تکتم رجبنیا، آزاده مشکینی،
دوره ۲۴، شماره ۰ - ( ويژه نامه تابستان ۱۳۹۶- بیوشیمی و متابولیسم ۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: در این مطالعه، سنتز نانوذرّه نقره و بررسی اثر سمیّت آن بر کاهش رشد و القای آپوپتوز در سلولهای سرطان استخوان انجام شد
روش تحقیق: در این مطالعه تجربی آنالیزهای طیفسنجی UV-Visible، آزمون پراش پرتوی ایکس و نیز تهیه تصویر میکروسکوپ الکترونی، بهمنظور بررسی تولید نانوذرّات نقره انجام شدند. برای بررسی سمیّت نانوذرّات بر سلولهای سرطانی، از آزمون رنگسنجی با استفاده از رنگ ۳-(۴و۵ دی متیل تیازول)-۲-۵-دی فنیل تترازولیوم برومید ( MTT) استفاده شد. با استفاده از رنگآمیزی اکریدین ارنج-اتیدیوم برماید و فلوسایتومتری (sub-G۱)، مرگ سلولی القاشده در سلولها مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بر اساس پیک جذبی ناشی از پلاسمون سطحی، نانوذرّات پیک مشخصی را در طول موج ۴۰۸ نانومتر نشان دادند که حاکی از سنتز نانوذرّات نقره بود. تصویر TEM نشان داد که شکل نانوذرّات مکعبی بوده و میانگین اندازه آنها در حدود ۵/۶۵ نانومتر تعیین شد. آزمون پراش پرتوی ایکس نشان داد که نانوذرّات تولیدشده، دارای تبلور مناسب بوده و اندازه نانوکریستالها ۵۵ نانومتر بود. همچنین نتایج MTT نشان داد که نانوذرّات نقره در یک روند وابسته به غلظت، باعث کاهش رشد سلولهای سرطان استخوان شدند؛ بهطوری که نانوذرّات در غلظتµg/ml ۱/۲۱، ۵۰درصد سلولها را از بین بردند. نانوذرّات نقره پس از ورود به درون سلولهای سرطانی، باعث توقف سیکل سلولی سلولهای تیمارشده در فاز G۲ و القای مرگ آپوپتوز در سلولها شدند.
نتیجهگیری: استفاده از نانوذرّات نقره میتواند باعث کاهش رشد سلولی و القای آپوپتوز در این رده سلولی شود؛ بنابراین نانوذرّات نقره میتوانند بهعنوان یک گزینه مناسب برای درمان سرطان استخوان مطرح باشند.
محمدرضا حسینی زاده، عبدالجواد خواجوی، مهدی مشکی،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: کمخونی فقر آهن، شایعترین بیماری خونی درشیرخواران و کودکان بوده و یکی از مشکلات مهم بهداشتی به شمار میرود. سادهترین راه پیشگیری از این بیماری، مصرف مکمل آهن بهصورت روزانه (آهنیاری) میباشد. از آنجاییکه تاثیر آموزش مبتنی بر تئوری (TPB) در مطالعات دیگر مثبت بوده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش مادران مبتنی بر تئوری (TPB) بر مصرف قطره آهن در کودکان ۶ - ۲۴ ماهه اجرا شد.
روش تحقیق: این مطالعه یک کارآزمایی میدانی شاهددار تصادفیشده بوده که بر روی ۱۰۰ نفر از مادران دارای کودک ۶-۲۰ماهه شهر فردوس، انجام شد. ابتدا ۲ مرکز بهداشتی و درمانی بهروش تصادفی ساده بهعنوان گروه آزمون و کنترل انتخاب، سپس در هر مرکز نمونه ها بهصورت سیستماتیک با شروع تصادفی و بر اساس معیارهای ورود، انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محققساخته، براساس ویژگیهای جمعیتشناختی و سازههای تئوری رفتار برنامهریزیشده بودکه روایی و پایایی آن توسط متخصصین تایید گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS(ویرایش۱۹) و با بهرهگیری از آزمونهای آماری کایاسکوئر، تیمستقل، آزمون دقیق فیشر، تیزوجی و کوکران، موردتجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: قبل از مداخله آموزشی، دو گروه آزمون و کنترل از نظر میانگین نمره سازههای تئوری رفتار برنامهریزیشده، اختلاف معنیداری نداشتند. اما پس از مداخله، در گروه آزمون، میانگین نمره نگرش از۳/۳۹۱±۳۴/۶۹به۴/۲۶۰±۳۹/۸۲، هنجارهای انتزاعی از۲/۵۳۲±۲۳/۵۸به ۲/۹۴۲±۲۶/۶۰، کنترل رفتاری درکشده از ۲/۱۰۹±۱۴/۲۰به ۲/۰۸۲±۱۷/۵۶و قصد رفتاری از ۲/۲۹۳±۱۹/۲۶به ۲/۶۹۱±۲۲/۳۲افزایش یافت که این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود؛ ولی در گروه کنترل این اختلاف معنیدار نبود.
نتیجهگیری: آموزش مادران، مبتنی بر تئوری رفتار برنامهریزیشده میتواند در پیشگیری ازرفتارهای منجربه بروزکمخونی فقر آهن در کودکان مؤثّر باشد.