد، توجه به توانمندسازی اساتید درس زبان ضرورت مییابد.
سید حسین موسوی نژاد، ایرج مهدیزاده، سروش صالح آبادی،
دوره ۲۵، شماره ۰ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: خودکارآمدی، ادراک فرد از توانایی خود در انجام یک فعالیت و درگیری تحصیلی، کیفیت تلاشی است که افراد صرف فعالیتهای هدفمند آموزشی میکنند. هر دو متغیر از مهمترین شاخصهای کیفیت آموزش به حساب میآیند. در این مطالعه، به مقایسه خودکارآمدی تحصیلی، درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی بین دانشجویان دانشگاههای فرهنگیان و علوم پزشکی شهر بیرجند پرداخته شد.
روش تحقیق: مطالعه حاضر از جمله پژوهشهای توصیفی-مقایسهای است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان ورودی سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ دو دانشگاه فرهنگیان و علوم پزشکی (فقط رشته پزشکی) شهر بیرجند بودند. حجم نمونه، ۱۸۰نفر برآورد گردید کـه به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی نسبتی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه دو بخشی شامل پرسشنامه خودکارآمدی Owen و Froman و درگیری تحصیلی زرنگ استفاده شد. عملکرد تحصیلی نیز براساس معدل کل دانشجویان سنجیده شد. تجزیه و تحلیل دادهها نیز با استفاده از نرمافزار SPSS (ویرایش ۲۴) و با کمک آزمونهای آماری کولموگروف-اسمیرنوف، tو رگرسیون انجام شد.
یافتهها: در این مطالعه، در مجموع ۱۸۰دانشجو با میانگین سنی ۱/۲۷±۲۰/۷ سال، از رشتههای دبیری (۱۱۰نفر) و رشته پزشکی (۷۰نفر) شرکت نمودند. مقایسه میانگین خودکارآمدی تحصیلی نشان داد، دانشجویان رشتههای دبیری از میزان خودکارآمدی تحصیلی بالاتری برخوردار بودند (۰/۰۰۱P<)؛ اما مقایسه میانگین درگیری تحصیلی دو گروه، تفاوت معنیداری را نشان نداد (۰/۴۷۶P=). همچنین ضریب بتای خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان پزشکی سهم بیشتری در پیشبینی عملکرد تحصیلی داشت.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد، متغیّر خودکارآمدی تحصیلی از عوامل پیشبینیکننده عملکرد تحصیلی میباشد. براساس یافتههای بهدست آمده، ضرورت دارد تا پژوهشهای عمیقتری در خصوص متغیّرهای خودکارآمدی و درگیری تحصیلی در دو گروه مذکور انجام گیرد.
محمد طحان، فاطمه خاکشور، الهه آهنگری،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: ﺩﺭ ﺭﺍﺳﺘﺎﻱ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺍﻳﻤﻨﻲ ﺑﻴﻤﺎﺭ، ﮐﺸﻮﺭﻫﺎ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﻳﻤﻨﻲ ﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎ ﺭﺍ ﭘﺎﻳﺶ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺍﻳﻤﻨﻲ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻥ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻳﺎﺑﺪ. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش فرهنگ ایمنی بیمار بر ارتقای فرهنگ ایمنی و خودکارآمدی پرستاران در بیمارستان ولیعصر (ع) شهر بیرجند بود.
روش تحقیق: پژوهش حاضر بهصورت نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان ولیعصر (ع) شهر بیرجند در سال ۱۳۹۷ (۱۰۰ نفر) بودند. از این جامعه آماری، بر اساس جدول مورگان و بهروش نمونهگیری طبقهای، تعداد ۸۰ پرستار انتخاب و بهطور تصادفی و مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. جلسات آموزش گروهی فرهنگ ایمنی بیمار، در طی ۴ جلسه ۲ساعته برای افراد گروه آزمایش انجام شد و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. در پیشآزمون و پسآزمون، هر دو گروه به ابزارهای پژوهش (پرسشنامه فرهنگ ایمنی بیمار و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر) پاسخ دادند. دادههای جمعآوریشده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس در نرمافزار SPSS (ویرایش ۲۲) تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد، در متغیر فرهنگ ایمنی با توجّه به اثر متغیر، آموزش فرهنگ ایمنی بیمار معنیدار بود (۰/۰۱>P)؛ در متغیّر خودکارآمدی با توجّه به اثر متغیر، آموزش فرهنگ ایمنی بیمار معنیدار بود (۰/۰۰۱=P).
نتیجهگیری: آموزشهای مربوط به فرهنگ ایمنی بیمار به پرستاران، بر ارتقای فرهنگ ایمنی و خودکارآمدی آنان مؤثّر است؛ بنابراین پیشنهاد میگردد برنامهریزان، مسؤولین و دستاندرکاران از این روش آموزشی در خصوص ارتقای فرهنگ ایمنی بهره ببرند.
طاهره سیف پور، هادی مرشدی، عیسی محمدی زیدی،
دوره ۲۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: در کنار اثربخشی دارودرمانی، مشخص شده است که مداخلات رفتاری و کاربرد مکانیسمهای مقابله با درد منجر به کاهش پیامدهای سردردهای میگرنی میشود. هدف مطالعه کنونی، تعیین تأثیر آموزش بر اساس مدل مراحل تغییر بر کاربرد مکانیسمهای غلبه بر درد در بیماران زن مبتلا به میگرن بود.
روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، به روش نمونهگیری چند مرحلهای ۶۰ بیمار زن مبتلا به میگرن در قالب گروههای تجربی و کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها قبل و ۲ ماه بعد از آموزش با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه راهبردهای مقابلهای، پرسشنامه خودکارآمدی درد، الگوریتم مراحل تغییر درد و مقیاس آگاهی جمعآوری شد. افراد گروه تجربی، ۵ جلسه آموزش گروهی ۶۰ دقیقهای را به همراه پمفلت آموزشی هدفمند دریافت کردند. دادهها با استفاده از نرم افزارSPSS (ویرایش ۲۳) و با کمک آزمونهای کایاسکوئر، تی زوجی و مستقل آنالیز شدند.
یافتهها: میانگین دفعات بروز، شدت و مدت سردردهای میگرنی بعد از مداخله در گروه تجربی بهبود یافت (۰/۰۵<P). همچنین، به استثنای راهبرد ارزیابی مجدد و حمایت اجتماعی، میانگین دفعات کاربرد راهبردهای مقابلهای در گروه تجربی بعد از مداخله افزایش یافت (۰/۰۵<P). علاوه بر این، میانگین نمره آگاهی و خودکارآمدی در بیماران گروه تجربی بعد از مداخله افزایش یافت (۰/۰۰۱<P). همچنین، رتبه مراحل آمادگی بیماران گروه تجربی بعد از مداخله افزایش یافت و بیماران مراحل فعال آمادگی را گزارش کردند (۰/۰۱<P).
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش بر اثربخشی آموزش مبتنی بر مراحل تغییر در بهبود استفاده از راهبردهای مقابله با درد و همچنین، کاهش دفعات، شدت و مدت سردردهای میگرنی تاکید میکند.
ام البنین یعقوبی، حمید آهنچیان، آرامش رضائیان، سید جواد سیدی،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری آسم، اولین علت غیبت از مدرسه و سومین عامل بستری کودکان زیر ۱۵ سال است. این بیماری عامل اصلی اختلال در توانایی و فعالیت در دوران کودکی است و سبب عوارض روانی و عاطفی، کاهش اعتماد به نفس و اختلال در ارتباط با دوستان و خانواده میشود. عدم کنترل آن، منجر به بستریشدن مکرر کودکان مبتلا میشود. به نظر میرسد ارائه اطلاعات به زبان ساده و به روش جذاب در مورد بیماری، خودکارآمدی افراد مبتلا را بهبود بخشد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه ترخیص مبتنی بر انیمیشن و پمفلت بر خودکارآمدی کودکان مبتلا به آسم طراحی گردید.
روش تحقیق: این کارآزمایی بالینی تصادفیشده، با مشارکت ۹۰ کودک مبتلا به آسم که به سه گروه ۳۰ نفری انیمیشن، پمفلت و کنترل تخصیص تصادفی شدند، در بیمارستان اکبر مشهد در سال ۱۳۹۷ انجام گردید. به گروه انیمیشن، یک سیدی آموزشی و به گروه پمفلت، یک پمفلت آموزشی داده شد و از هر دو گروه خواسته شد تا دو بار در هفته به مدت دو ماه محتوای آموزشی را مطالعه کنند. در گروه کنترل، اطلاعات طبق روش معمول بخش ارائه شد. قبل و بعد از مداخله، خودکارآمدی کودکان سنجیده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS (ویرایش ۱۶) و آزمونهای آنالیز واریانس یکطرفه، کروسکالوالیس، کولموگروف- اسمیرنوف، تیزوجی، کایاسکوئر و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین نمره خودکارآمدی بعد از دو ماه در کودکان گروه انیمیشن ۸/۸±۵۵/۲، پمفلت ۷/۱±۳۴/۰ و کنترل ۵/۹±۲۷/۱ بود (۰/۰۰۱>P). یافتههای پژوهش نشان داد، پس از اجرای مداخله نمره خودکارآمدی گروه انیمیشن، بهصورت معنیداری بیشتر از گروه پمفلت و کنترل بود (۰/۰۰۱>P). در مقایسه درونگروهی نیز خودکارآمدی در هرسه گروه بعد از دو ماه نسبت به بدو ورود افزایش معنیداری داشت (۰/۰۰۱>P).
نتیجهگیری: برنامه ترخیص مبتنی بر انیمیشن نسبت به پمفلت و روش معمول، خودکارآمدی کودکان مبتلا به آسم را بیشتر ارتقا میدهد و توصیه میشود در مراقبتهای پرستاری توجه بیشتری به آن شود.