جستجو در مقالات منتشر شده



مجید اکبری، فاطمه ولایتی‌مقدم، امیر احمدی، رضا افشاری،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از آمالگام به علت خطر مسمومیّت با جیوه، با احتیاط صورت می‌گیرد. دندانپزشکان، به دلیل مواجهه شغلی با آمالگام، در معرض استنشاق بخار جیوه هستند که می‌تواند سلامتی آنها را به مخاطره اندازد. هدف از این مطالعه، اندازه‌گیری غلظت جیوه ادرار دندانپزشکان عمومی و متخصصان ترمیمی شهر مشهد در سال ۱۳۸۹ بود. روش تحقیق: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و مقطعی، ۴۵ نفر دندانپزشک عمومی، ۱۰ نفر دندانپزشک متخصص ترمیمی و۷۰ نفر از افراد بدون مواجهه با جیوه به عنوان گروه کنترل، مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه ادرار (۲۰ میلی‌لیتر) افراد مورد مطالعه، قبل از شروع کار حرفه‌ای روزانه گرفته شده و غلظت جیوه ادرار، با استفاده از طیف‌سنجی جذب اتمی اندازه‌گیری شد. داده‌ها با روش‌های آماری توصیفی و تحلیلی، با استفاده از آزمون ANOVA یک‌طرفه و دانکن و نرم‌افزار آماری SPSS (ویرایش ۵/۱۱) تجزیه و تحلیل شدند ( ۰۵/۰=α). یافته‌ها: میانگین جیوه ادرار دندانپزشکان عمومی، g/lµ۷۰/۲±۲۶/۹، متخصصین ترمیمی g/lµ۷۹/۱± ۱۳/۹ و گروه کنترل g/lµ۷۳/۱±۸۴/۱ به دست آمد. تفاوت معنی‌داری در غلظت جیوه ادرار، بین دندانپزشکان عمومی و متخصصین ترمیمی مشاهده نشد؛ در حالی که غلظت جیوه ادرار دندانپزشکان عمومی و متخصصین ترمیمی، به صورت معنی‌داری بالاتر از گروه کنترل بود (به ترتیب ۰۰۰/۰P= و ۰۰۱/۰P=). نتیجه‌گیری: اگر چه میزان جیوه ادرار دندانپزشکان بالاتر از عموم جامعه می‌باشد، این میزان کمتر از حدّ آستانه سمّی قرار دارد.
محدثه هاشمزهی، هادی اسدیان، کامیار عباسی، احسان مرشدی، محمد هادی تیموری، احسان حمزه لویی مقدم،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: انتخاب شکل مناسب دندان‌های قدامی در بیماران فاقد دندان، یکی از عوامل مهم در بازگرداندن زیبایی از دست رفته‌ بیمار می‌باشد. برای رسیدن به این مهم، بررسی دندان‌های طبیعی از لحاظ میزان هماهنگی شکل با ابعاد مورد بررسی و شیوع آن در جامعه ایرانی لازم است.

روش تحقیق: این مطالعه توصیفی- تحلیلی، بر روی ۳۰۰ نفر از دانشجویان و مراجعین دانشکده دندانپزشکی دانشگاه شاهد انجام شد. افراد مورد مطالعه، به روش نمونه‌گیری در دسترس یا آسان انتخاب شدند و در دو گروه مساوی زن و مرد (۱۵۰ نفر) قرار گرفتند. از روی قالب گچی استون، سه خط عرضی اینسایزال، میانی و سرویکال و طول تاج کلینیکی سانترال بالا به‌وسیله کولیس دیجیتالی با دقّت mm۰۱/۰ اندازه‌گیری و شیوع شکل دندانی محاسبه شد. سایر داده‌ها از طریق آزمون رگرسیون لجستیک چندگانه، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.

یافته‌ها: در این مطالعه، میانگین اندازه طول و عرض دندان سانترال بالا به‌ترتیب: mm۸۷/۰±۱۲/۹ و mm۵۹/۰±۴۴/۸ به‌دست آمد؛ همچنین میانگین نسبت عرض به طول دندان سانترال بالا، ۰۸/۰±۹۲/۰ محاسبه شد. ابعاد افقی و عمودی تاج کلینیکی این دندان در مردان کمی بیش از زنان بود. شیوع شکل دندانی نیز به‌ترتیب: بیضی (۵۳%)، مربعی- مثلثی (۳/۲۱%)، مثلثی (۷/۱۶%) و مربعی (۹%) به‌دست آمد؛ ضمن اینکه تنها، ارتباط مثبتی بین شکل با عرض دندان سانترال بالا مشاهده شد (۰۲/۰P<).

نتیجه‌گیری: با افزایش عرض دندان، شکل دندان بیضی بیشتر و شکل دندان مربعی کمتر مشاهده می‌گردد. بنابراین در هنگام انتخاب شکل دندانی، می‌توان شکل بیضی را با توجه به شیوع بیشتر آن، مدّ نظر قرار داد.


سارا ملکی کامبخش، شیما نورمحمدی، صابر بابازاده، علیرضا شمسی،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر، موادّ جدیدی از جمله نانوکامپوزیت‌ها به بازار معرفی شده‌اند که ادعا می‌شود از ویژگی‌های ممتازی مانند: زیبایی بالا، سایش کم، افزایش درصد فیلر و در نتیجه بهبود خواص مکانیکی برخوردار هستند. به علاوه این نوع کامپوزیت‌ها در شرایط خاص می‌توانند یون‌های فلوراید و یا کلسیم‌فسفات‌آمورف را برای رمینرالیزاسیون دندان آزاد نمایند. بنابراین در صورت دارابودن شرایطی از قبیل گیر و ریزنشت قابل قیاس با سیلنت‌های Conventional، می‌توان امید داشت این مواد در آینده جایگزین مناسبی برای سیلنت‌های رزینی Conventional باشند. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه میزان ریزنشت سیلنت Conventional، کامپوزیت Flowable و نانوکامپوزیت Flowable در سیلنت‌تراپی دندان‌های دائمی بود.

روش تحقیق: در این مطالعه آزمایشگاهی، ۴۲ دندان پرمولر اول ماگزیلاری سالم کشیده‌شده انسان، جمع‌آوری و به‌طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. دندان‌ها در آکریل مانت گردیدند. شیارهای اکلوزالی نمونه‌ها تمیز شدند و پس از انجام آناملوپلاستی، سطوح آماده‌سازی‌شده، با اسید فسفریک ۳۶درصد اچ و پس از شست و شو به آرامی با پوآر هوا خشک شدند. عامل باندینگ، درون شیارها قرار گرفت و پس از نازک‌شدن با هوا پلیمریزه گردید. در گروه اول سیلنت Conventional، در گروه دوم کامپوزیت Flowable و در گروه سوم نانوکامپوزیت Flowable درون پیت و فیشورها قرار داده و کیور شد. پس از ترموسایکلینگ، نمونه‌ها به‌مدت ۲۴ ساعت در محلول فوشین بازی ۲% غوطه ور و سپس در جهت باکولینگوالی برش داده شدند و بررسی میزان ریزنشت توسط استریومیکروسکوپ صورت گرفت. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری Mann-whitney U و Kruskal wallis مورد تجزبه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: اگرچه در هر سه گروه سیلنت Conventional، کامپوزیت Flowable و نانوکامپوزیت Flowable، مقادیر اندکی از ریزنش مشاهده گردید، ولی بیشترین کد مربوط به کد صفر (عدم ریزنشت) بود. در مقایسه میزان ریزنشت سه گروه تفاوت آماری معنی‌داری گزارش نگردید (۰۵/۰P>).

نتیجه‌گیری: میزان ریزنشت سیلنت Conventional، کامپوزیت Flowable و نانوکامپوزیت Flowable در سیلنت‌تراپی دندان‌های دائمی در شرایط آزمایشگاهی مشابه بوده و تفاوت آماری معنی‌داری ندارد.


سید محمد علی طباطبایی، حانیه کاظمی، مریم جاویدی، مینا زارعی، سید حسین حسینی زارچ، محجوبه گلدانی مقدم،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: به دلیل اینکه تحلیل خارجی ریشه به‌صورت کلینیکی قابل تشخیص نیست، بنابراین تشخیص ضایعه بیشتر بر اساس تصاویر رادیوگرافی صورت می‌گیرد. هدف از این ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، مقایسه کارآیی تشخیصی رادیوگرافی‌های معمولی، دیجیتال و CBCT (Cone beam computed tomography) در تشخیص تحلیل‌های خارجی ریشه بود.
روش تحقیق: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، پس از بررسی بالینی و رادیوگرافی، ۲۰دندان پرمولر تک‌ریشه انسانی بدون کلسیفیکاسیون و تحلیل انتخاب شدند. ضایعات تحلیل خارجی با فرز روند توربین ۰۸ و حفراتی با قطر ۰/۸ میلی‌متر در یک سوم سرویکال، میانی و اپیکال دیواره باکال ایجاد و رادیوگرافی معمولی، دیجیتال و CBCT تهیه شد. تصاویر تهیه‌شده، توسط ۳نفر از اساتید دانشکده دندانپزشکی مشهد مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (ویرایش ۱۸) و با کمک آزمون Chi Square مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی‌داری ۰/۰۵ در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: توانایی تشخیص تحلیل خارجی به کمک CBCT به‌طور معنی‌داری بیشتر از دو روش رادیوگرافی معمولی و دیجیتال بود (۰/۰۰۰P=)؛ اما تفاوت قابل توجهی بین رادیوگرافی معمولی و دیجیتال در این خصوص وجود نداشت. همچنین تحلیل خارجی در ناحیه کرونال، میانی و اپیکال به‌ترتیب: ۷۸/۷ درصد، ۶۲/۳ درصد و ۳۵/۵ درصد تشخیص داده شد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، به نظر می‌رسد که CBCT در تشخیص تحلیل خارجی ریشه، در مناطقی از فک که سوپرایمپوزیشن وجود دارد و همچنین در یک سوم اپیکالی، تکنیک قابل اعتمادتری می‌باشد.

فرزانه میرحسینی، مهدی تبریزی زاده، آزاده فلاح یخدانی، امین انصاری نیا، منیره صدوقی،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: ضایعات داخل استخوانی، از ضایعات شایع هستند که در بین آنها ضایعات پری‌اپیکال شیوع بالاتری دارند. امروزه تمام سیستم‌های تصویربرداری مستقیم دیجیتال، انواع مختلفی از تکنیک‌های پردازش تصویر را در دسترس قرار می‌دهند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر روش‌های مختلف پردازش تصاویر دیجیتال در تشخیص ضایعات استخوانی بود.
روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، از ۵۰ عدد نیم فک پایین گوسفند استفاده شد. ضایعات با فرزهای گرد با شماره‌های ۴/۱، ۲/۱، ۱، ۲ و ۴ ایجاد شدند. تصاویر دیجیتال به‌دست آمده با روش‌های پردازش Edge enhance، Sharpening  و Invert gray scale و به شکل پردازش‌نشده، توسط دو نفر رادیولوژیست و در صورت عدم توافق دو مشاهده‌گر، توسط مشاهده‌گر سوم بررسی شدند. نحوه ثبت نتایج بدین صورت بود که برای تشخیص قطعی ضایعه «نمره ۱»، تشخیص اشتباه «نمره ۲» و تشخیص احتمالی «نمره ۳» در نظر گرفته شد. نتایج توسط آزمون‌های آماری chi-square وFisher`s Exact تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: درصد حساسیت تشخیصی در تصاویر بدون پردازش (۷۱/۸%) و تصاویر پردازش‌شده با فیلتر Sharpen (۷۱/۴%) به‌طور معنی‌داری بیشتر از تصاویر پردازش‌شده با فیلترهای Invert gray scale  (۶۸/۵%) و Edge enhance  (۵۳%) بود (۰/۰۰۱P<).
نتیجه‌گیری: در تشخیص ضایعات استخوانی، تصاویر دیجیتال  فاقد پردازش و یا پردازش شده با فیلتر Sharpen از دقت تشخیصی بالاتری برخوردارند.
هانیه ارجمند منفرد، مریم خانی، غلامرضا شریف زاده، سید رامین نوربخش،
دوره ۲۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: دندان مولر سوم نهفته با علائمی از جمله: مشکلات پریودنتال، پوسیدگی، کراودینگ، تحلیل ریشه و ایجاد کیست و تومور دندان مولر دوم مجاور در ارتباط است. ﻣﻄﺎﻟﻌـﻪ حاضر با هدف بررسی وضعیت دندان مولر سوم نهفته فک پایین و تأثیر آن بر دندان مولر دوم مجاور، انجام شد.
روش تحقیق: رادیوگرافی پانورامیک ۲۶۴ بیمار دارای دندان مولر سوم نهفته فک پایین مراجعه‌کننده به دانشکده دندانپزشکی بیرجند در سال ۱۳۹۷، به تفکیک جنس و سمت قرارگیری آنها بررسی و موقعیت عمودی دندان مولر سوم نهفته (بر اساس طبقه‌بندی PELL& Gregory) و زاویه قرارگیری آن (بر اساس طبقهبندی Winter) مشخص شد. همچنین میزان شیوع پوسیدگی دیستالی، تحلیل خارجی ریشه، میزان جابجایی و میزان ایجاد ضایعات التهابی و کیستیک در دندان مولر دوم مجاور بررسی گردید. داده‌ها با نرم‌افزار SPSS (ویرایش ۱۹) و آزمون آماری square Chi تجزیه و تحلیل شدند و سطح معنی‌داری کمتر از ۰/۰۵ در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: داده‌های این مطالعه نشان داد که بیشتر دندان‌های مولر سوم نهفته در کلاس B و III طبقه‌بندی Pell and Gregory قرار داشتند و دارای زاویه مزیالی بر اساس طبقه‌بندی Winter بودند. در ۲۰/۸ درصد بیماران پوسیدگی، ۳ درصد تحلیل ریشه و ۱/۱ درصد جابجایی دندان مولر دوم وجود داشت و هیچ موردی از ابتلا به ضایعات التهابی و کیستیک در دندان مولر دوم به‌علت دندان مولر سوم نهفته یافت نشد. زاویه مزیالی و افقی دندان عقل نهفته، با افزایش خطر پوسیدگی و تحلیل ریشه دندان مولر دوم همراه بود. همچنین دندان‌های مولر سوم نهفته کلاس B موجب افزایش پوسیدگی در دندان مولر دوم شدند.
نتیجه‌گیری: بیشترین مشکلات پاتولوژیک در نهفتگی‌های مزیال، افقی و کلاس B مشاهده گردید. با توجه به ارتباط مشاهده‌شده، به نظر می‌رسد زاویه و عمق نهفتگی مولر سوم نهفته باید حین تصمیم‌گیری برای کشیدن یا نکشیدن آن مورد توجه قرار گیرد.

فهیمه طالبی، صدیقه ابراهیمی پور، غلامرضا شریف زاده،
دوره ۲۸، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه مقایسه کارایی برداشت پلاک فوق‌لثه‌ای پس از آموزش بهداشت دهان و دندان با استفاده از نرم‌افزار واقعیت ‌مجازی (VR) در دانش آموران دختر دوره متوسطه می‌باشد.
روش تحقیق: این بررسی به‌روش کارآزمایی بالینی میدانی بر روی ۹۰ دانش‌آموز مقطع دوم متوسطه شهر بیرجند انجام گرفت. تعداد ۳ مدرسه به‌روش تصادفی انتخاب شدند و طی معاینه بالینی PI (پلاک ایندکس) آن‌ها به روش استاندارد ثبت گردید. مدارس به ۳ گروه تقسیم شدند. در اوّلین گروه آموزش بهداشت دهان و دندان در یک جلسه بر اساس واقعیت‌مجازی انجام گرفت. در گروه دوّم آموزش بهداشت دهان و دندان به‌صورت شفاهی در یک جلسه ارائه شد و سوّمین گروه شاهد بود که هیچ آموزشی در آن اعمال نشد. بعد از یک ماه هر سه گروه موردبررسی مجدد قرار گرفتند و شاخص PI اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: میانگین پلاک در دندان‌های تحت بررسی در گروه واقعیت مجازی بعد از مداخله (۰/۷۷±۱/۹۲) نسبت به قبل (۰/۶۲±۲/۶۹) کاهش آماری معنی‌داری را نشان داد (۰/۰۰۱>P).
میانگین پلاک در گروه آموزش شفاهی بعد از مداخله (۰/۹۵±۲/۱۶) نسبت به قبل از مداخله (۰/۹۱±۲/۴۵) کاهش آماری معنی‌داری را نشان داد (۰/۰۱۴=P). این اختلاف در گروه واقعیت‌مجازی و آموزش شفاهی نسبت به گروه شاهد معنی‌دار بود (۰/۰۱>P).
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان می‌دهد که آموزش بهداشت دهان و دندان به‌طورکلی و آموزش بر اساس واقعیت مجازی به‌طور ویژه، در برداشت پلاک دندانی و در بهبود و ارتقاء بهداشت دهان و دندان مؤثر می‌باشد.

پروین پروائی، سعیده ابراهیمیان باغان، محمود زردست، غلامرضا شریف زاده، فرشته عثمانی،
دوره ۲۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

ویروس هرپس سیمپلکس از شایع‌ترین عفونت‌های انسانی در اکثر نقاط دنیا به حساب می‌آید که از این بین، ویروس هرپس سیمپلکس ۱ (HSV-۱)، از مهم‌ترین ویروس‌های بیماری‌زای انسانی به شمار می‌روند که عامل ایجاد ضایعات پوستی و دهانی متعدد می‌باشند. ﺷﺎﻏﻠﻴﻦ ﺣﺮﻓﻪ دﻧﺪانپزشکی و رشتهﻫﺎی واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ آن، ﺑﺎ ﺗﻌﺪاد زﻳﺎدی از ﺑﻴﻤﺎران مراجعه کننده به کلینیک‌های دندانپزشکی در تماس نزدیک ﺑﻮده و در ﻣﻌﺮض عفونتﻫﺎی ﻣﺘﻘﺎﻃﻊ ﻗﺮار دارﻧﺪ، از جمله عفونت‌هایی که شاغلین حرفه ی دندانپزشکی در معرض آن هستند، عفونت با ویروس هرپس سیمپلکس است. هدف مطالعه حاضر، بررسی میزان آنتی بادی HSV۱ در بین دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ بود. ‌این مطالعه مقطعی بر روی ۱۰۰ نفر از دانشجویان دندانپزشکی انجام شد. پس از اخذ رضایت کتبی، نمونه خون محیطی به میزان ۵ میلی‌لیتر از آنان گرفته شد و حضور آنتی بادی ضد ویروس با استفاده از کیت اختصاصی Anti-Herpes-۱ IgG مورد بررسی قرار گرفت‌. ‌از بین افراد مورد مطالعه، ۴۱ درصد دارای آنتی‌بادی ضد هرپس نوع ۱بودند. براساس تجزیه و تحلیل داده‌ها شیوع آنتی‌بادی HSV۱ در مقطع پره کلینیک و بالینی بیشتر از مقطع علوم پایه بود؛ اما ارتباط معنی‌داری بین مقطع تحصیلی دانشجویان با شیوع آنتی بادی وجود نداشت.

محمد افشار قوچانی، محجوبه گلدانی مقدم، پوریا مهذب ترابی،
دوره ۲۹، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از دهان‌شویه‌های حاوی ترکیبات گیاهی می‌تواند روند ترمیم زخم‌های مخاط دهان را بهبود بخشد. لذا هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر عصاره آبی برگ گیاه (M. neglecta)  Malva neglectaو (M. sylvestris) Malva sylvestris بر روند ترمیم مخاط دهان با دهان‌شویه‌های رایج بود.
روش تحقیق: در این کارآزمایی آزمایشگاهی، در گونه ۳۶ رت نژاد ویستار توسط تیغ بیستوری زخمی به عمق فاسیای سطحی و طول ۵ میلی‌متر ایجاد شد. سپس شست‌و‌شوی دهان ۳ بار در روز توسط دهان‌شویه های کلرهگزیدین ۰/۲%، دهان‌شویه ۱۰% M. neglecta، دهان‌شویه ۱۰% M. sylvestris و نرمال سالین در ۴ گروه مطالعاتی انجام شد. سه موش از هر گروه به‌طور تصادفی انتخاب شده و در روز‌های ۴، ۷ و ۱۰ از محل زخم نمونه‌برداری صورت گرفت و میزان رشته‌های کلاژن، سلول‌های فیبروبلاست، سلول‌های التهابی و روند ترمیم زخم توسط میکروسکوپ نوری اندازه‌گیری شد. داده‌های حاصل از این مطالعه با استفاده از نرم‌افزار SPSS (نسخه ۱۹) و آزمون ANOVA و تست تعقیبی Tukey برای مقایسه بین گروهی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: گروه‌های درمان شده با M. neglecta وM. sylvestris  بهترین روند ترمیم را از نظر بالینی، میکروسکوپی وآماری داشتند. تعداد سلول‌های التهابی کمتر و تعداد فیبروبلاست و تراکم کلاژن در این گروه‌ها بیشتر بود (۰۰۱/۰P<).
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به‌دست آمده از این پژوهش شاید بتوان از این گیاهان جهت تسریع در ترمیم زخم‌های دهانی در ترکیب دهان‌شویه استفاده کرد. مطالعات بیشتری در این زمینه لازم است.

نسرین سعادت‌فر، مسعود یوسفی، محمدیحیی حنفی بجد، مریم راستی،
دوره ۳۰، شماره ۲ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: سمان گلاس آینومر (GIC) در درمان ترمیمی آتروماتیک (ART)، سمان کردن تاجواره کامل، ترمیم ضایعات ریشه‌ای و ... مورد استفاده قرار می‌گیرد. GIC در صورت داشتن خواص ضد‌باکتریایی می‌تواند از عفونت‌های ثانویه جلوگیری کند. بنابراین در مطالعه حاضر به بررسی اثرات ضد‌باکتریایی GIC حاوی آنتی‌بیوتیک‌های مختلف و میزان رهاسازی آنتی‌بیوتیک از آن‌ها پرداخته شد.
روش تحقیق: در مطالعه آزمایشگاهی حاضر ابتدا دیسک‌های GIC حاوی ۵/۱ درصد آنتی‌بیوتیک مترونیدازول، سیپروفلوکساسین یا پنی‌سیلین V ساخته شد. سپس میزان رهاسازی آنتی‌بیوتیک از دیسک‌های مختلف در زمان‌های ۲۴، ۷۲ و ۱۶۸ ساعت به روش اسپکتروسکوپی مورد بررسی قرار گرفت. اثرات ضد باکتریایی دیسک‌های GIC حاوی آنتی بیوتیک به روش انتشار دیسک بر علیه سویه باکتریایی استاندارد استرپتوکوکوس موتانس ارزیابی و با دیسک‌های استاندارد آنتی‌بیوتیک مقایسه گردید.
یافته‌ها: در مطالعه حاضر رهاسازی آنتی بیوتیک از دیسک‌های GIC حاوی پنی‌سیلین به روش اسپکتروسکوپی قابل اندازه‌گیری نبود. با این وجود میزان رهاسازی آنتی بیوتیک از دیسک‌های GIC حاوی سیپروفلوکساسین و مترونیدازول در ۲۴ ساعت اولیه به ترتیب حدود ۴۱ و ۶۶ درصد بود و پس از گذشت ۱۶۸ ساعت این میزان رهاسازی به ترتیب به ۵۳ و ۷۵ درصد رسیده بود. نتایج نشان داد که دیسک GIC به تنهایی و نیز GIC به همراه مترونیدازول اثر ضدباکتریایی بر استرپتوکوکوس موتانس ندارد. در حالی که میانگین قطر هاله عدم رشد دیسک‌های GIC حاوی پنی‌سیلین و GIC حاوی سیپروفلوکساسین به ترتیب برابر ۰,۹۷±۲۷,۲۵ و ۲.۵۲±۱۴,۰ میلی‌متر گزارش شد. همچنین میانگین قطر هاله عدم رشد دیسک GIC حاوی هر سه آنتی‌بیوتیک، ۳۷/۱±۳۳/۲۴ میلی‌متر بود.
نتیجه‌گیری: قطر هاله عدم رشد پنی‌سیلین به نسبت مخلوط سه آنتی‌بیوتیک بیشتر بوده و می‌توان بیان داشت که استفاده از ۵/۱ درصد پنی‌سیلین نسبت به مخلوط سه آنتی‌بیوتیک گزینه مناسب‌تری به منظور استفاده در GIC برای ایجاد خاصیت ضدباکتریایی می‌باشد.

* مسئول مکاتبات: مریم راستی
   پست الکترونیکی: marasti۶۸@yahoo.com
 

View ORCID iD Profile

You can also search for this author in:  PubMed     ResearchGate   Scopus    Google Scholar    Google Scholar Profile



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات پزشکی ترجمانی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Translational Medical Research

Designed & Developed by : Yektaweb